پاسخ اجمالی:
اگر خداوند بخواهد بلافاصله به صورت تکوینی ظالم را مجازات کند، منجر به جبر می شود که با تکامل اختیاری انسان منافات دارد. خداوند جریان امور عالم را بر اساس اسباب و مسبّبات قرار داده و به انسان قدرت و اختیار داده است تا خودش با فراهم کردن اسباب خیر و شرّ، سعادت یا شقاوتش را تأمین کند. البته مجازات الهی وجود دارد امّا جایگاه آن دنیا نیست؛ بلکه در آخرت است. ضمن اینکه خداوند با سنّت «انتصاف» نیز به حمایت از انسان های مظلوم و به دادخواهی از ظالمان خواهد پرداخت.
یکی از راه های در امان بودن از ظلم ظالمان، اینست که مومنین با امر به معروف و نهی از منکر، از وقوع ظلم جلوگیری کنند و محیط جامعه را برای متجاوزین به حقوق دیگران ناامن سازند. بنابراین، راه جلوگیری از ظلم در این دنیا، مجازات تکوینی ظالمان توسط خدا نخواهد بود، بلکه این مسئولیتی است که خداوند بر دوش خود مردم نهاده است تا با نهی از منکر مانعی بر سر ظالمان باشند.
پاسخ تفصیلی:
در پاسخ به این سؤال، لازم به ذکر است که مقتضاي عدل الهي کیفر و مجازات متناسب با جرم ظالمان و استیفای حقوق و جبران رنج مظلومان است، نه اینکه هر کسی ظلمی انجام داد بلافاصله در همین دنیا مجازات شود. البته مجازاتی هست و جایگاه آن دنیا نیست؛ بلکه در آخرت است.
اگر خداوند به صورت تکوینی بخواهد بلافاصله ظالم را مجازات کند، منجر به جبر می شود که با تکامل اختیاری انسان منافات دارد. اینکه خداوند مانع ظلم ظالمان شود یا به محض اینکه ظلمی صورت گرفت، بدون اینکه به ظالم فرصت توبه و جبران دهد او را مجازات کند، به معنای پدید آمدن جبر خواهد بود. بدیهی است که در چنین وضعیتی، اختیار معنا و مفهومی نخواهد داشت و همه انسان ها مجبور به بهشت رفتن خواهند بود؛ و چنین بهشت رفتنی بی ارزش خواهد بود.
انسان ـ با همین اختیار و قدرت انتخابش ـ شاهکار خلقت است؛ و خلق انسان نشانه اوج حکمت و عظمت پروردگار می باشد. امیرمومنان(علیه السلام) در کلامی بسیار زیبا به این حقیقت اشاره کرده و می فرماید: (خداوند عزّ و جلّ در فرشتگان عقل را بدون شهوت و در چهارپایان شهوت را بدون عقل و در فرزندان آدم هر دو را قرار داد. حال کسى که عقلش بر شهوتش غالب گردد به یقین از فرشتگان بهتر بوده و آن که شهوتش برعقلش غالب شود حتما از چهار پایان بدتر مى باشد)؛ «اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَکَّبَ فِی الْمَلَائِکَهِ عَقْلًا بِلَا شَهْوَهٍ وَ رَکَّبَ فِی الْبَهَائِمِ شَهْوَهً بِلَا عَقْلٍ وَ رَکَّبَ فِی بَنِی آدَمَ کِلَیْهِمَا فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَیْرٌ مِنَ الْمَلَائِکَهِ وَ مَنْ غَلَبَتْ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ الْبَهَائِم».(1) بدیهی است غالب شدن عقل بر شهوت یا شهوت بر عقل، و خیر و شرّ شدن انسان با اختیار و انتخاب او معنا و مفهوم دارد.
به همین خاطر است که می بینیم خداوند جریان امور عالم را بر اساس اسباب و مسبّبات قرار داده است؛ و به انسان قدرت اختیار داده است تا خودش با فراهم کردن اسباب خیر و شرّ، سعادت یا شقاوتش را مشخص کند. خداوند اسباب سعادت و تكامل را در اختيار همگى گذاشته است و به آنها فرصت داده است تا مدّتی در دنیا زندگی کنند و برای رسیدن به کمال تلاش کنند، ولى گروهى با اعمال خويش خود را نامزد دوزخ مى كنند و سرانجامشان شوم و تاريك می گردد.(2) اینان نه تنها به خود ظلم می کنند بلکه با سوء استفاده از اختیاری که به ایشان داده شده است به حقوق دیگران نیز تجاوز کرده و به آنان نیز ظلم و ستم می نمایند.
