پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) در خصوص وظيفه ما نسبت به صفات الهی مي فرمايد: «آنچه را قرآن از صفات خداوند بيان كرده از آن پيروى كن و از نور هدايتش روشنايى بگير و آنچه را شيطان، فرا گرفتنش را به تو تكليف مى كند از امورى كه در كتاب خدا بر تو واجب نشده و اثرى از آن در سنّت پيامبر(ص) و ائمّه(ع) نيامده، علمش را به خداوند واگذار، كه اين نهايت حقّ خدا بر توست!». در واقع، امام(ع) وظيفه همگان را در برابر معرفت صفات خدا روشن ساخته و آن اينكه بايد صفات او را در پرتو هدايت هاى قرآن و سنّت پيامبر(ص) و ائمّه معصومين(ع) فرا گرفت و از استبداد به رأى، تكيه بر افكار محدود انسانى، وسوسه هاى شيطانى و پرتگاه تشبيه اجتناب نمود.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در بخشی از خطبه 91 «نهج البلاغه» به يك قاعده كلّى و يك اصل مهم و جاودانى در فهم صفات خداوند اشاره فرموده، كه اگر همه مطابق آن حركت كنند، اختلافات مربوط به صفات خداوند برطرف خواهد شد؛ مى فرمايد: (اى كسى كه از صفات خدا سؤال كردى! درست بنگر، آنچه را قرآن از صفات او بيان كرده از آن پيروى كن و از نور هدايتش روشنايى بگير و آنچه را شيطان، فرا گرفتنش را به تو تكليف مى كند از امورى كه در كتاب خدا بر تو واجب نشده و اثرى از آن در سنّت پيامبر(صلى الله عليه و آله) و ائمّه هُدى(علیهم السلام) نيامده است، علمش را به خداوند واگذار، كه اين نهايت حقّ خدا بر تو است!)؛ «فَانْظُرْ أَيُّهَا السَّائِلُ! فَمَا دَلَّكَ الْقُرْآنُ عَلَيْهِ مِنْ صِفَتِهِ فَائْتَمَّ بِهِ، وَ اسْتَضِئْ بِنُورِ هِدَايَتِهِ، وَ مَا كَلَّفَكَ الشَّيْطَانُ عِلْمَهُ مِمَّا لَيْسَ فِي الْكِتَابِ عَلَيْكَ فَرْضُهُ وَ لَا فِي سُنَّةِ النَّبِيِّ(صلى الله عليه و آله) وَ أَئِمَّةِ الْهُدَى أَثَرُهُ فَكِلْ عِلْمَهُ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَإِنَّ ذَلِكَ مُنْتَهَى حَقِّ اللَّهِ عَلَيْكَ».
در واقع، امام(عليه السلام) وظيفه همگان را در برابر معرفت صفات خدا روشن ساخته و آن اينكه بايد صفات او را در پرتو هدايت هاى قرآن و سنّت پيامبر(صلى الله عليه و آله) و ائمّه معصومين(عليهم السلام) فرا گرفت و استبداد به رأى و تكيه بر افكار محدود انسانى در خصوص اين مسئله به هيچ وجه مجاز نيست و جزو وسوسه هاى شيطانى محسوب مى شود؛ چرا؟ زيرا از يك سو، صفات خدا، مانند ذاتش نامحدود است و افكار انسان ها همواره محدود است و از سوى ديگر، آشنايى انسانها و سر و كارشان هميشه با مخلوقات است و هنگامى كه به سراغ صفات خدا مى روند خطر سقوط در پرتگاه تشبيه - تشبيه او به مخلوقات و صفات آنها - وجود دارد و به همين دليل بسيارى از كسانى كه اين اصل اساسى (رجوع به قرآن و وحى و كلمات معصومين(عليهم السلام)) را فراموش كرده اند، غالباً گرفتار انحرافات سختى شده و براى خدا صفات مخلوقين قائل شده اند.
و از سوى ديگر، همان گونه كه «قرآن مجيد» مى گويد: (هيچ چيز همانند خدا نيست)؛ «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىءٌ»(1) و همان گونه كه در جاى ديگر فرموده: (انسان ها احاطه علمى به او پيدا نمى كنند)؛ «وَ لاَ يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً»(2) با اين حال، چه كسى مى تواند جرأت كند كه با اين فكر قاصر بشرى، به سراغ معرفت كنه ذات و صفات او برود؟ جز اين كه به معرفت اجمالى قناعت نمايد و آن را هم از مبدأ وحى و عصمت بگيرد، كه خطايى در آن راه ندارد. خداوند خودش بايد خود را معرّفى كند و اولياء الله - كه به مبدأ وحى ارتباط دارند - بايد پرده از راز صفات او بردارند؛ آن هم به آن مقدار كه استعداد بشر توان آن را دارد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.