معرفی کتاب مصابیح هدایت (جلد سوّم)

مصابیح هدایت (جلد سوم) چه کتابی است؟

این جلد نیز به همان سبک و روش جلد اوّل و دوّم، در 647 صفحه کوچکتر از وزیری، در سال 1328 شمسی، به تصویب لجنه و اجازه ی محفل روحانی ملّی بهائیان منتشر شده است. در این کتاب، شرح حال و تاریخچه ی نه نفر از سران بهائیّه (سید مهدی گلپایگانی، ملا عبدالغنی اردکانی، آقا محمد نعیم، میرزا محمد ثابت، ناظم الحکماء لاهیجانی، میرزا محمد ناطق، میرزا محمود فروغی، میرزا علی محمد سررشته دار و علی اکبر یزدی) را بطور مفصل نوشته است. مطالب این جلد نیز، در نهایت ضعف و پراکندگی و تناقض و کلمات موهون و بی پایه است.

معرفی کتاب مصابیح هدایت (جلد دوّم)

مصابیح هدایت (جلد دوّم) چه کتابی است؟

این جلد نیز مانند جلد اوّل، در شرح احوال و تاریخچه سران بهائیه است. مجموع کتاب در 480 صفحه، به قطع کوچکتر از وزیری در سال 1326 شمسی در تهران، به تصویب لجنه ی ملّی و با اجازه ی محفل روحانی بهائیان ایران، تکثیر شده است. در این جلد، شرح زندگانی ده نفر (میرزا ابو یوسف خان وجدانی، شیخ حیدر معلّم، ملا علی سبزواری، عبّاس قابل، گلپایگانی، شیخ علی اکبر قوچانی، امین العلمای اردبیلی، سیّد جواد کربلائی، حسین قلی میرزا موزون و عزیز الله خان مصباح) را به طور مفصل و به شیوه جلد اوّل نگاشته است.

معرفی کتاب مصابیح هدایت (جلد اوّل)

مصابیح هدایت (جلد اوّل) چه کتابی است؟

این کتاب به قلم عزیز الله سلیمانی اردکانی در سال 1326 شمسی، با تصویب لجنه ملّی نشریّات امری و با اجازه ی محفل روحانی ملّی بهائیان ایران در تهران به چاپ رسیده است. در این کتاب، شرح حال نه نفر از مبلّغین بهائیّه به طور مشروح نوشته شده است. مؤلّف تا توانسته، مقامات علمی و اخلاقی و عملی انان را بالا برده و در هر موردی که اشاره به مباحثه و احتجاج آنان می نماید،به غلبه و پیروزی ایشان اشاره کرده. در موردی که اسمی از مخالفین خودشان می برد، با حالتی تحقیر آمیز و با اهانت و استهزاء و تعبیرات سوء می باشد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منينَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.

براى شهادت حسين عليه السلام ، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 556