پاسخ اجمالی:
بسيار شده كه شرّ به امور وجودی اطلاق گشته كه منشأ عدم مى گردد، مانند انواع ميكرب ها، و مواد سمى كه همه، امور وجوديند ولى سرچشمه بيمارى، مرگ و تخريب _ كه امور عدمى هستند _ مى شود. علامه مجلسى معتقد است شرّ دو معنی دارد: نخست چيزى كه هماهنگ با طبايع نيست، مانند حيوانات موذى، دوم چيزى كه موجب فساد است و در آن مصلحتى وجود ندارد. آنچه از خدا نفى مى شود شرّ به معناى دوم است نه معناى اوّل. بنابراين آفرينش شرّ از سوى خدا ممكن است اشاره به امورى باشد كه بعضاً مايه شرّند، ولى در مجموع، خيرِ آنها غالب است.
پاسخ تفصیلی:
بسيار مى شود كه شرّ به امور وجودي اطلاق مى شود كه منشأ عدم مى گردد، مانند انواع ميكرب ها، مواد سمّى و سلاح هاى مخرب كه همه، امور وجودى هستند ولى سرچشمه بيمارى، مرگ و تخريب _ كه امور عدمى هستند _ مى شود. از اين گذشته ممكن است تعبير فوق اشاره به شرور نسبى باشد كه جنبه وجودى دارد و خير آن غالب است، هرچند نسبت به پاره اى از افراد اثر منفى مى گذارد. مرحوم علامه مجلسى (رضوان الله تعالى عليه) در «مرآت العقول» از محقق طوسى در شرح اين گونه روايات چنين نقل مى كند كه منظور از شرّ، امورى است كه با طبع انسان ملائم نيست هر چند داراى مصلحت است؛ سپس در توضيح آن از قول آن محقق مى افزايد: شرّ دو معنی دارد:
1. چيزى كه ملائم و هماهنگ با طبايع نيست، مانند حيوانات موذى.
2. چيزى كه موجب فساد است و در آن مصلحتى وجود ندارد.
آنچه از خدا نفى مى شود شرّ به معناى دوم است، نه به معناى اوّل، سپس مى افزايد: فلاسفه معتقدند امور بر پنج قسم است: اشيائى كه تمامش خير است كه صدور آن از خداوند واجب مى باشد و اشيائى كه سراسر شرّ است كه صدور آن از خدا محال است و اشيائى كه خير آن غالب است آن نيز صدورش از خدا ضرورى است و اشيائى كه شرّ آن غالب است يا خير و شرّش مساوى است، هيچ يك از اين دو از خداوند صادر نمى شود و آنچه از حيوانات موذى در عالم مى بينيم فوائد وجودى آنها بيش از شرّ آنها است (و به همين دليل آفريده شده اند).(1) بنابراين آفرينش شرّ از سوى خدا ممكن است اشاره به امورى باشد كه بعضاً مايه شرّند، ولى در مجموع، خيرِ آنها غالب است.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.