پاسخ اجمالی:
قرآن خداوند را از همه «صادق تر» دانسته و می فرماید: «كيست كه از خداوند، راستگوتر باشد؟!». اين تعبیر به خاطر آن است كه دروغ يا از جهل و بی خبری از واقعیت ها سرچشمه مى گيرد و يا از ضعف و ناتوانى و احتیاج، و چون هيچ يك از اين صفات در ذات پاكش راه ندارد، او از همه صادق تر است. بعضى معتقدند كه تعبير به راستگوتر تنها از نظر كميّت امكان پذير است نه كيفيت؛ ولى حق اين است كه از نظر كيفيت نيز مراتب مختلفى براى صدق، تصوّر مى شود و «اصدق» کسی است که گفتارش در تمام ابعاد، مطابق واقع باشد.
پاسخ تفصیلی:
در آيات سوره «نساء» سخن از اين است كه خداوند در سخنان خود از همه صادق تر مى باشد، در این آیات به صورت يك استفهام انكارى مى فرمايد: (كيست كه از خداوند، راستگوتر باشد؟!)؛ «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ حَديثاً» (كيست كه در گفتار و وعده هايش، از خدا راستگوتر باشد؟!)؛ «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ قيلاً».(1)
بعضى از مفسّران معتقدند كه تعبير به راستگوتر تنها از نظر كميّت امكان پذير است [كسى كه در موارد بيشترى راست مى گويد] نه از نظر كيفيت؛ زيرا اگر سخن مطابق واقع باشد راست است و اگر نباشد دروغ و كم و زيادى در كيفيت آن تصوّر نمى شود.(2) ولى حق اين است كه از نظر كيفيت نيز مراتب مختلفى براى صدق، تصوّر مى شود و اين در جايى است كه واقعيّت داراى ابعاد مختلف باشد. اگر گفتار گوينده در تمام اين ابعاد، مطابق واقع باشد مسلّماً از كسى كه تنها در قسمت قابل توجّهى مطابق واقع است راستگوتر محسوب مى شود. مثلا كسى فرد با ايمانى را به سَلمان تشبيه مى كند و ديگرى او را به ابوذر، مسلّماً آن كس كه جهات بيشترى را در اين تشبيه در نظر گرفته راستگوتر است.
اين كه خداوند از همه صادق تر مى باشد به خاطر آن است كه دروغ يا از جهل و نادانى و بى خبرى از واقعيت ها سرچشمه مى گيرد، يا از ضعف و ناتوانى و احتياج و چون هيچ يك از اين صفات در ذات پاكاش راه ندارد او از همه صادق تر است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.