پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در خطبه 182 «نهج البلاغه» در بیان اوصاف خداوند می فرماید: «از كسى متولّد نشده تا همتايى در عزّت و قدرت داشته باشد و فرزندى به دنيا نياورده تا پس از وفاتش وارث او گردد. وقت و زمانى پيش از او نبوده و زيادى و نقصانى بر او عارض نشده است؛ بلكه به سبب نشانه هاى تدبيرِ متقن و نظام محكمى كه به ما ارائه داده عظمتش نزد عقل ها آشكار شده است».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در بخشی از خطبه 182 «نهج البلاغه» در شرح اوصاف خداوند چنين مى فرمايد: «لَمْ يُولَدْ سُبْحَانَهُ فَيَكُونَ فِي الْعِزِّ مُشَارَكاً، وَ لَمْ يَلِدْ فَيَكُونَ مَوْرُوثاً هَالِكاً، وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ وَقْتٌ وَ لَا زَمَانٌ، وَ لَمْ يَتَعَاوَرْهُ(1) زِيَادَةٌ وَ لاَ نُقْصَانٌ»؛ (او از كسى متولّد نشده تا همتايى در عزّت و قدرت داشته باشد و فرزندى به دنيا نياورده تا پس از وفاتش وارث او گردد. وقت و زمانى پيش از او نبوده و زيادى و نقصانى بر او عارض نشده است).
از جمله قوانينى كه بر جهان ماده و ممكنات حاكم است اين است كه هر گروهى قدم به عرصه حيات مى گذارد بعد از مدتى جاى خود را به گروه جديدى مى سپارد. فرزندان، صفات پدران را به ارث مى برند و آنها نيز آن صفات را براى فرزندانشان به ارث مى گذارند؛ ولى چون ذات پاك پروردگار ازلى و ابدى است، نه از كسى تولّد يافته تا همتايى داشته باشد و نه كسى از وى متولّد شده تا وارث او گردد.
جمله «وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ...» اشاره به اين است كه او مافوق زمان است؛ زيرا زمان، نتيجه حركت موجودات از نقصان به كمال و از كمال به نقصان است و چون وجود مقدّس او عين كمال مطلق است و زيادى و نقصان در او راه ندارد وقت و زمانى نيز براى او تصوّر نمى شود.(2)
چون نفى شبيه، همتا، وقت، زمان، زياده و نقصان از ذات پاك او، ممكن است اين توهّم را به وجود آورد كه نتيجه آن تعطيل معرفة الله است و به بيان ديگر راهى به سوى شناخت او وجود ندارد، بلافاصله مى فرمايد: «بَلْ ظَهَرَ لِلْعُقُولِ بِمَا أَرَانَا مِنْ عَلَامَاتِ التَّدْبِيرِ الْمُتْقَنِ، وَ الْقَضَاءِ الْمُبْرَمِ»؛ (بلكه به سبب نشانه هاى تدبيرِ متقن و نظام محكمى كه به ما ارائه داده عظمتش نزد عقل ها آشكار شده است).
اشاره به اينكه گرچه كُنه ذات خداوند از دسترس عقل بشر خارج است؛ ولى اثبات اصل وجود او از طريق مطالعه در نظام آفرينش و تدبير بسيار حكيمانه اى كه بر آن حاكم است كاملا ممكن است. اين همان چيزى است كه در روايات ديگر اسلامى نيز به آن اشاره شده كه درباره كُنه ذات خدا نينديشيد؛ بلكه درباره آثار قدرت و عظمت و علم او در جهان انديشه كنيد و قرآن مجيد نيز پايه خداشناسى را بر آن قرار داده و صاحبان انديشه و «اولوا الالباب» را به تفكّر در آن در همه حال دعوت مى كند و مى فرمايد: «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ وَ اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لَآيَاتٍ لاُِولِى الْاَلْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ».(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.