پاسخ اجمالی:
در بهشت سخنان محبّت آميزى ميان انسان ها رد و بدل مى شود، همه راست مي گويند و با يكديگر صميمى و مؤدّب هستند، همه در آرامش و نشاطند و از حرف هاى زشت و ناموزون، دروغ و تهمت، بدگويى و سرزنش، حرف هاى خشن و خارج از حدودِ ادب خبري نيست. اينها از ويژگى هاى بهشت و بهشتيان است. «قرآن» مي فرمايد: «آنها در بهشت نه سخن لغو و بيهوده اى مى شنوند، نه گفتارِ گناه آلود، تنها چيزى كه مى شنوند سلام است سلام». علاوه بر اينها بهشتيان سرگرمى هاى شادى آفرين، جلسات اُنس و سرور، سخنان شيرين و مزاح هاى جالبي نيز دارند.
پاسخ تفصیلی:
آنچه فضاى زندگى را روشن و پر از نشاط مى كند سخنان محبّت آميزى است كه ميان انسان ها ردّ و بدل مى شود، اگر همه راست بگويند، درست بينديشند، انصاف بدهند و دلسوزى كنند و با يكديگر صميمى و مؤدّب باشند، همه در آرامش و نشاطند؛ ولى هنگامى كه پاى حرف هاى زشت و ناموزون، دروغ و تهمت، بدگويى و سرزنش، حرف هاى خشن و خارج از حدودِ ادب به ميان مى آيد تنفّس در چنان فضايى براى افراد باشخصيّت بسيار مشكل، رنج آور و طاقت فرساست.
يكى از ويژگى هاى بهشت همين است كه بهشتيان در طول هزاران سال نه يك دروغ مى شنوند، نه يك حرف ركيك و نه يك سخن ناموزون و دور از صميميّت و اين از مهمترين مواهب معنوى آنهاست. «قرآن مجيد» در اين باره مى فرمايد: «لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْواً وَ لَا تَأْثِيماً اِلَّا قِيلاً سَلَاماً سَلَاماً»(1)؛ (آنها در بهشت نه سخن لغو و بيهوده اى مى شنوند، نه گفتار گناه آلود، تنها چيزى كه مى شنوند سلام است سلام!). سلام و درود آنها به يكديگر، سلام و درود فرشتگان بر آنها و از همه بالاتر سلام خداوند بر آنان و آنچه محتواى اين سلام ه است صلح، صفا، دوستى و محبّت است. آرى در مجلسِ بهشتيان، محبّت، صلح و صفا موج مى زند و هر جا چنين است نمونه اى از بهشت است!
در جايى ديگر مى فرمايد: «لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْواً وَ لَا كِذَّاباً»(2)؛ (در آنجا نه سخن لغو و بيهوده اى مى شنوند و نه دروغى). «لغو» در لغت به معناى سخن بى ارزش است يا به تعبير ديگر سخنى است كه از انديشه و فكر سرچشمه نمى گيرد و گويا در اصل از «لَغا» كه سر و صداى گنجشكان است گرفته شده است.
بسيارى از مفسّران درباره مرجع ضمير «فيها» در اين آيه دو احتمال داده اند: يكى اينكه به بهشت باز گردد و ديگر اينكه به «كأس»؛ (جام) كه در آيه قبل از آن آمده، در صورت اوّل مفهومش روشن است و در صورت دوّم مفهومش اين است كه شراب هاى بهشتى مستى نمى آورد و سخنانِ لغو و بيهوده در آن نيست.
ولى تفسير اوّل با معناى «في» و آيات مشابه آن سازگارتر است، همين معنا در عبارت كوتاه و روشن ديگرى نيز آمده، آنجا كه مى فرمايد: «فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ * لَا تَسْمَعُ فِيهَا لَاغِيَةً»(3)؛ (چهره هاى شاداب [مؤمنان] در بهشتى است عالى * كه در آن هيچ سخن بيهوده اى نمى شنوى).(4) علاوه بر اينها بهشتيان سرگرمى هاى شادى آفرين، جلسات اُنس و سرور، سخنانِ شيرين و مزاح هاى جالب دارند، چنانكه «قرآن» در سوره «يس» آيه 55 مى فرمايد: «اِنَّ اَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ»؛ (بهشتيان در آن روز سرگرمى هاى مشغول كننده دارند و خوشحال، خندان و مسرورند).
«شغل» (بر وزن شتر) به معناى هرگونه حادثه و حالتى است كه انسان را به خود مشغول مى دارد؛ ولى در اينجا به معناى حالات سرگرم كننده مسرّت بخش است، قرينه «فاكهون» كه جمع «فاكه» به معناى انسان مسرور و خوشحال است، از ماده «فُكاهه» به معناى مزاح است و «فاكه» به گفته «لسان العرب» به انسان مزّاج و خوش مشرب و شيرين سخن گفته مى شود.
بديهى است ما نمى دانيم در آنجا چه سرگرمى هايى براى بهشتيان وجود دارد؛ زيرا ما همه چيز را در اين جهان با معيارهاى محدود، كوچك و كمرنگِ خودمان مى نگريم، مسلماً نعمت هايى آنها را در آنجا به خود مشغول مى دارد كه حتى تصوّرش براى ما در اين جهان غير ممكن است.
به هر حال اين مشغوليّت ها سبب مى شود كه ناراحتى هاى اين جهان و هولِ آغاز محشر يا از دست دادنِ بعضى از عزيزان را به فراموشى بسپارند و اينكه بعضى از مفسّران، اشتغالات بهشتيان را به هفت بخش يا ده بخش تقسيم كرده اند مسلماً به معيار تصورّات آنها از سرگرمى هاى اين جهان است، وگرنه اوضاع در آن عالَم طور ديگرى است.(5)،(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.