پاسخ اجمالی:
بهترین شکل خضوع در برابر خدا عمل به بایدها و نبایدهای الهی است و تنها شارع دین اصل و کیفیت عبادات را برای بندگان وضع می کند و انسانها نیز به حکم بنده بودن باید مطیع و تسلیم امر پروردگار عالم باشند.
بستن دستها در نماز چون هیچ دلیل معتبری ندارد، بدعت است و با حقیقت تسلیم در برابر خدا منافات دارد؛ بخارى و مسلم هرکدام یک روایت برای آن آورده اند که هر دو مرسل هستند و دلالت بر آن هم ندارند.
مذاهب اهل سنت در این حکم اختلاف دارند و روایات اهل بیت هم از این عمل نهی کرده است. اگر این عمل در زمان پیامبر(ص) مرسوم بود باید در آن اختلاف نمی بود.
پاسخ تفصیلی:
برخی از فرقه های اهل سنت بستن دست ها را در نماز نشان دهنده خضوع بیشتر می دانند؛ اما از نظر شیعه بهترین شکل خضوع و تسلیم واقعی بودن در برابر خداوند در عمل به دستورات و بایدها و نبایدهای الهی است و تنها شارع دین اصل و کیفیت عبادات را برای بندگان وضع می کند و انسانها نیز به حکم بنده بودن باید مطیع و تسلیم امر پروردگار عالم باشند. لذا نماز خواندن با این کیفیت؛ یعنی، دست به روی دست گذاشتن در صورتی نشانه خضوع خواهد بود که در آیات یا روایات صحیح به آن سفارش شده باشد و از آن نهی نشده باشد. اما از آنجا که هیچ آیه یا روایت صحیح و یا دلیل معتبری برای آن وجود ندارد این عمل نه تنها نشانه خضوع نیست بلکه بدعت است و با حقیقت تسلیم در برابر خدا کاملا منافات دارد، خصوصا در مورد نماز که امري تعبدي است و از جانب خداي متعال واجب شده است و باید آن طور به جا آورد که خدای متعال به رسولش آموزش داد و ایشان نیز آن را برای ما تبیین کرد؛ همچنان که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خود فرمود: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي»(1)؛ (نماز بخوانيد همانگونه كه مي بينيد من نماز مي خوانم).
طبق آنچه در احادیث صحیح کتب روایی آمده است پیامبر با دست باز نماز خوانده است. محمد بن عمر و ابن عطا روايت كرده اند: «سَمِعْتُ أَبَا حُمَيْدٍ السَّاعِدِيَّ فِي عَشْرَةٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِيهِمْ أَبُو قَتَادَةَ فَقَالَ أَبُو حُمَيْدٍ أَنَا أَعْلَمُكُمْ بِصَلَاةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالُوا لِمَ فَوَاللَّهِ مَا كُنْتَ بِأَكْثَرِنَا لَهُ تَبَعَةً وَلَا أَقْدَمَنَا لَهُ صُحْبَةً قَالَ بَلَى قَالُوا فَاعْرِضْ قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ كَبَّرَ ثُمَّ رَفَعَ يَدَيْهِ حَتَّى يُحَاذِيَ بِهِمَا مَنْكِبَيْهِ وَيَقِرَّ كُلُّ عُضْوٍ مِنْهُ فِي مَوْضِعِهِ ثُمَّ يَقْرَأُ ثُمَّ يُكَبِّرُ وَيَرْفَعُ يَدَيْهِ حَتَّى يُحَاذِيَ بِهِمَا مَنْكِبَيْهِ ثُمَّ يَرْكَعُ وَيَضَعُ رَاحَتَيْهِ عَلَى رُكْبَتَيْهِ مُعْتَمِدًا لَا يَصُبُّ رَأْسَهُ وَلَا يُقْنِعُ مُعْتَدِلًا ثُمَّ يَقُولُ سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ وَيَرْفَعُ يَدَيْهِ حَتَّى يُحَاذِيَ بِهِمَا مَنْكِبَيْهِ حَتَّى يَقِرَّ كُلُّ عَظْمٍ إِلَى مَوْضِعِهِ ثُمَّ يَهْوِي إِلَى الْأَرْضِ وَيُجَافِي بَيْنَ يَدَيْهِ عَنْ جَنْبَيْهِ ثُمَّ يَرْفَعُ رَأْسَهُ وَيَثْنِي رِجْلَهُ الْيُسْرَى فَيَقْعُدُ عَلَيْهَا وَيَفْتَخُ أَصَابِعَ رِجْلَيْهِ إِذَا سَجَدَ ثُمَّ يَسْجُدُ ثُمَّ يُكَبِّرُ وَيَجْلِسُ عَلَى رِجْلِهِ الْيُسْرَى حَتَّى يَرْجِعَ كُلُّ عَظْمٍ مِنْهُ إِلَى مَوْضِعِهِ ثُمَّ يَقُومُ فَيَصْنَعُ فِي الرَّكْعَةِ الْأُخْرَى مِثْلَ ذَلِكَ... قَالُوا صَدَقْتَ هَكَذَا كَانَ يُصَلِّي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ.»(2)؛ (محمد بن عمر و ابن عطا روايت كرده اند ابو حميد ساعدي از ده نفر از اصحاب رسول خدا شنيد كه يكي از اين ده نفر ابوقتاده است پس ابو حميد مي گويد من داناترين شما به نماز رسول خدا هستم به او گفتند: نماز را عرضه كن پس گفت: رسول خدا زماني كه به نماز مي ايستاد دو دوست خود را بالا مي برد تا موازي دو گوشش قرار مي گرفت سپس تكبير مي گفت تا اينكه هر عضو بدنش در جاي خود قرار مي گرفت سپس حمد و سوره را قرائت مي كرد سپس تكبير مي گفت سپس دو دستش را تا گوشش بال مي آورد سپس به ركوع مي رفت و دو كف دست خود را بر زانو مي گذاشت سپس آرام مي گرفت نه سرش را بالا مي آورد و نه زياد پايين مي انداخت و مي گفت خدا سخن كسي كه او را مدح كند شنيد سپس دو دستش را بالا بر تا كنار گوشش قرار گرفت سپس گفت: الله اكبر و سپس خود را به زمين انداخت و دو كف دست خود را كنار خود گذاشت سپس سر بلند كرد و بر پاي چپ نشست و انگشتان دو پايش را موقع سجده باز كرد و سجده كرد و سپس الله اكبر گفت و بلند شد و بر پاي چپ نشست تا همه اندامش آرام گرفت سپس در سجده بعد همين كار را كرد .... همه گفتند : راست گفتي رسول خدا اينچنين نماز مي خواند).
در این روایت هیچ اشاره ای به دست بستن پیامبر در هنگام نماز نشده است.
در برخی روایات اهل سنت آمده که پیامبر در برخی از نمازهایش دستش را بسته است. اما این روایات به خاطر ضعف سند و یا ضعف دلالت مخدوش است.
در هر يك از صحيح بخارى و صحيح مسلم يك باب مربوط به اين موضوع وجود دارد و هر كدام تنها يك روايت نقل كرده اند و در آن نسبت داده شده كه رسول اللَّه(صلى الله عليه و آله) در حال قرائت دست راستش را روى دست چپ گذاشته است.
در روايت بخاري آمده است: «... عَنْ أَبِی حَازِمٍ، عَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ، قَالَ: (كَانَ النَّاسُ یؤْمَرُونَ أَنْ یضَعَ الرَّجُلُ الیدَ الیمْنَى عَلَى ذِرَاعِهِ الیسْرَى فِی الصَّلاَةِ) قَالَ أَبُو حَازِمٍ لاَ أَعْلَمُهُ إِلَّا ینْمِی ذَلِكَ إِلَى النَّبِی (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ) ...»(3)؛ (... ابوحازم از سهل بن سعد روایت كرده است كه سهل گفت: «به مردم دستور داده می شد که فرد در نماز، دست راست را روى ساعد دست چپ بگذارد». ابو حازم می گوید: من این را نمى دانم، مگر این كه [سهل] آن امر را به پیامبر(صلى الله علیه وسلم) نسبت دهد...).
