پاسخ اجمالی:
آنچه از روايات استفاده مى شود این است كه گريستن در مصائب عزيزان ممنوع نيست؛ و فقط جزع و بى تابى و ناشكرى ممنوع است. در حديثى مى خوانيم: «هنگامى كه خبر وفات جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه [در جنگ موته] به پيغمبر رسيد، هنگامى كه وارد خانه مى شد شديداً براى آنها گريه مى كرد». نبايد فراموش كرد جزع و بى تابى، افزون بر اينكه نوعى ناسپاسى در پيشگاه خداست، آثار بسيار مخربى روى اعصاب انسان دارد و گاه او را تا سرحد جنون پيش مى برد.
پاسخ تفصیلی:
از خطبه 235 نهج البلاغه و روايات ديگر استفاده مى شود كه گريستن در مصائب عزيزان ممنوع نيست و تنها جزع و بى تابى و ناشكرى ممنوع است. قلب انسان كانون عواطف است و اين عواطف مخصوصاً هنگامى كه شديد باشد، در همه وجود انسان اثر مى گذارد. هنگامى كه عزيزى از دست رود، قلب متلاطم مى گردد و اشك جارى مى شود، بغض گلوى انسان را مى گيرد و زبان به اظهار اشتياق به عزيز از دست رفته مى پردازد. اينها هيچ كدام ممنوع نيست، بلكه نیکو نیز هست به شرط اينكه آميخته با شكيبايى و صبر باشد. اما اگر انسان بى تابى كند، سر به ديوار بكوبد، لطمه بر صورت زند و سخنان ناروا بگويد، ممنوع است.
در حديثى مى خوانيم: «هنگامى كه خبر وفات جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه [در جنگ موته] به پيغمبر رسيد، هنگامى كه وارد خانه مى شد شديداً براى آنها گريه مى كرد و مى گفت: آنها براى من سخن مى گفتند و با آنها انس مى گرفتم، هردو با هم رفتند».(1) همچنین در داستان جنگ احد مى خوانيم: «هنگامى كه پيغمبر به مدينه باز گشت از هر خانه اى صداى گريه و زارى براى شهيدى به گوش آن حضرت رسيد كه بازماندگان بر شهيدانشان مى گريستند جز خانه عمويش حمزه، پيغمبر بسيار ناراحت شد و گفت: حمزه کسی را ندارد برایش گريه كند. اهل مدينه كه از اين سخن باخبر شدند قسم ياد كردند كه هرگز بر عزيز از دست رفته اى گريه نكنند مگر اينكه نخست براى حمزه نوحه گرى كنند و بگريند» و اين سنّت همچنان تا امروز [زمانى كه امام باقر(عليه السلام) اين حديث را بيان مى فرمود] ادامه دارد.(2)
روايات بسيارى نيز در باره نهى از جزع و بى تابى از معصومان(عليهم السلام) نقل شده است از جمله امير مؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد: «إنَّكَ إنْ صَبَرْتَ جَرَتْ عَلَيْكَ الْمَقاديرُ وَ أنْتَ مَأجُورٌ وَ إنْ جَزِعْتَ جَرَتْ عَلَيْكَ الْمَقاديرُ وَ أنْتَ مَعْذورٌ»(3)؛ (اگر صبر و شكيبايى [در مصائب] پيشه كنى آنچه مقدّر است به هر حال واقع مى شود و تو [در پيشگاه خدا] مأجور هستى و اگر جزع و بى تابى كنى مقدّرات به هر حال صورت مى گيرد؛ ولى تو گنهكار خواهى بود). نبايد فراموش كرد جزع و بى تابى افزون بر اينكه نوعى ناسپاسى در پيشگاه خداست، آثار بسيار مخربى روى اعصاب انسان دارد و گاه او را تا سرحد جنون پيش مى برد.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.