پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) در ارتباط با احاطه علمی خداوند بر بندگان می فرماید: «آنچه كه بندگان در شب و روز انجام مى دهند بر او پوشيده نيست و با علم بى پايانش به آنها احاطه دارد». در واقع علم خدا نسبت به اشياء، علم حضورى است، و تمام عالم هستى در محضر خداست. امام(ع) در ادامه می فرماید: «اعضاى شما گواهان و ضمير و وجدانتان جاسوسان وى هستند و خلوتگاه هاى شما در برابر او آشكار است». از این رو نه تنها خداوند بر همه اعمال انسان ها احاطه دارد؛ بلكه اعضاء و جوارح حتى خلوتگاه ها بر اعمال شما گواهى مى دهند.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در بخشی از خطبه 199 «نهج البلاغه» به احاطه علمی خداوند بر بندگان اشاره نموده و مى فرمايد: (آنچه را كه بندگان در شب و روز انجام مى دهند بر او پوشيده نيست به طور دقيق از اعمال آنها آگاه است و با علم بى پايانش به آنها احاطه دارد)؛ «إِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لَا يَخْفَى عَلَيْهِ مَا الْعِبَادُ مُقْتَرِفُونَ فِي لَيْلِهِمْ وَ نَهَارِهِمْ، لَطُفَ بِهِ خُبْراً، وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْماً». تعبير به «عباد» تعبير گسترده اى است كه شامل همه انسان ها، مسلمان و كافر، كوچك و بزرگ، عالم و جاهل مى شود و مقدم داشتن شب بر روز براى آن است كه شب ها مخفيگاهى است براى بسيارى از گنهكاران.
جمله «لَطُفَ بِهِ خُبْراً»؛ با توجّه به اينكه يكى از اوصاف پروردگار، «لطيف» است و لطيف به كسى گفته مى شود كه به امور ظريف و دقيق آشناست ناظر به اين معناست كه حتى كوچك ترين و مخفى ترين اعمال بندگان از او پنهان نمى ماند: «يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ مَا تُخْفِى الصُّدُورُ»(1)؛ (او چشم هايى را كه به خيانت مى گردد و آنچه را سينه ها پنهان مى دارند، مى داند). همه اينها به سبب آن است كه علم خدا نسبت به همه اشياء، علم حضورى است، او همه جا حاضر و ناظر است و تمام عالم هستى، محضر خداست و به اين ترتيب، چيزى بر او مخفى نمى ماند. گاه بعضى به مثالى تمسك مى جويند و مى گويند: اگر چيزى در كف دست ما باشد و به آن نگاه كنيم آيا امكان دارد كه بر ما مخفى بماند، علم خداوند نسبت به موجودات از اين هم فراتر و بالاتر و والاتر است.
در ادامه اين سخن و براى اثبات مراقبت هاى شديد الهى نسبت به انسان ها مى افزايد: (اعضاى شما گواهان و اندام شما سپاهيان او و ضمير و وجدانتان جاسوسان وى هستند و خلوتگاه هاى شما در برابر او آشكار و عيان است)؛ «أَعْضَاؤُكُمْ شُهُودُهُ، وَ جَوَارِحُكُمْ جُنُودُهُ، وَ ضَمَائِرُكُمْ عُيُونُهُ، وَ خَلَوَاتُكُمْ عِيَانُهُ».
اعضاء جمع عضو، مفهوم عامّى دارد كه شامل عضوهايى مى شود كه انسان با آن كارهايى انجام مى دهد؛ مانند دست و پا، و عضوهايى كه به ظاهر با آن كارى انجام نمى دهد؛ مانند دنده ها و پهلوها؛ ولى «جوارح» جمع «جارحه» با توجّه به ريشه لغوى كه «جرح» به معناى اكتساب است، تنها اشاره به اعضايى است كه انسان با آن عملى انجام مى دهد و كار نيك مى كند يا بد مرتكب شود و به اين ترتيب ذكر جوارح بعد از اعضا از قبيل ذكر خاص بعد از عام است.
«ضماير» جمع «ضمير» به معناى باطن و درون انسان است و در اينجا مى تواند اشاره به وجدان انسان باشد كه قاضى و داورى درونى است. «خلوات» جمع «خلوة» به معناى جايى است كه عموم مردم به آن راه ندارند و از آنجا كه بسيارى از گناهان در خلوتگاه انجام مى شود در جمله بالا روى آن تكيه شده است. بعضى از شارحان نهج البلاغه «خلوات» را به معناى اعمالى كه در خلوتگاه انجام مى شود دانسته اند كه از قبيل حذف مضاف خواهد بود. به هرحال هدف امام(عليه السلام) از بيان چهار جمله اخير اين است كه بگويد: نه تنها علم خداوند بر همه اعمال انسان ها احاطه دارد، بلكه اعضاء و جوارح و ضماير خود شما نيز شهود و جنود و عيون او هستند و جاى جاى مكان ها حتى خلوتگاه ها بر اعمال شما گواهى مى دهند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.