راه علاج «غرب زدگی» در جوامع اسلامی؟!

چگونه می توان بیماری مزمن «غرب زدگی» را در جوامع اسلامی درمان نمود؟

نخستین راهکار برای درمان این مرض که مانند خوره به جان امت اسلامی افتاده مسلّح کردن جامعه به عقیده راسخ و مبادی صحیح اسلامی به عنوان یک مدرسه فکری و ارتباط دادن آنان با قرآن و سنت، به عنوان دو منبعی که افراد را به کمال انسانی دعوت کرده، می باشد. و پس از آن بالا بردن اعتماد به نفس مردم و دعوت آنان به تکیه بر قوای داخلی، و آشنا ساختن مردم به حقیقت غرب و مفاسد غرب زدگی و خودباختگی، و به کارگیری وسایل اطلاع رسانی در رد شبهاتی که چهره اسلام را در اذهان مشوه جلوه داده است، در این امر موثر است.

معاويه و دستور شبيخون

معاويه چه شگرد هايي را در شبيخون به افراد خود توصيه می كرد؟

معاويه، ضحّاك بن قيس فهرى را با سه يا چهار هزار نفر نيروى زبده، روانه  اطراف كوفه کرد و به او گفت: بر باديه نشينانی كه  در اطاعت على(ع) هستند شبيخون بزن و از شهری به شهر دیگر حرکت کن و مبادا با سپاهى كه به سوى تو فرستاده مى شود، نبرد کنی. ضحّاك با چپاول اموال و کشتن باديه نشينان، به ثعلبيه رسيد، سربازانش در راه حج اموال حاجيان را غارت کردند و در قُطقُطانه، عمرو بن عميس بن مسعود برادر زاده عبد الله بن مسعود صحابى پیامبر(ص) و همراهانش را كشتند.

انگيزه معاويه از شبيخون ها از منظر علي(ع)

از منظر علي(عليه السلام) انگيزه معاويه از شبيخون ها چه بود؟

بعد از آنکه معاویه با شبیخون نقض صلح می کرد امام علی(ع) فرمود: ... او مى خواهد من هم مثل او عمل كنم تا عهد و پيمانم را شكسته باشم و آن را حجّتى بر ضدّ من بگيرد و تا قيامت، هرگاه كه از من ياد شود، مايه ننگ و بدنامى ام گردد و اگر گفته شود: تو آغاز کردی، اظهار بی خبری کند. سپس امام به صبر خدا در برابر فرعون ها اشاره کرده و او را به خدا واگذار می کند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله):

لَيْسَ لِلْحِجَّةِ المَبْرُورَةِ ثَوابٌ اِلاّ الجَنَّة

حجّ مقبول پاداشى جز بهشت ندارد.

سنن ترمذى: 3/175/8190