پاسخ اجمالی:
واژه «رقيب» چنانكه در «مفردات» آمده است در اصل از ماده «رقبه» به معناى گردن است، سپس به افراد محافظ و مراقب اطلاق شده است. به هر حال هنگامى كه اين وصف در مورد خداوند ذكر مى شود به معناى حافظ و نگهدارنده اى است كه هيچ چيز بر او مخفى و پوشيده نخواهد بود. البتّه مراقبت خداوند نسبت به تمام جهان هستى و همه بندگان و اعمال آنها، از طريق حضور او در همه جا است، نه نگاه كردن يا گردن كشيدن كه همه اينها از عوارض موجودات مادى است.
پاسخ تفصیلی:
واژه «رَقيبْ» چنانكه در «مفردات» آمده است در اصل از ماده «رقبه» به معناى گردن است، سپس به افراد محافظ و مراقب اطلاق شده يا از اين نظر كه گردن كسى را كه مورد توجّه و مراقبت آنها است حفظ مى كنند (گردن به خاطر اين كه از مهمترين اعضاى بدن است كنايه از كل وجود انسان است) و يا به خاطر اين كه گردن مى كشند و اطراف خود را نگاه مى كنند تا از خطرات آگاه گردند و لذا محلى را كه چنين كسى بر آن ايستاده «مَرقَب» مى گويند.(1)
ولى در بعضى از كتب لغت، عكس اين معنی ذكر شده، يعنى مفهوم اصلى اين واژه همان نگاهبانى و اِشراف بر چيزى است، سپس به عضو مخصوص يعنى گردن از اين جهت، «رقبه» گفته اند كه به هنگام مواظبت و نگاهبانى بوسيله چشم و گوش از حركت گردن استفاده مى شود.(2) در كتاب «العين» اصل اين واژه به معناى انتظار و در «مقاييس اللّغه» به معناى قد بر افراشتن براى مواظبت از چيزى آمده است.
به هر حال هنگامى كه اين وصف در مورد خداوند ذكر مى شود به معنى حافظ و نگهدارنده اى است كه هيچ چيز بر او مخفى و پوشيده نخواهد بود.(3) البتّه مراقبت خداوند نسبت به تمام جهان هستى و همه بندگان و اعمال آنها، از طريق حضور او در همه جا است؛ لذا نه نيازى به نگاه كردن دارد و نه گردنى دارد براى گردن كشيدن، و نه مانند آن [كه] از عوارض موجودات مادى است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.