پاسخ اجمالی:
از نظر قرآن و حديث، اصل قانون گذارى از آن خداست؛ چرا كه يكى از شئون توحيد افعالى است. خداوند، هم حاكم على الاطلاق است و هم حاكم بر نظام تشريع است. از طرفی قانون گذار واقعی بايستی انسان شناس باشد، و از تمام اسرار وجود او باخبر باشد، از حوادث آينده مطلع باشد و از هر لغزش و گناه مصون باشد و هيچ منافعى در اجتماع بشريت نداشته باشد و اين ويژگی ها تنها در خداوند وجود دارد، بنابراين قانون گذار واقعی تنها اوست.
پاسخ تفصیلی:
از ديدگاه قرآن و احاديث معصومين(عليهم السلام) و علماى اسلام، قانون گذارى در اصل از آن خداست و در واقع مسأله تقنين (قانون گذارى) يكى از شئون توحيد افعالى است؛ همان گونه كه خداوند، حاكم على الاطلاق بر تمام جهان هستى و جهان انسانيت است حاكم بر نظام تشريع نيز مى باشد. اين مسأله علاوه بر اينكه در آيات و روايات اسلامى با صراحت آمده منطبق بر دليل عقل نيز هست؛ زيرا قانون گذار واقعى، كسى است كه واجد صفات زير باشد:
1ـ انسان و تمام ويژگى هاى او را از نظر جسم و جان بشناسد، به گونه اى كه انسان شناس كامل باشد؛ و از تمام اسرار وجود او، عواطف، اميال، غرايز، شهوات، هوس ها و مسائل فطرى او باخبر باشد و نيز از تمام استعدادها و شايستگى هايى كه در فرد و جامعه نهفته و كمالاتى كه بالإمكان براى او ميسر است مطلع باشد؛ و خلاصه هيچ چيز در ساختار وجود انسان بر او مخفى نماند.
2ـ از تمام آثار اشياى جهان و خواص و ويژگى هاى آنها از نظر هماهنگى با وجود انسان و ناهماهنگى با خبر باشد؛ و دقيقاً مصالح و مفاسد تمام اعمال و كارهاى فردى، اجتماعى و پيامدهاى آنها را بداند.
3ـ از تمام حوادثى كه در آينده دور يا نزديك ممكن است رخ دهد؛ و به شكلى در سرنوشت انسان مؤثّر است، آگاه باشد.
4ـ قانون گذار واقعى كسى است كه از هر لغزش، گناه، خطا و اشتباهى بركنار باشد؛ و در عين دلسوزى و مهربانى، قوىّ الاراده و با شهامت باشد و از هيچ قدرتى در اجتماع نترسد.
5ـ هيچ گونه منافعى در اجتماع بشريت نداشته باشد؛ مبادا محور افكار او هنگام تنظيم قوانين ـ آگاهانه يا نا آگاهانه ـ متوجّه جهتى كه حافظ منافع شخص اوست گردد و مصالح جامعه را فداى منافع خودش كند. آيا چنين صفاتى جز در خداوند وجود دارد؟ آيا كسى را پيدا مى كنيد كه بگويد: «من انسان را با تمام ويژگيهايش شناخته ام؟» در حالى كه بزرگترين دانشمندان در پاسخ اين سؤال، اظهار عجز و ناتوانى مى كنند، بلكه انسان را رسماً موجودى ناشناخته معرّفى كرده و حتّى اين عنوان را براى كتاب هاى خود انتخاب كرده اند. آيا كسى پيدا مى شود كه از گذشته و آينده و روابط دقيق آن با زمان حال با خبر باشد؟ آيا كسى پيدا مى شود كه اسرار و آثار همه موجودات را بداند و بالاخره از هر گونه لغزش، گناه و خطا در امان باشد؟ مسلّماً هيچ كس جز خدا و فرستادگان او داراى چنين صفاتى نيستند.
از اين اشاره كوتاه، به خوبى نتيجه مى گيريم كه قانون گذار واقعى خداست كه انسان را آفريده و از تمام اسرار وجود او با خبر است و اسرار همه موجودات را مى داند و از حوادث آينده و گذشته و روابط آنها با حوادث امروز به خوبى آگاه است. هيچ گونه خطا و اشتباه در ذات پاك او راه ندارد و از كسى نمى ترسد، كمبودى ندارد كه بخواهد آن را از طريق قوانين موضوعه برطرف سازد، بلكه در تشريعات خود تنها نفع انسان ها را ملحوظ مىدارد. افزون بر همه اينها سراسر جهان، قلمرو حكومت و حاكميت اوست و معنى ندارد در چنين قلمروى كسى جز او امر و نهى كند، بلكه پذيرفتن امر و نهى ديگران و به رسميت شناختن قانونی غير قانون او شرك و نوعى گمراهى است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.