پاسخ اجمالی:
«ربا» همانند موریانه اقتصاد سالم را نابود می کند. از این رو موضع گیری اسلام در برابر مسئله ربا آن چنان صریح و آشکار است که جای هیچ گونه شک و شبهه ای باقی نمی ماند. لذا خداوند در قرآن می فرماید: «آنچه را از [سود] ربا باقى مانده، رها کنید؛ اگر ایمان دارید، ... بدانید خدا و رسولش، به شما اعلان جنگ مى کنند». تعبیر به اعلان جنگ در قرآن، تنها در همین گناه کبیره آمده است. همچنین امام صادق(ع) در حدیثی می فرمایند: «هنگامی که خداوند بخواهد جمعیتی را نابود کند در آنها ربا آشکار می شود».
پاسخ تفصیلی:
براى درك ديدگاه اسلام درباره «ربا» نظرى به بخشى از آيات و روايات الهام آفرينى كه در اين زمينه وارد شده مى افكنيم تا نظر اسلام را توأم با بيان فلسفه اين حكم از درون آنها استخراج كنيم. قبلا ذكر اين نكته كاملا ضرورى است كه در عصر ظهور اسلام آن چنان مردم جاهليّت در لجنزار رباخوارى و عوارض ناشى از آن فرو رفته بودند كه جایی براى تحريم دفعى آن نبود و همان گونه كه روش اسلام است در مواردى كه آلودگى فوق العاده زياد مى باشد نخست اخطار مى كند، بعد به اخطار شديدتر و شديدتر متوسّل مى گردد، و سپس نهى صريح و تحريم مطلق را بيان مى دارد تا كاملا حكم خدا جا بيفتد، و راسخ و ريشه دار گردد:
1. در سوره «روم» آيه 39 كه نخستين زنگ خطر در زمينه رباخوارى به صدا درآمده چنين مى خوانيم: «وَ مَا آتَيْتُم مِّن رِّباً لِّيَرْبُوَا فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُوا عِندَ اللهِ وَ مَا آتَيْتُمْ مِّن زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ»؛ (آنچه به عنوان ربا مى پردازید تا در اموال مردم فزونى یابد، نزد خدا فزونى نخواهد یافت؛ و آنچه را به عنوان زکات مى پردازید و تنها رضاى خدا را مى طلبید [مایه برکت و فزونى است، و] کسانى که چنین مى کنند داراى پاداش مضاعفند) اين در حدود يك اندرز و اخطار است.
2. در سوره «نساء» در آيات 160 و 161 مى فرمايد چهار چيز سبب شد كه ما «طيّبات» را بر قوم يهود تحريم كنيم؛ ستمگرى، بازداشتن مردم از راه خداوند، رباخوارى و خوردنِ مال مردم از طريق باطل: «فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللهِ كَثِيراً * وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ...»؛ (به خاطر ظلمى که از یهود صادر شد، و [نیز] به خاطر بازداشتنِ فراوان آنها از راه خدا، بخشى از چیزها [و خوراکي هاى] پاکیزه را که براى آنها حلال شده بود، بر آنان حرام کردیم * و [همچنین] به خاطر ربا گرفتن، در حالى که از آن نهى شده بودند؛ و خوردن اموال مردم به باطل ...). تحريم «طيّبات»؛ (پاكيزه ها) ظاهرش اشاره به بعضى از انواع گوشت حلال است كه به عنوان مجازات بر يهود تحريم شد، و امّا باطنش شايد به معنى وسيع ترى است، به يك زندگى پاكيزه، اقتصاد پاكيزه، و خلاصه جامعه پاكيزه و توأم با اقتصاد سالم است.
3. در سوره «آل عمران» آيه 130 لحنِ سخن داغ تر شده است و نوعى از ربا كه در آن زمان رائج بوده، «رباى مضاعف»؛ (رباى اصل و فرع) صريحاً مورد نهى قرار گرفته است. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافاً مُّضَاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید! ربا [و سود پول] را چند برابر نخورید، و از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید، تا رستگار شوید) و به اين ترتيب ترك اين نوع ربا وسيله اى براى رسيدن به فلاح و رستگارى فرد و جامعه معرفى شده است.
