پاسخ اجمالی:
در آيات «قرآن» افراد يا اقوام مختلفى هستند كه مخلّد در آتش دوزخند، از جمله: 1. كافران؛ اعم از منكران مبدأ و معاد يا مشركان يا تكذيب كنندگان آيات الهى و يا دشمنان خدا و پيامبر(ص) 2. منافقان؛ هرچند ظاهراً در سلك اهل ايمان و در زمره مؤمنان بوده باشند 3. آنها كه غرق گناهند 4. قاتلان و جانیان كه مرتكب قتل عمد شده اند 5. رباخواران 6. ظالمان و ستمكاران 7. سبك اعمالان 8. گنهكاران به طور عام. آنچه مسلّم است خلود كفّار و افراد بى ايمان در دوزخ قطعي است؛ اما خلودِ معصيت كاران قطعي نيست.
پاسخ تفصیلی:
در آيات «قرآن مجيد» افراد يا اقوام مختلفى بالخصوص به عنوان افراد مخلّد در آتش نام برده شده اند، از جمله آنها مي توان به اين گروه ها اشاره كرد:
1. كافران: اعم از منكران مبدأ و معاد يا مشركان يا تكذيب كنندگان آيات الهى و يا دشمنان خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله) يا مرتدان كه در آيات مختلف به عنوان كسانى كه در دوزخ جاودانه مى مانند ذكر شده اند، از جمله در آيه 116 سوره «آل عمران» مى خوانيم: «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ اَمْوَالُهُمْ وَ لَا اَوْلَادُهُمْ مِنَ اللهِ شَيْئاً وَ اُولئِكَ اَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»(1)؛ (كسانى كه كافر شدند هرگز اموال و اولادشان آنها را از خدا بى نياز نمى كند، آنها اصحاب آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند).
2. منافقان: هرچند ظاهراً در سِلك اهل ايمان و در زمره مؤمنان بوده باشند، آنها نيز مخلّد در آتش دوزخند، چنانكه در آيه 17 سوره «مجادله» پس از اشاره به بعضى از اعمال و رفتار آنها مى فرمايد: «لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ اَمْوَالُهُمْ وَ لَا اَوْلَادُهُمْ مِنَ اللهِ شَيْئاً اُولئِكَ اَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»؛ (اموال و اولاد آنها به هيچ وجه آنان را از عذاب الهى حفظ نمى كند آنها اصحاب دوزخند و جاودانه در آن مى مانند).
در آيه 140 سوره «نساء» مى فرمايد: «اِنَّ اللهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَ الْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً»؛ (خداوند، منافقان و كافران همگى را در جهنّم جمع مى كند).
3. آنها كه غرق گناهند: در آيه 81 سوره «بقره» تعبيرى درباره گروهى از گنهكاران ديده مى شود كه بسيار پرمعناست، مى فرمايد: «بَلَى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ اَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَاُولئِكَ اَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»؛ (آرى كسانى كه تحصيل گناه كنند و آثار گناه سراسر وجودشان را احاطه نمايد، آنها اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند).
قريب به همين معنا در آيه 27 سوره «يونس» آمده است كه مى فرمايد: «وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُمْ مِنَ اللهِ مِنْ عَاصِمٍ كَاَنَّمَا اُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً اُولئِكَ اَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»؛ (كسانى كه مرتكب گناهان شدند كيفر را به مقدار آن دارند و ذلّت و خوارى، آنها را فرا مى گيرد و هيچ چيز نمى تواند آنها را از [مجازات] الهى نگه دارد، گويى صورت هايشان را پاره هايى از شب ظلمانى پوشانيده، آنها اصحاب آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند).
4. قاتلان و جانیان: از آيات «قرآن» استفاده مى شود كه مرتكبان قتل عمد نيز عذاب جاودانه دارند، جنانكه در آيه 93 سوره «نساء» مى خوانيم: «وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزائُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيهَا وَ غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ اَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِيماً»؛ (هركس فرد با ايمانى را از روى عمد به قتل برساند كيفر او دوزخ است، جاودانه در آن مى ماند و خداوند بر او غضب مى كند و او را از رحمتش دور مى سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است).
5. رباخواران: رباخواران نيز در آيات «قرآن» تهديد به عذاب جاودانى شده اند آنجا كه مى فرمايد: «فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَ اَمْرُهُ اِلَى اللهٍ وَ مَنْ عَادَ فَاُولئِكَ اَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»(2)؛ (آن كس كه اندرز الهى به او برسد و [از رباخوارى] خوددارى كند، سودهايى را كه قبلا [قبل از نزول حكم تحريم] به دست آورده از آنِ اوست و كار او به خدا واگذار مى شود؛ اما كسانى كه برگردند و مرتكب اين گناه شوند، اهل آتشند و هميشه در آن خواهند بود).
6. ظالمان و ستمكاران: گروه ديگرى كه «قرآن مجيد» آنها را از مستحقّانِ عذابِ جاويدان شمرده، ظالمان و ستمكارانند چنانكه در آيه 45 سوره «شورى» مى خوانيم: «وَ قَالَ الَّذِينَ آمَنُوا اِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ وَ اَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ اَلَا اِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذَابٍ مُقِيمٍ»؛ (كسانى كه ايمان آورده بودند گفتند: زيانكارانِ واقعى آنها هستند كه خود و خانواده خويش را روز قيامت، از دست داده اند، آگاه باشيد كه ظالمان در عذاب دائمند!). اين تعبير نشان مى دهد كه سرانجام ظلم و ستم، خلود در آتش دوزخ است.
