پاسخ اجمالی:
«وكيل» از ماده «وَكْل» به معنی اعتماد و تكيه كردن بر ديگرى است. «وكيل» كسى است كه بر او اعتماد مى شود و تكيه گاه انسان در حل مشكلات است. اين واژه هنگامى كه به عنوان وصف خداوند به كار مي رود به معنى كسى است كه حافظ و تكيه گاه ما و همه موجودات عالم است. پيام اين وصف الهى گم نشدن در عالَم اسباب و فريب نخوردن قدرت هاى مادى است. انسان بايد تكيه گاه خود را مخلوقات ضعيف قرار ندهد و تنها بر ذات پاك او توكل كند و فقط از او مدد جوید و از سوى ديگر سعى كند تكيه گاه ديگران باشد و در رفع مشكلات آنها بكوشد.
پاسخ تفصیلی:
«وكيل» از ماده «وَكْل» (بر وزن وصل) در اصل به معنی اعتماد و تكيه كردن بر ديگرى است و از آنجا كه لازمه اين معنی، ضعف و نارسائى در بعضى از جنبه ها است، واژه «وَكَل» (بر وزن دكل) به افراد ضعيف و ناتوان اطلاق شده است و «وكال» به چهارپايانى گفته مى شود كه هميشه دنبال قافله يا گلّه راه مى روند، گوئى راهرَوى خود را متكى به ديگرى مى كنند.(1) بنابراين «وكيل» كسى است كه بر او اعتماد مى شود و تكيه گاه انسان در حل مشكلات است.
اين واژه هنگامى كه به عنوان وصف خداوند به كار رود به گفته مرحوم «صدوق» در كتاب «توحيد» به معنى كسى است كه حافظ و نگاهبان ما و تكيه گاه مورد اعتماد و التجاى ما و همه موجودات عالم است.(2) به گفته مرحوم «كفعمى» در «مصباح» به معنى كسى است كه تمام امور ما به او موكول شده(3) و اين كه بعضی در تفسيرِ آن، تنها سخن از كفالت رزق و روزي به ميان آورده اند در واقع از قبيل بيان يك مصداق است و گرنه محدود به رزق و روزى نيست.
«زبيدى» در «تاج العروس في شرح القاموس» مى گويد: «توكّل»، اظهار عجز و اتّكاء به ديگرى است، اين از نظر عرف لغت و امّا نزد اهل حقيقت، اعتماد به آنچه نزد خدا است و يأس از آنچه در دست مردم است مى باشد، «متوكل» بر خدا به كسى مى گويند كه مى داند خداوند روزى و همه كارهاى او را كفايت مى كند، بنابراين تنها به او تكيه مى كند و بر غير او تكيه نمى كند.(4)
از آيات قرآن به خوبى استفاده مى شود كه از شئون توحيد آن است كه مؤمنان تنها بر خدا توكل كنند؛ چرا كه همه چيز و همه كار به دست او است، چنانكه در آيه 123 سوره «هود» مى خوانيم: «وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ»؛ (و همه كارها تنها به او بازگردانده مى شود؛ پس او را پرستش كن و بر او توكّل نما). همچنين در آيه 12 سوره (ابراهيم) مى خوانيم: «وَ عَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ»؛ (و توكل كنندگان بايد فقط بر خدا توكل كنند). چرا بر او توكل نكنيم و او را تكيه گاه خود در همه حال قرار ندهيم در حالى كه او قادر است و مهربان؟ چنانچه در آيه 217 سوره شعراء مى فرمايد: «وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ»؛ (بر خداوند تواناى رحيم توكّل كن).
پيامى كه اين وصف الهى مى دهد اين است كه در عالَم اسباب گم نشويد و فريب قدرتهاى ظاهرى مادى نخوريد، تكيه گاه خود را مخلوقات ضعيف و ناتوان قرار ندهيد، تنها بر ذات پاك پروردگار توكل كنيد، فقط از او مدد بجوئيد و به او دل ببنديد و تنها سر بر آستان او بسائيد. از سوى ديگر به عنوان تخلّق به اخلاق الله سعى كنيم در حدود توانائى، تكيه گاه ديگران باشيم و براى رضاى خدا در مشكلات به آنها كمك كنيم.
در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «اَلتَّوَكُّلُ عَلَى اللهِ نَجاةٌ مِنْ كُلِّ سُوْء وَ حِرْزٌ مِنْ كُلِّ عَدُوِّ»(5)؛ (توكل بر خداوند مايه نجات از هر بدى و وسيله نگهدارى از هر دشمن است).(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.