پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) اوصاف ايشان را اینگونه بيان كرده است که: انحرافات اعتقادى، اخلاقى و اجتماعى را اصلاح کرد، بيماريهاى اخلاقى و اجتماعى را مداوا کرد، سنّت رسول خدا را برپا کرد، پاک و با عیب اندک از دنیا رفت، خیر دنیا را بدست آورد و از شر آن در امان ماند، وظيفه خود را در برابر اطاعت خداوند انجام داد و حق تقواى الهى را بجا آورد و ...
پاسخ تفصیلی:
شارحان نهج البلاغه از شيعه و اهل سنّت در تفسير خطبه 228 و شخصى كه محور سخن حضرت بوده است اختلاف دارند. غالب مفسّران اهل سنّت [به جز صبحى صالح] آن را اشاره به خليفه اوّل يا دوم دانسته اند، در حالى كه اين مدح بليغ با مذمت شديدى كه امام(عليه السلام) در خطبه های مختلف نهج البلاغه نسبت به آن دو فرموده اند، به يقين سازگار نيست، مخصوصاً خطبه شقشقيه و كلامى كه به هنگام دفن حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام)(خطبه 202) در نكوهش آنان و نقدهايى كه بر كارهاى آن دو دارد. لذا شارحان شيعه متفقاً بر آنند كه اين خطبه اشاره به يكى از اصحاب خاصشان است و عمدتاً نظرها به سوى «مالك اشتر» متوجّه شده است. به خصوص كه در عبارات منقول از آن حضرت چنان مدح بليغى از مالك ديده مى شود كه شايستگى او را براى اين كلام نشان مى دهد؛ از جمله آنها، روايتى است كه «ابن ابى الحديد» در شرح نهج البلاغه خود از آن حضرت نقل كرده كه مى فرمايد: «رَحِمَ اللهُ مالِكاً فَلَقَدْ كانَ لي كَما كُنْتُ لِرَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ»(1)؛ (خداوند مالك را رحمت كند كه به يقين براى من چنان بود كه من براى رسول خدا(صلى الله عليه و آله) بودم).
به هر حال مى فرمايد: (خداوند پاداش خير در برابر آزمايشهاى فلان شخص دهد، كه كژيها را راست كرد و بيماريها را درمان نمود، سنّت پيامبر را برپا داشت و فتنه ها را پشت سر گذاشت)؛ «لِلّهِ بِلاءُ فُلاَن فَلَقَدْ قَوَّمَ(2)الاوَدَ(3)، وَ دَاوَى الْعَمَدَ(4)، وَ أَقَامَ السُّنَّةَ، وَ خَلَّفَ(5)الْفِتْنَةَ!». «بلاء» به معناى آزمايش و امتحان و در اينجا اشاره به پاداش اين آزمايش و امتحان است و در مجموع به اين معناست كه خداوند آزمايشهاى متعددى نسبت به او داشت و امام(عليه السلام) دعا فرمود كه خداوند پاداش آن آزمايشها را به نحو كامل به او بدهد. در بسيارى از نسخ به جاى «بلاء»، «بلاد» آمده كه جمع «بلد» به معناى شهر است، يعنى آفرين بر آن شهرهايى كه اين شخص در آن پرورش يافت. شبيه اين تعبير در كلام عرب فراوان است، گاه مى گويند: «لله دَرُّ فُلان» و «لله نادى فُلان» يعنى آفرين بر آن شيرى كه به او داده شد و آفرين بر مجلسى كه او در آن بزرگ شد.
در جمله هاى بالا، امام(عليه السلام) چهار وصف براى اين شخصيّت بزرگ بيان كرده است: نخست اينكه كژيها را راست كرد و اين مفهوم وسيعى دارد كه هم مسائل اعتقادى را شامل مى شود و هم اخلاقى و اجتماعى را و در جمله دوم كه سخن از مداواى بيماران است به يقين اشاره به بيماريهاى اخلاقى و اجتماعى است. اقامه سنّت به معناى بازگشت به عصر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) است و پشت پا زدن به بدعتهاى بسيارى كه بعد از آن حضرت به وجود آمد و جمله «خَلَّفَ الْفِتْنَةَ» اشاره به اين است كه بعد از او اختلافات و فتنه هاى زيادى در ميان مسلمين و ياران آن حضرت پيدا شد و سعادت او اين بود كه در جريان اين فتنه ها قرار نگرفت. سپس به چند وصف مهم ديگر پرداخته، مى فرمايد: (با جامه اى پاك و عيبى اندك از اين جهان رخت بر بست. خير و نيكى آن را درك كرد و از شرّ و بدى آن رهايى يافت)؛ «ذَهَبَ نَقِيَّ الثَّوْبِ، قَلِيلَ الْعَيْبِ. أَصَابَ خَيْرَهَا، وَ سَبَقَ شَرَّهَا». اين چهار وصف نيز تأكيدى است بر آنچه در اوصاف چهارگانه قبل آمد. به يقين كسى كه در مسير راست كردن كژيها و برطرف ساختن كاستيها و اقامه سنّت بوده باشد «نَقِيَّ الثَّوْبِ، قَلِيلَ الْعَيْبِ» خواهد بود و با دست پر از خيرات از جهان رخت بر مى بندد.
آنگاه در پايان به سه وصف ديگر اشاره كرده و اين سخن را به انتها مى رساند و مى فرمايد: (وظيفه خود را در برابر اطاعت خداوند انجام داد، و حق تقواى الهى را بجا آورد، از جهان رفت و مردم را در برابر راههاى گوناگونى وا گذاشت كه نه گمراهان در آن هدايت مى يابند و نه جويندگان هدايت، راه خويش را با اطمينان پيدا مى كنند)؛ «أَدَّى إلَى اللّهِ طَاعَتَهُ، وَ اتَّقَاهُ بِحَقِّهِ. رَحَلَ وَ تَرَكَهُمْ فِي طُرُق مُتَشَعِّبَة(6)، لاَ يَهْتَدِي بِهَا الضَّالُّ، وَ لاَ يَسْتَيْقِنُ الْمُهْتَدِي». اين سخن اشاره به حوادثى است كه يكى بعد از ديگرى بعد از مالك به وجود آمد كه از آثار جنگ صفين و نهروان بود و منافقان و دشمنان اسلام به آن دامن مى زدند. روزى نبود كه فتنه تازه اى برپا نكنند و هفته و ماهى نمى گذشت كه درگيرى جديدى به راه نيندازند.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.