پاسخ اجمالی:
فريضه الهى «امر به معروف و نهى از منكر» از جهتى دو مرحله دارد؛ يك مرحله آن وظيفه عموم مردم است و مرحله ديگر، بر عهده حكومت اسلامى است و مردم نبايد در آن دخالت كنند: 1. مرحله قلبى و زبانى؛ يعنى با ديدن يك منكر در قلب و روح از آن گناه و گناهكار بيزار شويم و اين بيزارى سبب شود كه با زبان خوش توأم با ادب و احترام نهى از منكر كنيم. 2. مرحله فيزيكى و اجرايى؛ كه وظيفه گروه خاصّى است، نه همه مردم، كه همان حكومت اسلامى است.
پاسخ تفصیلی:
فريضه الهى «امر به معروف و نهى از منكر» از جهتى دو مرحله دارد؛ يك مرحله آن وظيفه عموم مردم است. و مرحله ديگر، بر عهده حكومت اسلامى است و مردم نبايد در آن دخالت كنند. «قرآن مجيد» به هر دو مرحله اشاره كرده است:
1. مرحله قلبى و زبانى؛ يعنى با ديدن يك منكر در قلب و روحم از آن گناه و گناهكار بيزار شوم و اين بيزارى سبب شود كه با زبان خوش توأم با ادب و احترام نهى از منكر كنم. آيه شريفه 110 سوره «آل عمران» به اين مرحله اشاره دارد. توجّه فرماييد: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ»؛ (شما بهترين امّتى بوديد كه به سود انسانها آفريده شده اند، [چه اينكه] امر به معروف و نهى از منكر مى كنيد و به خدا ايمان داريد).
اين آيه شريفه كه امر به معروف و نهى از منكر را يك وظيفه همگانى اعلام مى كند ناظر به مرحله قلبى و زبانى اين فريضه بزرگ الهى است. ضمناً از آيه شريفه استفاده مى شود كه رمز برترى امّت اسلامى بر ساير امّت ها امر به معروف و نهى از منكر و ايمان به خداست.
2. مرحله فيزيكى و اجرايى؛ مثلاً اگر در مكانى با عدّه اى برخورد كرديم كه مشغول شرابخورى يا استعمال موادّ مخدّر هستند و تذكّرات زبانى اثر نكرد، عموم مردم نمى توانند با آنها درگير شوند و برخورد فيزيكى ايجاد كنند؛ بلكه لازم است حكومت اسلامى وارد عمل شده، آنها را دستگير و بساط گناه را جمع كند. آيه شريفه 104 سوره «آل عمران» به اين مرحله اشاره دارد؛ توجّه فرماييد: «و َلْتَكُنْ مِّنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنْ الْمُنْكَرِ و َأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ (بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيكى، و امر به معروف و نهى از منكر كنند! و رستگاران آنها هستند).
اين آيه شريفه كه امر به معروف و نهى از منكر را وظيفه گروه خاصّى مى داند، نه همه مردم، ناظر به مرحله فيزيكى و اجرايى اين فريضه الهى است، كه بر عهده حكومت اسلامى است و لذا در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران هم بر اجراى امر به معروف و نهى از منكر به عنوان يكى از اصول مهم آن تصريح شده، هر چند متأسّفانه درست به اين قانون عمل نشده است و بايد يك وزارتخانه به اين نام تأسيس شود و اين اصل به زمين مانده را احيا كند.
خلاصه اينكه مرحله قلبى و زبانى امر به معروف و نهى از منكر بر عهده همه مردم، و مرحله فيزيكى و اجرايى آن بر عهده حكومت اسلامى است.
