پاسخ اجمالی:
يكي از نام هاي جهنّم، «لَظَى» است كه «قرآن» درباره آن مى فرمايد: «آن لَظَى [آتش سوزان] است كه دست و پا و پوست سر را مى كند! و كسانى را كه به فرمان خدا پشت كرده اند فرا می خواند». «لظى» در اصل به معنی آتش يا شعله خالص آتش است. در روايات اسلامى برای دوزخ به هفت نام اشاره شده كه به عنوان طبقات دوزخ معرفى شده اند و يكي از آنها «لَظَی» است.
پاسخ تفصیلی:
در تعبیرات «قرآن مجيد» در مورد جهنّم به واژه «لَظَى» برخورد مى كنيم كه آن نيز يك بار در «قرآن» آمده، در سوره «معارج» پس از اشاره به حال مجرمانى كه در قيامت دوست دارند همسر و برادر و فرزندان خود را براى نجات خويش قربانى كنند مى فرمايد: «كَلّا اِنَّهَا لَظَى * نَزّاعَةً لِلشَّوَى * تَدْعُو مَنْ اَدْبَرَ وَ تَوَلَّى»(1)؛ (آن گونه نيست كه آنها مى پندارند * [بلكه] آن لظى [آتشِ سوزان] است كه دست و پا و پوست سر را مى كند! * و كسانى را كه به فرمان خدا پشت كرده اند فرا می خواند).
«لظى» در اصل به معنی آتش يا شعله خالص آتش است؛ ولى به گفته «لسان العرب» و «مفردات» راغب، اين واژه نامى از نام هاى «جهنّم» است (لذا به خاطر عَلَم بودن و تأنيث، غير منصرف است). «نزّاعه» به معناى چيزى است كه پى در پى جدا مى سازد و «شَوَى» به معناى دست و پا و اطراف بدن است (هر چند گاهى به معناى بريان كردن نيز آمده؛ ولى در اينجا مناسب همان معناى اوّل است؛ چراكه وقتى چيزى را در آتش مى افكند اوّل شاخ و برگ و اطراف آن مى سوزد).
بعضى نيز «شَوَى» را به معناى پوستِ تن يا پوستِ سر معنى كرده اند و از عجائب اين آتش سوزان اينكه دوزخيان را به سوى خود فرا مى خواند! حال سؤال اين است كه آيا واقعاً دوزخ از نوعى حيات و درك و شعور برخوردار است و چنين مى كند؟ و يا جاذبه مرموزى در دوزخ است كه مستحقّان را به خود جذب مى نمايد؟ در جواب بايد گفت: هر دو احتمال امكان پذير است؛ ولى ظاهر آيه همان معناى اوّل مى باشد.
اين نكته قابل توجّه است كه در روايات اسلامى هفت نام برای دوزخ آمده است و هر كدام به عنوان يكى از طبقات دوزخ معرفى شده، نه اينكه اين نام هاى هفتگانه هر كدام مجموعه دوزخ را شامل شود. از جمله در حديثى از اميرمؤمنان علي(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «جهنّم هفت در دارد و اين درها طبقاتى هستند كه هر يك بالاى ديگرى است سپس حضرت يك دست خود را بر ديگرى نهاد و فرمود: اين چنين! ... پائين ترين طبقه، «جهنّم» است و بالاى آن «لظى» و بالاتر از آن «حُطَمه» و بالاى آن «سَقَر» و بالاتر از آن «جحيم» و بالاى آن «سعير» و بالاى آن «هاويه» است». ولى در بعضى از روايات آمده كه پائين ترين نقطه آن «هاويه» و بالاترين نقطه آن «جهنّم» است.(2)،(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.