پاسخ اجمالی:
اولا: خداوند بدون دعا و حتی در شرایطی که بندگان گناه می کنند، نعمت های خود را شامل حال آنها می کند و تعلیق رفع برخی گرفتاری ها به دعا یک تعلیق الزامی نیست.
ثانیا: خداوند عالم را طبق نظام اسباب و مسبّبات تدبیر می کند. یکی از امور موثّر برای اجابت حوائج در آن نظام اسباب و مسببات؛ «دعا» است. این سؤال که چرا خداوند در برخی از موارد رفع گرفتاری انسان را منوط به دعا کرده است؟ مثل این است که بپرسیم چرا خداوند رفع بیماری را منوط به دارو کرده است؟!
ثالثا: هر چیزی در این عالَم حکمتی دارد و دعا نیز دعا حکمت های خودش را دارد: 1. دعا نماد سپاس گذاری از منعم و از جمله عبادات محسوب می شود. 2. بنده با دعا خود را وابسته مطلق به خالقش می ببیند و طغیان نمی کند. 3. انسان به وسيله دعا به خداوند توجّه می نماید و همین سبب می شود که خداوند نیز به او توجّه کند. 4. دعا به هنگام حوادث سخت و طاقت فرسا به انسان اميدوارى و آرامش مى بخشد. 5. همچنین دعا باعث تقویت اراده می شود.
پاسخ تفصیلی:
دعا و اجابت الهی
قرآن کریم در آیه 60 سوره غافر مى فرمايد: «ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُم»؛ (مرا بخوانيد تا [دعاى] شما را اجابت كنم). و در آیه 186 سوره بقره مى فرمايد: «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادى عَنِّى فَإِنِّى قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعان»؛ (و هنگامى كه بندگان من، از تو درباره من سؤال كنند، [بگو:] من نزديكم؛ دعاى دعاكننده را، به هنگامى كه مرا مى خواند، پاسخ مى گويم).
در روایتی از امام صادق(علیه السلام) نیز مي خوانیم: «الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ بَعْدَ مَا أُبْرِمَ إِبْرَاماً فَأَكْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ فَإِنَّهُ مِفْتَاحُ كُلِّ رَحْمَةٍ وَ نَجَاحُ كُلِّ حَاجَةٍ»(1)؛ (دعا، قضاي الهي را بر مي گرداند، اگر چه قضاي الهي محكم شده باشد. از اين رو زياد دعا كن كه كليد هر رحمت و بر آوردن هر حاجت است).
از امام كاظم(علیه السلام) نیز نقل شده: «عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّ الدُّعَاءَ لِلَّهِ وَ الطَّلَبَ إِلَى اللَّهِ يَرُدُّ الْبَلَاءَ وَ قَدْ قُدِّرَ وَ قُضِيَ وَ لَمْ يَبْقَ إِلَّا إِمْضَاؤُه»(2)؛ (بر شما باد به دعا كردن، زيرا دعا و درخواست از خدا بلائی را كه از مرحله قدر و قضا گذشته و جز امضای آن نمانده [يعني تمامي اسباب آن فراهم شده، ولي هنور در خارج وجود پيدا نكرده] بر مي گرداند).
سؤالی که اینجا به ذهن می رسد این است که چرا خداوند رفع نیاز و گرفتاری انسان را منوط به دعا کرده است؟! اگر خدا از گرفتاری انسان خبر دارد و می تواند بدون دعا برطرف کند، آیا منوط شدن رفع گرفتاری به دعا با عدالت خدا منافات ندارد؟!
پاسخ به این سؤال را در ضمن چند نکته توضیح می دهیم:
1) خداوند بدون دعا نیز نیاز بشر را برآورده می کند.
اولین نکته ای که در مورد رفع نیاز بشر لازم به ذکر است، این است که خداوند بدون دعا و حتی در شرایطی که بندگان گناه می کنند نعمت های خود را شامل حال آنها می کند و تعلیق رفع برخی گرفتاری ها به دعا یک تعلیق الزامی نیست و برآورده شدن نیازهای انسان لزوما بسته به دعای انسان ندارد. در آیه 90 سوره طه می خوانیم: «وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمن»؛ (پروردگار شما مسلما همان خداوند بخشندهاى است كه اين همه نعمت به شما مرحمت كرده است). تكيه بر نام مقدّس «رحمن» اشاره به اين است كه رحمت عامّ خدواند حتى كافران و مشركان را در بر گرفته، و همه انسانها از فرق تا قدم غرق احسان اويند.(3)
لذا اینگونه نیست که خداوند تنها از طریق دعا نیاز انسان را برطرف کند، بلکه دعا بخاطر آثار مثبت فراوانی که دارد در کنار سایر عوامل جلب رحمت پروردگار خود یک نعمت دیگری از خداوند است.
