پاسخ اجمالی:
تشابه بر دو قسم است: اصلى و عارضى؛ تشابه عارضى (كه بيشتر متشابهات قرآن از اين دسته است) آن است كه در عصرهاى بعدى بر قرآن عارض شده است، نه اينكه هنگام نزول هم دچار تشابه بوده است. دليل اين تشابه هم كشاكش رايزنى متكلمان فرقههاى مختلف است كه در اواخر قرن اوّل رخ داد و تا قرن دوم و سوم ادامه يافت.
اما تشابه اصلى كه در قرآن به غايت اندك است، عبارت است از آياتى كه برخوردار از معانى بلند و فخيمى است كه قالبها و ساختارهاى زبان عربى تاب تحمّل و گنجايش آنها را ندارد و به همين دليل در قالبهاى استعاره و تشبيه آمده است كه اين قالبها هم به طور طبيعى ياراى انتقال مقصود خداوند سبحان را ندارد. بنابراين مشكل از جانب قابل است نه فاعل؛ زيرا قالبها و ساختارهاى زبان عربى تاب تحمل مفاهيم فخيم و بلند آسمانى را ندارد.
هریک از این آيات متشابه، به واقع پشتوانه و ذخيرهاى سرشار براى دين جاودان اسلام است؛ زيرا هر چه زمان پيش رود، نقاب از چهره نورانى اين گونه آيات به كنار مى رود و راه پيشروى اين دين جاودان را در دل زمانه مى نماياند.
پاسخ تفصیلی:
وجود «متشابهات» در «قرآن مبین»!
در آياتى از قرآن تكرار و تأكيد شده كه اين كتاب آسمانى به زبان عربى روشن نازل شده است.(1)«وَ هَذَا لِسَانٌ عَرَبِىٌّ مُبِينٌ».(2) مقصود از «مبين بودن» قرآن، روشن، آشكار، ساده و بى ابهام بودن آن است: «فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ».(3)
اين در حالى است كه قرآن خود تصريح مى كند كه آياتى متشابه(4) كه به لحاظ فهم و معنا پيچيده هستند، دارد: «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ... وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلّا اللهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ».(5)
برخى بر اثر ناآگاهى از فراز و فرودهاى انديشه اسلامى در گذر تاريخ، از آيه پيشگفته برداشت ناصوابى كرده و آن را در قالب يك اشكال، چنين بيان كرده اند: براساس اين آيه، عموم مردم توان فهم آيات متشابه را ندارند؛ بنابراين آيات مذكور براى غالب مردمان جز تلاوتى خشك و بى روح، فايده ديگرى ندارد.(6)
ما در بحث متشابهات القرآن(7) اين اشكال را پاسخ داده و گفته ايم: تشابه بر دو قسم است: اصلى و عارضى؛ تشابه عارضى (كه بيشتر متشابهات قرآن از اين دسته است) آن است كه در عصرهاى بعدى بر قرآن عارض شده است، نه اينكه هنگام نزول هم دچار تشابه بوده است. دليل اين تشابه هم كشاكش رايزنى متكلمان فرقههاى مختلف است كه در اواخر قرن اوّل رخ داد و تا قرن دوم و سوم ادامه يافت.
البته اين تشابه بر بخشى از آيات عارض شد؛ چرا كه مكاتب و گرايشهاى كلامى گوناگون و در همان حال، ناسازگارى طى دورهاى طولانى در جهان اسلام سر برآورد و طرفدار هر گرايش فكرى براى اثبات ديدگاهش به دستهاى از آيات و روايات استدلال و آنها را بر اساس نظر و رأى خود تأويل و تفسير مى كرد تا از اين رهگذر، هم مبانى ديدگاه خود را استحكام بخشد و هم بر طرف مقابلش چيره شود. در گير و دار اين كشمكشها بود كه نشانههاى شريعت دستخوش آراى گوناگون هواپرستان شد و مآلاً به تشابه بخش عظيمى از آيات بيّن و روشنگر قرآن و احاديث پيامبر(صلى الله عليه وآله) انجاميد و آنها را در هالهاى از ابهام و اجمال فرو برد و نتيجه آن شد كه آيات محكم و روشنگرِ عصر نزول به آيات متشابه و نامفهوم عصر نزاعهاى كلامى تبديل شد و بدين ترتيب، اين حادثه پيامدهاى ناگوارش را بر حوزه شريعت روشن اسلام تحميل كرد.
نكته ديگر آنكه تشابه عارضى در نصوصى وجود دارد كه درباره صفات جلال و جمال خداوند، امور خلقت، تدبير هستى و مانند آن است.
اما تشابه اصلى كه در قرآن به غايت اندك است، عبارت است از آياتى كه برخوردار از معانى بلند و فخيمى است كه قالبها و ساختارهاى زبان عربى تاب تحمّل و گنجايش آنها را ندارد و به همين دليل در قالبهاى استعاره و تشبيه آمده است كه اين قالبها هم به طور طبيعى ياراى انتقال مقصود خداوند سبحان را ندارد. بنابراين مشكل از جانب قابل است نه فاعل؛ زيرا قالبها و ساختارهاى زبان عربى تاب تحمل مفاهيم فخيم و بلند آسمانى را ندارد، و ما در اين باره به تفصيل در التمهيد بحث كرده ايم.
حال پرسش ديگر اين است كه چرا اين آيات اندك در ضمن بقيه آيات آمده است، در حالى كه به تصريح قرآن، همه آيات آن براى همه انسانهاست: «هَذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ»(8)؛ (اين [قرآن] براى مردم، بيانى و براى پرهيزكاران، رهنمود و اندرزى است).
پاسخ اينكه اين آيات، به واقع پشتوانه و ذخيرهاى سرشار براى دين جاودان اسلام است؛ زيرا هر چه زمان پيش رود، نقاب از چهره نورانى اين گونه آيات به كنار مى رود و راه پيشروى اين دين جاودان را در دل زمانه مى نماياند.
هريك از اين آيات به سان منشورى است كه هر طيف آن متناسب با شرايط خاصى از اوضاع زمانه است؛ روزى معناى ظاهرى آنها نورافشانى مى كند و ديگر روز، لايهاى از مفاهيم آنها چهره مى نمايد و بدين سان در گذر زمان، لايهها و اضلاع اين منشورها متناسب با پيشرفت علم و انديشه بشرى، خود را مى نماياند و اين ويژگى، برخاسته از حكمت خداى سبحان است كه براى ماندگارى و جاودانگى اين دين، آيات متشابه را در متن و بطن آن طرّاحى كرده و گنجانده است؛ به گونهاى كه قرآن كريم، حتّى با وجود آيات متشابه اش، امّت اسلام را يك روز دچار حيرت و سردرگمى نكرده است، مگر آياتى كه فهم آنها نيازمند درنگ و ژرف نگرى است كه آنها هم با مراجعه و ارجاع به محكمات كه اساس معارف و مفاهيم قرآنى اند، حل مى شود؛ چراكه آيات محكم قرآن مرجع نهايى حل مشكلات اين آيات دشوار است.(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.