سؤال: دنياى امروز اين تقسيم بندى را قبول ندارد و معتقد است كه همه مراحل بر عهده حكومت است و مردم عادى وظيفه ندارند در زندگى خصوصى ديگران دخالت كرده و با فساد مبارزه كنند. كدام صحيح است: حرف دنياى امروز، يا آنچه اسلام مطرح كرده است؟
جواب: پاسخ اين سؤال، با چند مثالِ شفّاف و واضح، روشن مى شود:
الف) اكنون آنفولانزاى نوع A در سراسر جهان شايع شده و رو به گسترش است. اگر خداى ناكرده همه گير شود و همه موظّف به تزريق واكسن و رعايت نكات خاصّ بهداشتى شوند و عدّه اى اين امور را مراعات نكنند و باعث خساراتى به ديگران شوند آيا مردم عادى به آنها تذكّر نمى دهند و آنها را وادار به رعايت سفارش هاى بهداشتى نمى كنند؟
ب) اگر يكى از اهالى يك كوچه راه فاضلابش را به داخل كوچه هدايت كند و با جريان فاضلاب در داخل كوچه باعث انتشار بوى نامطبوع و متعفّن و شيوع ميكروب بعضى از بيمارى ها گردد، آيا همه همسايگان به وى اعتراض نمى كنند و او را به خاطر اين كارِ زشت، توبيخ و سرزنش نمى نمايند؟
ج) چنانچه در محلّه اى فردى مبتلا به موادّ مخدّرى باشد، و خطر به انحراف كشيدن ساير جوانان محلّه نيز وجود داشته باشد، آيا اهالى محلّ او را نهى از منكر نمى كنند؟
بنابراين، سخن دنياى امروز، سخن صحيحى نيست و آنها گويا يك مطلب را فراموش كرده اند و آن اينكه اساس امر به معروف و نهى از منكر بر اساس زندگى اجتماعى بشر نهاده شده، و زندگى بشر مخصوصاً در عصر و زمان ما از هم جدا نيست تا آنجا كه از آن به دهكده جهانى تعبير مى شود. كار به جايى رسيده كه امروز دنيا به توليدكنندگان گازهاى گلخانه اى كه لايه اُذُن كره زمين را سوراخ كرده و خطر عبور اشعه ماوراى بنفش از آن روزنه ها مى رود و اين تهديدى براى بشر محسوب مى شود، اعتراض مى كند، آرى عامه مردم اگر خطرى حتّى در آسمان زندگى آنها را تهديد كند ساكت نمى نشينند و عكس العمل نشان مى دهند، چون سرنوشت همه به يكديگر گره خورده است.
اگر در زندگى مادّى حقّ اعتراض براى آحاد جامعه وجود دارد و اين حق مختصّ حكومت ها نيست، در زندگى معنوى و آلودگى هاى مربوط به روح و روان افراد و جامعه نيز اين حق وجود دارد شرابخوارى و قماربازى و اعتياد و ديگر گناهان روح مردم را بيمار مى كند و باعث سرايت به ديگران مى شود. بنابراين، همه مردم حقّ دارند با قلب و زبان در برابر آن عكس العمل نشان داده، و كارهاى عملى را به حكومت بسپارند. اسلام، اين قانون مترقّى و بسيار ارزشمند را بيش از 1400 سال قبل براى بشر به ارمغان آورد، ولى دنياى غرب هنوز فلسفه آن را درك نكرده است.
يكى از بزرگان مى گويد: «اگر در غربِ عالَم گناهى رخ داد و تو مى توانى در شرقِ عالَم نسبت به آن اعتراض كنى و اين اعتراض تو تأثيرى دارد، اعتراض كن و ساكت منشين وگرنه تو هم شريك گناه خواهى بود».(1) چه تشبيه هاى زيبايى در روايات اسلامى ديده مى شود، به عنوان نمونه در برخى روايات تمام مردم يك جامعه به مسافران يك كشتى تشبيه شده اند. اگر يكى از مسافران بگويد: مكانى كه من نشسته ام و كرايه آن را داده ام تعلّق به من دارد و مى خواهم آن را سوراخ كنم، همه ساكنان كشتى به او اعتراض مى كنند كه اى آدم بى عقل و نادان! اگر كشتى را سوراخ كنى فقط خودت غرق نمى شوى، بلكه همه را غرق مى كنى چون سرنوشت همه مسافران يكى كشتى به هم گره خورده است».(2)
بنابراين، همان گونه كه بيمارى هاى جسمى از شرق به غرب سرايت مى كند، و مردم نسبت به آن عكس العمل نشان مى دهند، بيمارى هاى روحى، گناهان و منكرات نيز چنين هستند و همه مردم وظيفه دارند امر به معروف و نهى از منكر كنند، چرا كه اگر اين فريضه الهى ترك شود و مردم در مقابل ترك واجبات و ارتكاب گناهان و محرمات ساكت بنشينند، جامعه فاسد گشته و به تباهى كشيده مى شود.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.