2) نقش دعا در نظام اسباب و مسببات
هر چيز و هر حادثه و پديده اى در عالم علت و اندازه اى دارد. بطور مثال اگر سنگى پرتاب كنيم و شيشه اى بشكند اين يك حادثه است كه حتما بر اساس نظام سبب و مسببی علتی دارد.(4) در روایتی از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: «أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابِ»(5)؛ (خداوند نمى پسندد كه چیزها را جارى و برقرار گرداند مگر بوسیله اسبابش). بر اساس این روایت واضح است که سرنوشت انسان نیز بر اساس اسباب و عللی خاصّ محقّق می گردد که «اراده و تلاش انسان» یکی از آنها است و «دعا کردن» نیز یکی از افعال اختیاری ماست که نقش مهمی در برطرف شدن حوائج ما دارد.
خداوند از همه اتفاقاتی که در این عالم می افتد، حتی از نیّات و خواسته های ما، آگاه است. از طرفی خدا بر اساس علم و حکمت خود عالم را طبق نظام اسباب و مسبّبات تدبیر می کند. لذا ما باید برای تحقّق خواسته های خود از هر تلاشی دریغ نکنیم و یکی از امور موثّر برای اجابت حوائج در آن نظام اسباب و مسببات؛ «دعا» است. چه بسا تحقّق امری منوط به دعا باشد و اگر دعا کنیم تقدیر به گونه ی دیگری رقم بخورد. اگر در آیات و روایات به دعا سفارش شده است بخاطر این است که واقعا اثر دارد.
استاد مطهري در این باره مي گويد: «از نظر جهان بيني الهي، جهان هم شنوا است و هم بينا. ندا و فرياد جانداران را مي شنود و به آنها پاسخ مي دهد. به همين جهت دعا يكي از علل اين جهان است كه در سرنوشت انسان مؤثر است. جلوی جريان هايي را مي گيرد و يا جريان هايي را به وجود مي آورد. به عبارت ديگر، دعا يكي از مظاهر قضا و قدر است كه در سرنوشت حادثه اي مي تواند مؤثر باشد يا جلوی قضا و قدري را بگيرد».(6)
لذا این سؤال که چرا خداوند در برخی از موارد رفع گرفتاری انسان را منوط به دعا کرده است؟ مثل این است که بپرسیم چرا خداوند رفع بیماری را منوط به دارو کرده است؟! همان پاسخی که در مورد نقش دارو در درمان می دهیم در مورد نقش دعا در رفع گرفتاری نیز می توان بیان کرد و همانطور که دارو در جسم اثر می گذارد و در شفای مریض مؤثر است، دعا نیز آثار فراوانی بر جسم و روح انسان می گذارد و مورد تاکید آیات و روایات قرار گرفته است.
3) دعا حکمت های فراوانی دارد و نماد سپاسگذاری و توجه به خداوند است.
هر چیزی در این عالَم حکمتی دارد و دعا نیز دعا حکمت خودش را دارد و نماد سپاس گذاری از منعم است و از جمله عبادات محسوب می شود.(7)
نكته اصلي در دعا اين است كه بنده حقیقتا خود را وابسته مطلق به خالقش ببیند و با حس بی نیازی کاذب و توانایی ظاهری خود را در مقابل خداوند قرار نداده، طغیان نکند. چه این که قرآن نیز احساس بی نیازی کاذب از پروردگار را در وجود انسان، باعث طغیان دانسته و در آیه 7-6 سوره علق می فرماید: «کَلّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى* أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى»؛ (چنین نیست [که شما مى پندارید] به یقین انسان طغیان مى کند*از این که خود را بى نیاز ببیند). دعاي بنده نشان مي دهد كه بنده همه توانايی های خود را از خدا مي داند و هیچ انگیزه ای برای طغیان در جهان و آسیب زدن به موجودات آن ندارد؛ لذا هر چه دعاي بنده كمتر باشد، بيانگر اين است كه او به اين رشد و تعالی نرسيده است و شایستگی اش برای بهرمندی در افق های بالاتر کمتر است.
همچنین انسان به وسيله دعا و تضرّع، به سوی خداوند توجّه می نماید و همین سبب می شود که مورد توجّه خداوند نیز واقع گردد، چنانکه در آیه 77 سوره فرقان می خوانیم: «قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ»؛ (بگو پروردگار من براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد).
از طرفی دعا به هنگام حوادث سخت و طاقت فرسا به انسان قدرت، نيرو و اميدوارى و آرامش مى بخشد و از نظر روانى اثر غير قابل انكارى دارد.(8)
همچنین دعا باعث تقویت اراده شده و انسان با دعا کردن و به زبان آوردن خواسته خویش، اراده عملی محکم تری پیدا خواهد کرد؛ چرا که دعا و توکّل و ايمان محكم، نگرانى، تشويش و هيجان و ترس را كه موجب نيم بيشترى از ناراحتي هاى ما است بر طرف مى سازد.(9) شاید به همین دلیل است که در برخی از روایات اسلامی نیز از «دعا» به اسلحه مؤمن [براى غلبه بر دشمن و حوادث] تعبیر شده است.(10)
در نتیجه گرچه خداوند بدون دعا نیز نیازهای انسان را برطرف می کند اما با توجه به اینکه دعا آثار مثبت فراوانی برای انسان دارد نه تنها سفارش به دعا بی عدالتی در حق انسان نیست، بلکه جزئی از رحمت خداوند بشمار می رود و انسان می تواند با دعا که زحمت زیادی ندارد به آثار مثبت فراوانی دست پیدا کند.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.