4. سرانجام در سوره «بقره» در آيات 278 و 279 تحريم قاطع و نهى صريح با عبارات كوبنده اى بيان شده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَ لَا تُظْلَمُونَ»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید! از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید، و آنچه را از [سود] ربا باقى مانده، رها کنید؛ اگر ایمان دارید * اگر چنین نمى کنید، بدانید خدا و رسولش، به شما اعلان جنگ مى کنند(1) و اگر توبه کنید، سرمایه هایتان [بدون سود]، از آنِ شماست [و به این صورت]؛ نه ستم مى کنید، و نه بر شما ستم مى شود).
تعبير به اعلان جنگ در قرآن مجيد تنها درباره همين گناه كبيره آمده است، و اين دليل بر آن است كه اين گناه داراى خصوصيتى است كه در ساير گناهان نيست؛ چراكه جنگ با بندگان خدا و مستضعفان است، و جنگ با آنها در واقع جنگ با خداست! عجيب اينكه در آياتى كه قبل از اين آيه در سوره «بقره» آمده، رباخواران، به يك بيمار روانى تشبيه شده اند كه قادر بر حركت نيست و نمى تواند بر روى پاى خود بايستد.
اين معنى يا اشاره به وضع آنها در زندگى اين جهان است و يا در رستاخيز كه آن هم نتيجه و بازتاب اعمال اين جهان محسوب مى شود، و در هر حال نشان مى دهد كه آنها هم چون كسانى هستند كه هرگز نمى توانند تعادل خويش را حفظ كنند، حتماً بايد هم چون زالو، خون ديگرى را بمكند و از دسترنج ديگرى دزدى كنند، و در نتيجه تعادل اقتصادى را با جنونِ ثروت به هم مى زنند كه نتيجه اش سرانجام دامان خود آنها را نيز خواهد گرفت و به ديار عدم خواهد فرستاد. و باز جالب اينكه در ذيل همان آيه، خداوند مجازاتى براى آنها تعيين كرده كه مخصوص كافران است مى فرمايد: (امّا کسانى که [به رباخوارى] بازگردند اهل دوزخند؛ و جاودانه در آن خواهند بود!)؛ «وَ مَنْ عَادَ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ». آيا اين دليل بر آن نيست كه رباخوارى تدريجاً ايمان انسان را چون موريانه مى خورد و سرانجام شخص رباخوار بى ايمان از دنيا مى رود؟!
در متون احاديث اسلامى نيز در مورد رباخوارى بحث هاى فراوانى ديده مى شود كه چند نمونه آن را از نظر مى گذرانيم:
1. در حديثى مى خوانيم: «وَ مِنْ أَلْفَاظِ رَسُولِ اللهِ(صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه) الْمُوجَزَةِ الَّتِي لَمْ يُسْبَقْ إِلَيْهَا شَرُّ الْمَكَاسِبِ كَسْبُ الرِّبَا»(2)؛ (از سخنان كوتاه و پر معنى رسول خدا(ص) كه پيش از او كسى اين چنين نفرموده، اين است كه بدترين درآمدها درآمد ربا است). يعنى از نظر پيامبر اسلام(ص) رباخوارى از همه شغل ها و درآمدهاى نامشروع كثيف تر و ننگين تر و آلوده تر است و اگر وسعت كلمه همه را در نظر بگيريم خواهيم ديد اين گونه درآمد تا چه حدّ كثيف و منفور است.
2. امام صادق(عليه السلام) در حديثى مى فرمايد: «إِذَا أَرَادَ اللهُ بِقَوْمٍ هَلَاكاً ظَهَرَ فِيهِمُ الرِّبَا»(3)؛ (هنگامى كه خداوند بخواهد جمعيتى را نابود كند در آنها ربا آشكار مى شود). مفهوم اين سخن آن است كه قدرت تخريبى ربا تا آن حدّ زياد است كه مى تواند جامعه اى را به نابودى بكشاند. همچنین در روايت ديگرى مى خوانيم كسى كه كمترين مقدار از اموال ربا نزد او باشد هميشه به لعنت خدا و فرشتگانش گرفتار خواهد بود: «لَمْ يَزَلْ فِي لَعْنَةِ اللهِ وَ الْمَلَائِكَةِ مَا كَانَ عِنْدَهُ قِيرَاطٌ».
كوتاه سخن اينكه موضع گيرى اسلام در برابر مسئله ربا آن چنان صريح و قاطع و آشكار است كه جاى هيچ گونه ترديد و شكّ و شبهه براى هيچ كس باقى نمى گذارد كه يك جامعه اسلامى مادام كه از رباخوارى به شكل فردى و جمعى پاكسازى نشده جامعه اسلامى به معنى واقعى نخواهد بود.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.