7. سبك اعمالان: از بعضى از آيات «قرآن» استفاده مى شود كه سنگينى ميزانِ عمل در قيامت نشانه رستگارى و نجات است و سبك بودن ميزان عمل كه به معناى بى ارزش بودن اعمال است سبب خلود در آتش دوزخ مى شود. در آيه 102 و 103 سوره «مؤمنون» مى خوانيم: «فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَاُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَاُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ»؛ (كسانى كه ترازوهاى [سنجش اعمال] آنها سنگين است آنان رستگارانند و آنها كه ترازوى عملشان سبك مى باشد كسانى هستند كه سرمايه وجود خود را از دست داده در جهنّم خالدند).
تعبير به «خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ»؛ (سرمايه وجود خود را زيان كرده اند) اشاره لطيفى به اين حقيقت است كه بزرگترين سرمايه انسان، هستى او، عمر و حيات اوست و اين گروه در بازار تجارتِ دنيا، آن را از دست داده اند، بى آنكه در برابر آن چيز ارزشمندى به دست آورده باشند.
اين تعبير نيز ممكن است اشاره به كافران باشد؛ زيرا اگر كسى ايمان داشته باشد هرچند مرتكب گناهان فراوانى گردد باز در ميزان عمل او چيزى وجود دارد و كاملا سبك نيست؛ چرا كه ايمان و عقائد حقّ به تنهايى داراى وزن قابل ملاحظه اى است، بنابراين سبكى ميزانِ اعمالِ اين گروه و خالى بودن آن از هر حسنه اى دليل بر كفر آنهاست، همان گونه كه در آيه 105 سوره «كهف» مى خوانيم: «اُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقَائِهِ فَحَبِطَتْ اَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْناً»؛ (آنها كسانى هستند كه به آيات پروردگارشان و لقاى او كافر شدند، به همين جهت اعمالشان حبط و نابود شد، لذا روز قيامت ميزانى براى آنها برپا نخواهيم كرد).
8. گنهكاران به طور عام: از پاره اى از آيات نيز برمى آيد كه گنهكار به طور مطلق، خلود در دوزخ دارند، چنانكه در آيه 23 سوره «جنّ» مى خوانيم: «وَ مَن يَعْصِ اللهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً»؛ (هركس نافرمانى خدا و رسولش كند، آتش دوزخ مسلّماً براى اوست، جاودانه در آن مى مانند).
همين معنا با اضافه اى در آيه 14 سوره «نساء» نيز آمده است: «وَ مَنْ يَعْصِ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَاراً خَالِداً فِيهَا وَ لَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ»؛ (كسى كه معصيت خدا و پيامبرش كند و از حدود مرزهاى قانون الهى تجاوز نمايد او را در آتشى داخل مى كند كه جاودانه در آن مى ماند و براى او عذاب خوار كننده اى است).
شبيه همين تعبير در آيه 74 زخرف نيز آمده است، آنجا كه مى فرمايد: «اِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ»؛ (مجرمان در عذاب جهنّم مخلّدند).
ولى با توجه به اينكه در آيات قبل (آيه 20 سوره جنّ) سخن از دعوت پيامبر(صلى الله عليه وآله) به توحيد و مبارزه با شرك در ميان آمده و آيه بعد از آن (آيه 24 سوره جنّ) سخنان مشركان مكّه كه پيامبر(ص) را به خاطر نداشتن يار و ياور توانمند سرزنش مى كردند نقل مى كند، به نظر مى رسد كه مراد از «عصيان» در اينجا ترك دعوت به توحيد و گرايش به شرك و كفر است، بنابراين دلالتى بر خلود همه گنهكاران در آتشِ دوزخ ندارد.
در ذيل آيه 74 سوره «زخرف» نيز قرينه اى بر اين معنا ديده مى شود؛ چراكه سخن از كسانى است كه با حق دشمنى داشتند و گمان مى كردند خداوند از سرّ و نجواى آنها آگاهى ندارد و اين، خود از نشانه هاى كفر است (دقت كنيد).
لذا بسيارى از مفسّران در تفسير آيه مورد بحث، تصريح كرده اند منظور، عصيان در توحيد است.(3)
اما اين احتمال كه منظور از خلود در اينجا، عذاب طولانى باشد بسيار بعيد به نظر مى رسد؛ زيرا تأكيد «خلود» با «ابداً» دليل بر اين است كه منظور جاودانگى عذاب الهى است.
از مجموع موارد هشتگانه فوق، نظر «قرآن» را درباره خالدين در آتش دوزخ دانستيم؛ ولى با يك نگاه اجمالى در آيات فوق نيز اين نكته معلوم مى شود كه آنچه مسلم است خلود كفّار و افراد بى ايمان در دوزخ مى باشد، اما درباره همه معصيت كاران اين معنا مسلّم نيست، مگر اينكه عصيان و گناه آنچنان عظيم يا گسترده باشد كه انسان را به كفر و ترك ايمان بكشاند يا بى ايمان از دنيا برود.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.