پاسخ اجمالی:
ایشان مي فرمايد: «امر به معروف و نهى از منكر، دو صفت از صفات خداوندِ سبحان است و عمل به اين دو نه اَجَل كسى را نزديك مى كند و نه از روزى كسى مى كاهد!». بنابراين امر به معروف و نهى از منكر، اساس و پايه نظام جامعه و پاكى و قداست و ترقّى و پيشرفت آن است. در جامعه اى كه امر به معروف و نهى از منكر بميرد، فرار از زير بار مسئوليّت ها به صورت گسترده نمايان مى گردد و انواع گناهان در هر كوى و برزن آشكار شده و جامعه در لجنزار فساد و گناه غوطه ور مى گردد.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در خطبه 156 «نهج البلاغه» به اهمّیّت مسئله «امر به معروف و نهی از منکر» اشاره کرده مى فرمايد: (به يقين، امر به معروف و نهى از منكر، دو صفت از صفات خداوندِ سبحان است و عمل به اين دو نه اَجَل كسى را نزديك مى كند و نه از روزى كسى مى كاهد!)؛ «إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ(1) اللهِ سُبْحَانَهُ، وَ إِنَّهُمَا لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ، وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ». همان گونه «قرآن مجيد» مى گويد: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ»(2)؛ (خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزديكان امر مى كند و از فحشا و منكر و ستم نهى مى نمايد).
بعضى از شارحان «نهج البلاغه» تعبير به «خلق» را درباره خداوند، تعبيرى مجازى (مجاز در كلمه يا مجاز در نسبت) مى دانند؛ زيرا «خلق» حالت يا ملكه اى است نفسانى، كه اعمال نيك و بد از آن سرچشمه مى گيرد و خداوند از چنين عوارض و حالاتِ امكانى پاك و منزّه است؛ ولى اگر «خلق» را به معناى وصف بدانيم، اعمّ از اينكه به صورت حالت نفسانى باشد يا وصفى كه عين ذات است، اطلاق آن بر خداوند مشكلى نخواهد داشت.
به هر حال، وظايفى كه در اسلام براى انسان ها تعيين شده، گاه مخصوص انسان است؛ مانند عبادات و بسيارى از محرّمات؛ ولى در ميان آنها امورى وجود دارد كه بسيار گسترده است و حتّى درباره خداوند نيز صدق مى كند؛ مانند عدالت و ترك ظلم و ارشاد جاهل و تنبيه غافل و امر به معروف و نهى از منكر و اساساً نزول كتاب هاى آسمانى و فرستادن انبياء بر اساس همين امر به معروف و نهى از منكر يا ارشاد جاهل است؛ بنابراين در اهمّيّت وظيفه امر به معروف و نهى از منكر همين بس كه تمام برنامه هاى انبياء از آن سرچشمه مى گيرد و خداوند متعال بنيانگذار آن است.
و اينكه مى فرمايد: «انجام دادن اين دو دستور از عُمر و روزى كسى نمى كاهد» اشاره به اين است كه بسيارى از مردم كوتاه فكر، تصور مى كنند امر به معروف و نهى از منكر سبب درگيرى با ارباب معاصى مى شود و اين درگيرى گاه سبب جرح و قتل و گاه سبب پراكندگى مردم از اطراف انسان و در نتيجه كاهش روزى مى شود؛ ولى اگر امر به معروف و نهى از منكر به صورت صحيح و معقول انجام شود و از افراط و تفريط پرهيز گردد، خداوند انسان را حفظ مى كند و بركاتش را از او دريغ نمى فرمايد.
امر به معروف و نهى از منكر شرايطى دارد، از جمله احتمال اثر و عدم ضرر و همچنين امر به معروف و نهى از منكر داراى دو بخش است: بخش عمومى كه وظيفه همه مردم است (از طريق قلب و زبان) و بخش خصوصى كه وظيفه حكومت اسلامى است (از طريق اقدامات عملى)، اگر اين جهات در آن رعايت شود و توأم با ادب و احترام باشد نه تنها صاحبان آن منفور نمى شوند؛ بلكه محبوبيّت هم پيدا مى كنند و اگر به فرض در بعضى از موارد گرفتار مشكلاتى شوند، خداوند متعال حلّ مشكلات آنها را تضمين كرده است.
كوتاه سخن اينكه امر به معروف و نهى از منكر، اساس و پايه نظام جامعه و پاكى و قداست و ترقّى و پيشرفت آن است. در جامعه اى كه امر به معروف و نهى از منكر بميرد، فرار از زير بار مسئوليّت ها به صورت گسترده نمايان مى گردد؛ انواع گناهان و معاصى در هر كوى و برزن آشكار مى شود و جامعه در لجنزار فساد و گناه غوطه ور مى گردد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.