نكته مهم در اين روايت اين پرسش است كه چه كسي مردم را امر به اين عمل مي كرده است؟ آيا پيامبر(صلى الله عليه و آله وسلم) بوده يا كسي ديگر معلوم نيست! فقط ابوحازم چنين احتمالي را داده كه گوينده رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) بوده، از اين رو قابل استناد براي چنين حكمي نيست. به همين جهت دو تن از علماي اهل سنت يعني «عيني» شارح بخاري مي گويد: اين روايت مرسل است.(4) سيوطي نيز همين نظر را دارد.(5)
در روايت مسلم آمده است كه وائل می گويد: پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) را ديدم كه هنگام خواندن نماز دست هايش را بالا برد و تكبير گفت. آن گاه پيراهنش را به خود پيچيده و دست راست را روي دست چپ گذاشت و هنگامی كه خواست به ركوع رود دو دستش را از ميان پيراهن بيرون آورد و تكبير گفت و ركوع كرد.(6)
در سند اين حديث علقمه بن وائل از پدرش روايت مي كند كه اهل سنت آن را مرسل مي دانند. براي نمونه ابن حجر از ابن معين نقل مي كند: «علقمه بن وائل عن ابيه مرسل».(7) از طرفي به این روايت نمي توان استدلال نمود، زيرا وجه اين كار پيامبر معلوم نيست كه چرا چنين نمود؟ آيا به جهت سرما پيراهن را به خود پيچيد و دست ها را روي هم گذارد، يا برای نگه داشتن آن بر روی بازو و بدن و یا به عنوان يك امر مستحب چنين نمود! وقتي چند احتمال در آن رفت قابليت استدلال را ندارد. روایات دیگری هم که در این باره از اهل سنت ذکر شده از این دو ضعیف ترند.
به هر حال روايت معتبري كه بيانگر انجام چنين کاری توسط پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد وجود ندارد؛ از این رو در چگو نگي قرار دادن دست ها و محل آن میان فقهای مذاهب چهار گانه اهل سنت اختلاف وجود دارد.
حنفي ها می گويند: روي هم گذاشتن دست ها در نماز، سنّت است و واجب نيست، و براي مرد بهتر است كه كف دست راستش را بر پشت دست چپ، زير ناف قرار دهد، و زن دست ها را بر سينه اش بگذارد.
شافعي ها می گويند: گذاشتن دست روي يكديگر، در نماز، براي مرد و زن سنّت است و بهتر است كه كف دست راست را بر پشت دست چپ زير سينه و بالاي ناف به سمت چپ قرار دهد.
حنبلي ها می گويند: گذاشتن دست ها روي هم، سنّت است و بهتر است كه كف دست راست را بر پشت دست چپ نهاده، زير ناف قرار دهند.
فرقه مالكيّه بر خلاف سه مذهب فوق مي گويند: آويختنِ دست ها در نمازهاي واجب، مستحب است.
قبل از مالكی ها نيز گروهی همين قول را گفته اند كه از آن جمله اند: عبداللّه بن زبير، سعيد بن مسيّب، سعيد بن جبير، عطاء، ابن جريح، نخعي، حسن بصري، ابن سيرين و جماعتي دیگر از فقها که در عمل نیز با دست باز نماز می خواندند.(8)
اگر این عمل در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) مرسوم بود باید در بین صحابه و تابعین و علما رواج می داشت و در آن اختلافی وجود نمی داشت، در حالیکه حتّی بین اهل سنّت در این مسأله اختلاف فراوانی وجود دارد و شیعه نیز باز بودن دست ها را در نماز واجب می داند. اين اختلافات نشان می دهد که این عمل بعد از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در عمل عبادی نماز به وجود آورده شده است.
روایات بسیاری از ائمه اهل بیت پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) نیز نقل شده كه بر اساس آنها رها بودن دست ها در نماز واجب است و دست بستن بدعت است. به عنوان مثال محمد بن مسلم از امام صادق(علیه السلام) يا امام باقر(علیه السلام) نقل مي كند كه به آن حضرت عرض كردم: شخصي دست راستش را در حال نماز روي دست چپ خود مي گذارد؟ حضرت فرمود: اين همان تکفیر است كه نبايد انجام داده شود.(9)
همچنین زراره از امام صادق(علیه السلام) می کند:«لَا تُكَفِّرْ فَإِنَّمَا يَصْنَعُ ذَلِكَ الْمَجُوس»(10)؛ (دستهایت را در نماز نبند چون این عمل از اعمال مجوس است).
در نتیجه: دست روی دست گذاشتن در نماز در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) مرسوم نبوده و این ادعا که نماز خواندن با دست بسته مودبانه تر و نشان دهنده خضوع بیشتر است از اساس باطل است؛ چرا كه نماز امر تعبدي است و کسی نمی تواند به سلیقه خود چیزی به آنها اضافه و یا کم کند و اگر هم نحوه بهتر و با خشوع بيشتري براي نماز خواندن وجود داشت، خداي متعال كه مصلحت بندگانش را بهتر از هر كس ديگری مي داند به آن شيوه امر مي كرد؛ لذا شیعیان در راستای عمل به روش و سنت پیامبر - که بیان کننده وحی الهی است - نمازشان را با دست باز به جای می آورند.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.