پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در بیان آثار و بركات «بعثت» می فرماید: «به نعمت هاى بزرگى كه خداوند هنگام بعثت پيامبر(ص) ارزانى داشت بنگريد که چگونه نعمت [الهى] پر و بال كرامت خود را بر آنها گسترد و نهرهاى مواهب خويش را به سوى آنها جارى ساخت و آيين حقّ با همه بركاتش آنان را در بر گرفت ...، امور آنها در سايه حكومت قدرتمندى استوار شد، و تحت حمايت عزّت پيروزمندى قرار گرفتند و كارهايشان بر قلّه هاى حكومتى پايدار، سامان يافت، در سايه اين امور آنها زمامداران جهانيان شدند و سلاطين گرداگرد زمين و بر كسانى كه پيش از آن بر آنها فرمانروايى داشتند حكم راندند».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در بخشی از خطبه 192 «نهج البلاغه» به شرح بركاتى كه در سايه «بعثت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)» و اتّحاد و اتّفاق و الفت مردم به يكديگر نصيب آنها شده، پرداخته و با عباراتى بسيار گويا و زيبا آن را تشريح مى كند و مى فرمايد: (به نعمت هاى بزرگى كه خداوند هنگام بعثت پيامبر به آنها ارزانى داشت بنگريد كه در سايه آيين خود آنها را مطيع فرمان ساخت و با دعوتش آنان را متّحد كرد)؛ «فَانْظُرُوا إِلَى مَوَاقِعِ نِعَمِ اللهِ عَلَيْهِمْ حِينَ بَعَثَ إِلَيْهِمْ رَسُولاً، فَعَقَدَ بِمِلَّتِهِ طَاعَتَهُمْ، وَ جَمَعَ عَلَى دَعْوَتِهِ أُلْفَتَهُمْ».
آرى در عصر جاهليّت، هر قوم و قبيله اى، بلكه هر فردى دنبال منافع و هوی و هوس خويش بود و اختلاف و پراكندگى عظيمى بر آنها حاكم شده بود؛ ولى خداوند در سايه توحيد و آيين اسلام همه را در زير يك پرچم گرد آورد و تحت يك فرمان قرار داد و در سايه همين امر همه چيز دگرگون شد.
آنگاه به شرح اين نعمت ها پرداخته و با تشبيه ها و استعاره هاى زيبايى آنها را يك به يك بر مى شمارد و مى افزايد: ([بنگريد] چگونه نعمت [الهى] پر و بال كرامت خود را بر آنها گسترد و نهرهاى مواهب خويش را به سوى آنها جارى ساخت و آيين حقّ با همه بركاتش آنان را در بر گرفت تا آنجا كه در ميان نعمت هاى اين آيين غرق شدند و در زندگى خرّمش شادمان گشتند)؛ «كَيْفَ نَشَرَتِ النِّعْمَةُ عَلَيْهِمْ جَنَاحَ كَرَامَتِهَا، وَ أَسَالَتْ لَهُمْ جَدَاوِلَ(1) نَعِيمِهَا، وَ الْتَفَّتِ الْمِلَّةُ بِهِمْ فِي عَوَائِدِ بَرَكَتِهَا، فَأَصْبَحُوا فِي نِعْمَتِهَا غَرِقِينَ، وَ فِي خُضْرَةِ عَيْشِهَا فَكِهِينَ(2)».
امام(عليه السلام) نخست نعمت هاى الهى را به پرنده اى تشبيه مى كند كه جوجه هاى خود را زير بال و پر خود مى گيرد و به آنها گرمى و آرامش و امنيّت مى بخشد، سپس آن را به نهرهاى آب زلالى تشبيه مى كند كه به سوى مزارع و باغ ها در حركت است و آنها را خرّم و سرسبز و شاداب مى سازد و نتيجه آن را غرق شدن در نعمت ها و آسوده زيستن در يك زندگى شيرين و آرام ذكر مى كند.
در ادامه اين سخن، به نعمت مهم حكومت اسلامى، حكومتى مقتدر و سرفراز اشاره كرده، مى فرمايد: (امور آنها در سايه حكومت قدرتمندى استوار شد، و تحت حمايت عزّت پيروزمندى قرار گرفتند و كارهايشان بر قلّه هاى حكومتى پايدار، سامان يافت)؛ «قَدْ تَرَبَّعَتِ(3) الْأُمُورُ بِهِمْ، فِي ظِلِّ سُلْطَانٍ قَاهِرٍ، وَ آوَتْهُمُ الْحَالُ إِلَى كَنَفِ عِزٍّ غَالِبٍ، وَ تَعَطَّفَتِ الْأُمُورُ عَلَيْهِمْ فِي ذُرَى(4) مُلْكٍ ثَابِتٍ».
تاريخ اسلام، بهترين گواه بر صدق تمام تعبيرات امام(عليه السلام) در زمينه پيروزى اعراب و مسلمانان در سايه اسلام است، چيزى كه مورّخان شرق و غرب همه به آن معتقدند.
در پايان اين سخن اشاره به پيروزى مطلق مسلمانان بر دشمنان كرده و با تعبيرى رسا مى فرمايد: (در سايه اين امور آنها زمامداران جهانيان شدند و سلاطين گرداگرد زمين و بر كسانى كه پيش از آن بر آنها فرمانروايى داشتند حكم راندند، و احكام را درباره كسانى به اجرا درآوردند كه در گذشته مجريان امور بودند، نه نيزه هاى آنها كج مى شد و نه سنگ آنان در هم مى شكست [قدرتشان ثابت و نيروهايشان شكست ناپذير بود])؛ «فَهُمْ حُكَّامٌ عَلَى الْعَالَمِينَ، وَ مُلُوكٌ فِي أَطْرَافِ الاْرَضِينَ. يَمْلِكُونَ الْأُمُورَ عَلَى مَنْ كَانَ يَمْلِكُهَا عَلَيْهِمْ، وَ يُمْضُونَ الْأَحْكامَ فِيمَنْ كَانَ يُمْضِيهَا فِيهِمْ! لاَ تُغْمَزُ(5) لَهُمْ قَنَاةٌ(6)، وَ لَا تُقْرَعُ(7) لَهُمْ صَفَاةٌ(8)».
اشاره به اينكه پادشاهان و حاكمانى كه در دوران قبل آنها را بر اثر اختلاف و پراكندگى و ضعف و ناتوانى به بند مى كشيدند و برده و بنده خود مى ساختند، در سايه اتّحاد و قدرتى كه مسلمين از ايمان گرفته بودند در برابر آنان زانو زدند و به نيروى شكست ناپذيرى مبدّل شدند.
يكى از مستشرقين مى گويد: قدرت مسلمين به جايى رسيده بود كه اگر كسى به فكر مبارزه با آنها مى افتاد، مى گفتند: ديوانه است و عقل خود را از دست داده است.(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.