پاسخ اجمالی:
ایشان در بعضی از خطبه ها «دنيا» را ستوده و آنرا واعظى دلسوز و گزارشگرى صادق و وفادار معرفى كرده و بعضی دیگر آنرا سرايى مملوّ از بلا، فریبکار و بى وفا دانسته است که مانند ماری خوش خط و خال ظاهری زیبا و باطنی کشنده دارد. اما درباره دلیل این اختلاف تعابیر باید گفت هر کدام از این تعابیر زوایای متفاوت آنرا توصیف کرده است؛ به این معنی که اگر به دنيا به عنوان يك «وسيله» نگاه شود به انسان بصيرت و بينايى مى بخشد و اگر به عنوان يك «هدف» به آن توجه شود عواقب خطرناکی درپی دارد.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در خطبه 223 نهج البلاغه دنيا را واعظى دلسوز و گزارشگرى صادق و وفادار معرفى كرد كه به وسيله دگرگونيهاى سريع و حوادث و آفات گوناگون، ناپايدارى خودش را اعلام كرده و به همگان هشدار داده است كه تكيه بر آن نكنند و تنها از آن توشه بگيرند. از اين صريح تر عبارتى است كه در كلمات قصار آن حضرت درباره دنيا آمده است. حضرت آن را مسجد دوستان خدا: «مَسْجِدُ أحِبّاءُ اللهِ» و تجارت خانه اولياء الله: «وَ مَتْجَرُ أولِياءِ اللهِ» و محل نزول وحى الهى: «وَ مَهْبِطُ وَحْىِ اللهِ» و نمازخانه فرشتگان خدا: «وَ مُصَلّى مَلائِكَةِ اللهِ» برشمرده و آن را سراى موعظه و عافيت براى كسانى كه حقيقت دنيا را دريابند معرفى فرموده: «دارُ عافِيَة لِمَنْ فَهِمَ عَنْها ... وَ دارُ مَوْعِظَة لِمَنِ اتَّعَظَ بِها».(1)
اين در حالى است كه در خطبه هاى متعددى از نهج البلاغه و روايات بسيار ديگر نكوهشهاى شديدى از دنيا شده است. سرايى مملوّ از بلا و معروف به غدر و بى وفايى: «دارٌ بِالْبَلاءِ مَحْفُوفَةٌ وَ بِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ»(2) و نيز به منزله مار خوش خطّ و خالى شمرده شده كه ظاهرش نرم و ملايم؛ ولى سمّ كشنده درون اوست: «مَثَلُ الدُّنْيا كَمَثَلِ الْحَيَّةِ لَيِّنٌ مَسُّها وَ السَّمُّ النّاقع في جَوْفِها».(3) در جايى ديگر در جمله اى كوتاه، امام نسبت به خطرات عظيم دنيا هشدار داده مى فرمايد: «تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ»(4)؛ (فريب مى دهد، زيان مى رساند و به سرعت مى گذرد). سه طلاقه كردن دنيا از سوى امام(عليه السلام) به سبب زشتيها و بديهايش معروف است و در كلمات قصار ضمن عبارات تكان دهنده اى به آن اشاره شده است.(5)
فراتر از اينها آيات قرآن مجيد است كه نكوهشهاى شديدى از دنيا دارد. از جمله در سوره زخرف به قدرى دنيا را بى ارزش مى شمرد كه اگر افراد كم ظرفيت تشويق به كفر و گناه نمى شدند خداوند قصرهاى مجلّلى در اختيار كافران مى گذاشت كه سقفهايش از نقره و با انواع زر و زيورها آراسته بود. «وَ لَوْلاَ أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِّنْ فَضَّة وَ مَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ * وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْوَاباً وَ سُرُراً عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ».(6)
هرگاه اين آيات و روايات را در برابر هم بچينيم اين سؤال پديدار مى شود كه اگر دنيا اين همه خوبى دارد، پس چرا اين همه بد است و اگر اين همه بدى دارد، پس چرا خوب است؟ پاسخ اين سؤال در يك جمله نهفته است و آن اينكه اين تفاوت نتيجه اختلاف زاويه هاى ديد است. ظاهربينان و دنياپرستان كه ديدشان كوتاه و نظرشان سطحى است تنها زرق و برق آن را مى بينند و زخارف و زينتهاى زودگذرش را و به آن دل مى بندند. دنيا براى اين گروه، فوق العاده خطرناك است و از آنجايى كه گاه اكثريت مردم را اين گروه تشكيل مى دهند، آيات و روايات در نكوهش دنيا بسيار بيشتر است، لذا خداوند به همه انسانها هشدار مى دهد كه بيدار باشيد كه دنيا شما را نفريبد و شيطان شما را فريب ندهد «فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللهِ الْغَرُورُم»(7) جالب اينكه در اين آيه، دنيای فريبنده هم رديف شيطان فريبكار شمرده شده است (زيرا منظور از غرور در اين آيه همان شيطان است).
ولى بيداردلان آگاه و مؤمنان عاقل و فرزانه كه با ديده تيزبين خود به باطن دنيا مى نگرند و آغاز و انجامش را با يك مطالعه عميق مى بينند تاريخ پيشينيان را در نظر خود مجسم مى كنند و سرنوشت فراعنه و كسراها و عمالقه و ابناى عمالقه را مدّ نظر قرار مى دهند؛ پيامهاى مواعظ دوستانه دنيا را با گوش جان مى شنوند و درسهاى لازم را از آن فرا مى گيرند؛ دنيا را به دانشگاهى تبديل مى كنند براى كسب معارف الهيه و تجارت خانه اى براى برگرفتن زاد و توشه و معبد باشكوهى براى معراج به سوى خدا. كوتاه سخن اينكه به گفته اميرمؤمنان على(عليه السلام) در يكى از خطبه هاى نهج البلاغه: (آنها كه به دنيا به عنوان يك وسيله بنگرند به آنها بصيرت و بينايى مى بخشد و آنها كه به عنوان يك هدف به آن بنگرند كورشان مى كند)؛ «مَنْ أبْصَرَ بِها بَصَّرْتَهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ إلَيْها أعْمَتْهُ».(8)،(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.