پاسخ اجمالی:
اینشان دراین باره می فرماید: «چشم ها تو را نديده تا از تو خبر دهند؛ بلكه تو پيش از آنكه وصف كنندگانت موجود شوند، بوده اى! آفريدگان را براى رفع وحشتِ تنهايى نيافريدى و براى سودِ خود، آنها را به كارى وا نداشتى؛ هيچ كس نمى تواند از پنجه قدرت تو فرار كند و آن كس را كه بگيرى از حيطه قدرتت بيرون نمى رود؛ معصيتِ گنهكاران، از عظمت تو نمى كاهد و اطاعت مطيعان، بر حاكميّت تو نمى افزايد، آن كس كه از قضا و قَدَرِ تو به خشم آيد، نمى تواند فرمانت را برگرداند و آن كس كه از اوامر تو روى گرداند، از تو بى نياز نمى شود!».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در فرازي از خطبه 109 «نهج البلاغه» - که به دلیل فصاحت و بلاغت و محتوای عمیق آن به «خطبة الزهراء»؛ (خطبه درخشنده) معروف شده است - به ذكر پاره اى از صفات سلبيه خداوند مى پردازد و مى فرمايد: (چشم ها تو را نديده تا از تو خبر دهند؛ بلكه تو پيش از آنكه وصف كنندگانت وجود پيدا كنند، بوده اى!)؛ «لَمْ تَرَكَ(1) الْعُيُونُ فَتُخْبِرَ عَنْكَ، بَلْ كُنْتَ قَبْلَ الْوَاصِفِينَ مِنْ خَلْقِكَ».
تعبير به «لَمْ تَرَكَ الْعُيُونُ» اشاره به اين است كه: تو نه مخلوق بوده اى و نه جسم، تا ديده شوى و بخواهند اوصاف تو را از طريق رؤيت و مشاهده بيان كنند و جمله بعد، در حقيقت به منزله علّت است؛ زيرا خداوندى كه از ازل بوده، هرگز ممكن نيست جسم باشد؛ زيرا جسم حادث است و مركز حوادث؛ بنابراين، قابل مشاهده نيست و اگر اوصافى براى ذات پاك خداوند بيان مى كنيم، به حكم آن است كه عقل از طريق استدلالات به آن رسيده، يا پيامبران الهى در كتب آسمانى آن را براى ما آورده اند.
در ادامه سخن، به هشت وصف ديگر از اوصاف جلال - كه جنبه سلبى دارد و در واقع بى نيازى مطلق و شكست ناپذيرى خداوند را بازگو مى كند - اشاره كرده، با اين تعبير سخن مى گويد: (آفريدگان را براى رفع وحشتِ تنهايى نيافريدى و براى سودِ خود، آنها را به كارى وانداشتى؛ هيچ كس نمى تواند از پنجه قدرت تو فرار كند و آن كس را كه بگيرى از حيطه قدرتت بيرون نمى رود؛ معصيت گنهكاران، از عظمت تو نمى كاهد و اطاعت مطيعان، بر حاكميّت تو نمى افزايد، آن كس كه از قضا و قَدَر تو به خشم آيد، نمى تواند فرمانت را برگرداند و آن كس كه از اوامر تو روى گرداند، از تو بى نياز نمى شود!)؛ «لَمْ تَخْلُقِ الْخَلْقَ لِوَحْشَةٍ، وَ لَا اسْتَعْمَلْتَهُمْ لِمَنْفَعَةٍ، وَ لَا يَسْبِقُكَ مَنْ طَلَبْتَ، وَ لَا يُفْلِتُكَ(2) مَنْ أَخَذْتَ، وَ لَا يَنْقُصُ سُلْطَانَكَ مَنْ عَصَاكَ، وَ لَا يَزِيدُ فِي مُلْكِكَ مَنْ أَطَاعَكَ، وَ لَا يَرُدُّ أَمْرَكَ مَنْ سَخِطَ قَضَاءَكَ، وَ لَا يَسْتَغْنِي عَنْكَ مَنْ تَوَلَّى عَنْ أَمْرِكَ».
آرى؛ او از همگان بى نياز است و هر كمالى در عالَم پيدا شود، منبع اصلى و بى پايانش نزد اوست و چيزى در برابر اراده او نمى تواند قد عَلَم كند. بنابراين اگر مخلوقاتى را آفريده، به خاطر نورافشانى و فيض بخشى است، نه به خاطر دفع وحشت تنهايى، يا جلب منفعت. نه عبادتِ عبادت كنندگان بر جلال او مى افزايد و نه اگر جمله كائنات كافر گردند، بر دامان كبريائيش گَردى مى نشيند. آنها كه به او پشت كنند بى نياز از او نيستند و آنها كه بر قضاء و قَدَر او خرده گيرند، قادر به تغيير و تبديل آن نيستند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.