البته، یکی از راه های در امان بودن از ظلم ظالمان، اینست که مومنین با امر به معروف و نهی از منکر، از وقوع ظلم جلوگیری کنند و محیط جامعه را برای متجاوزین به حقوق دیگران ناامن سازند. یکی از عوامل گسترش ظلم در جامعه فراموش شدن فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر است؛ لذا برای اینکه در جامعه شاهد چنین ظلم هایی نباشیم لازم است همگان امر به معروف و نهی از منکر کنند و در برابر ظلم ایستادگی کنند؛ و قوانین بازدارنده ای نیز وجود داشته باشد تا کسی انگیزه ارتکاب اعمال ظالمانه نداشته باشد. اما اگر خوبان در برابر عمل به فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر سکوت نمایند، بی عدالتی ها و ناهنجاری های مختلفي همچون موريانه از درون ريشه هاي عدالت اجتماعی را خواهند خورد و آن را از هم متلاشي خواهند كرد.
بنابراين دفع ظلم و حفظ عدالت اجتماعي بدون نظارت عمومي ممكن نيست. خداوند در آیه 104 سوره آل عمران می فرماید: «وَلتَكُنْ مِنْكُم أمَّة يَدعُونَ اِلَي الْخَيْرِ يَأمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَ يَنْهَونَ عَنِ الْمُنْكَر وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون»؛ (بايد از ميان شما جمعى دعوت به نيكى كنند و امر به معروف و نهى از منكر نمايند و آنها رستگارانند). پس همواره ميان مسلمانان بايد گروهي باشند كه اين دو وظيفه بزرگ اجتماعي را انجام دهند؛ مردم را به نيكي ها دعوت كنند و از بدي ها باز دارند.
در آیات 24 و 25 سوره انفال نیز قرآن بعد از دعوت مومنان به اجابت خدا و پیامبرش؛ اشاره به عواقب شوم عدم پذیرش دعوت حیات بخش خدا و پیامبر و سکوت در برابر نا هنجاری ها مى کند و می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُون * وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد هنگامى كه شما را به سوى چيزى مى خواند كه مايه حياتتان است و بدانيد خداوند ميان انسان و قلب او حائل مى شود و اينكه همه شما نزد او [در قيامت] اجتماع خواهيد كرد.* و از فتنه ای بترسید که تنها به ستمکاران شما نمی رسد؛ [بلکه همه را فرا خواهد گرفت] و بدانید خداوند کیفر شدید دارد). در این آیه «فتنه» به معناى بلاها و مصائب اجتماعى است، که دامن همه را مى گیرد و به اصطلاح خشک و تر در آن با هم مى سوزند. هنگامى که خوبان جامعه در ادای رسالت خود کوتاهى کنند، و بر اثر آن قانون شکنى ها و هرج و مرج ها و ناامنی ها و مانند آن به بار آید، نیکان و بدان در آتش آن مى سوزند. این اخطارى است که خداوند در این آیه به همه جوامع اسلامى مى دهد و مفهوم آن این است که: افراد جامعه نه تنها موظف اند وظایف خود را انجام دهند، بلکه موظف اند دیگران را هم به انجام وظیفه وادارند؛ زیرا اختلاف، پراکندگى و ناهماهنگى در مسائل اجتماعى موجب شکست برنامه ها خواهد شد و دود آن در چشم همه مى رود.(3)
بنابراین، راه جلوگیری از ظلم در این دنیا، مجازات تکوینی ظالمان توسط خداوند نخواهد بود بلکه این مسئولیتی است که خداوند بر دوش خود مردم نهاده است تا با نهی از منکر مانعی بر سر ظالمان باشند. خداوند در آيه 75 سوره «نساء» مسلمانان را دعوت به جهاد براى حمايت از مظلومان و مبارزه با ظالمان مى كند، و مى گويد: «وَ مالَكُمْ لاتُقاتِلُونَ فى سَبيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا اخْرِجْنا مِنْ هِذِه الْقَرْيَةِ الظّالِمِ اهْلُها وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَليّاً وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً»؛ (چرا در راه خدا و براى رهايى مردان وزنان و كودكانى كه [به دست ستمگران] تضعيف شده اند پيكار نمى كنيد؟ همان مظلومانى كه مى گويند: خدايا! ما را از اين شهر [مكّه] كه اهلش ستمگراند بيرون ببر [و رهايى ببخش]؛ و از سوى خود، براى ما سرپرستى قرار ده؛ و از جانب خود، براى ما از سوى خود يار و ياورى مقرّر فرما).(4)
اما باید توجّه داشت که خداوند نیز با سنّت «انتصاف» به حمایت از انسان های مظلوم و به دادخواهی از ظالمان خواهد پرداخت.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.