پاسخ اجمالی:
از ميان شرايط و امتيازات لازم جهت احراز مقام نبوّت، سه موضوع بيش از همه اهمّيّت دارد: 1. معصوم بودن. (مصونيت از گناه و خطا). 2. علم و دانش كافى. 3. منزّه بودن از عيوب تنفّرآميز جسمى.
پاسخ تفصیلی:
از آنجا كه وظيفه پيامبران، يك وظيفه فوق العاده سنگين، مهم و پر مسئوليت است، شرايط آن هم به همان نسبت، سنگين و پر اهمّيّت مى باشد. چه وظيفه اى از اين سنگين تر كه كسى بخواهد رهبر روح و جسم و مدير و مدبّر اجتماع انسانى باشد؟ آيا احرازِ چنين مقام حسّاسى، بدون داشتن يك سلسله امتيازات روحى و جسمى ممكن است؟ از ميان آن همه شرايط و امتيازات لازم جهت احراز اين مقام، سه موضوع بيش از همه اهمّيّت دارند:
الف) معصوم بودن. (مصونيت از گناه و خطا).
ب) علم و دانش كافى.
ج) منزّه بودن از عيوبِ تنفّرآميز جسمى.
اينك به توضيح مختصري راجع به شرايط و امتيازات ذكر شده مي پردازيم:
الف) معصوم بودن از گناه و خطا
همان طور كه مي دانيم عصمت عبارت است از: يك نيروى درونى كه دارنده آن را از هر گونه گناه و خطا باز مى دارد. به اين ترتيب، عصمت بر دو نوع است: 1. مصونيت از گناه. 2. مصونيت از خطا و اشتباه.
گرچه ميان پيروان اديان، در مورد لزوم عصمت پيامبران، اختلاف نظرهاى غير قابل انكارى وجود دارد؛ اما در اين ميان تنها گروهى كه معتقد به لزوم عصمت پيامبران ـ از نظر نوع، كيفيت، زمان، عمدى، سهوى، صغيره و يا كبيره ـ است، شيعه اماميّه مى باشد. هم چنين پيامبران علاوه بر مصونيت از گناهان، بايستي از هر گونه خطا و اشتباهى در تشخيص مطالب، مصون باشند؛ چون اگر اشتباه و خطايى سر بزند در اين هنگام از گفته ها و تعليمات او سلب اطمينان خواهد شد؛ زيرا اين خطا از سه حالت خارج نيست: يا خطا در تشخيص و تبليغ حقايق و تعليمات مذهبى است؛ يا خطا در انجام وظايف است؛ يا خطا در امور عادّى روزانه مي باشد.
گرچه اشتباه و خطا در امور عادّى روزانه از دو قسمت ديگر كم اهمّيّت تر است؛ ولى از آنجا كه تفكيك مصونيت از اشتباه در موارد خاص (تبليغ رسالت و تعليم و تربيت مردم) از موارد ديگر (امور عادّى) در نظر توده مردم بعيد و مشكل است، و همين امر سبب مى شود كه آنها نسبت به تمام گفتار و كردار پيامبر بدبين شوند. به عبارت ديگر: اگرچه عقلا مانعى ندارد كه كسى در قسمتى از كارها ـ به خواست و اراده خداوند ـ از هر گونه لغزش و اشتباهى مصون باشد و در قسمت ديگر، اين مصونيت را نداشته باشد؛ اما اين تفكيك از نظر طرز فكر توده مردم ـ همان مردمى كه بايد تحت تعليماتِ پيامبران قرار گيرند و تربيت شوند ـ كار مشكلى است. مردم چنين فكر مى كنند كه اگر اين شخص در كارهاى عادّى و روزانه خود دچار اشتباه شود، چطور مى توان باور كرد كه در تشخيص مطالب پيچيده مربوط به مبدأ و معاد، اسرار جهان هستى، مقرّرات اجتماعى و اصول اخلاقى ـ كه ضامن سعادت بشر است ـ دچار اشتباه نشود؟ بنابراين سر زدنِ اشتباه از پيامبر در اين گونه موضوعات ساده، دليل روشنى بر امكان اشتباه او در آن موضوعات پيچيده و حسّاس تلقى مى شود و با اين وضع، اطمينان كاملى به درستى گفته ها و تعليمات او پيدا نخواهد شد.
ب) علم و دانش كافي
پيامبران بايستي امتيازات ديگرى نيز از نظر روحى و جسمى داشته باشند، از جمله، علم و دانش سرشارى كه بتوانند از آن در راه تعليم و تربيت انسان ها، آشنا ساختن آنها به معارف دينى، اخلاقى، فضائل انسانى، حفظ و اجراى قوانين آسمانى و طرز پيشگيرى و مبارزه با مفاسد اخلاقى و اجتماعى، استفاده كنند.
ج) منزّه بودن از عيوب تنفّرآميز جسمي
بايد پيامبران از تمام عيوب و نواقص بدنى و اخلاقى (بدنامى خانواده و فاميل، ناپاكى پدر يا مادر، خشونت و تندخويى، نشانه هاى دنائت و پستى روح و هم چنين امراض و بيمارى هاي تنفّرآميز) كه موجب نفرت و پراكندگى مردم و در نهايت، بى نتيجه ماندن برنامه هاى تعليم و تربيتى آنها مى گردد، منزّه و پاك باشند؛ زيرا در غير اين صورت، هدف اصلى بعثتِ آنها تأمين نخواهد شد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.