عدل الهی در مردانه بودن نبوت!

اینکه از 124 هزار پیامبر حتی یک نفر زن نمی باشد به معنی بی ارزش بودن و تبعیض در حق زنان نیست؟!

بُعد اجرایی و عملی نبوت که نیازمند تحمل و صبر در برابر مشقات فراوانی مانند تماس با تمامی مشکلات و اقشار گوناگون مردم و رهبری جنگ و مواجهه با چالش های رهبری جامعه است، با طبیعت آفرینش مردان که در ابعاد جسمی و روحی قوی ترند مناسبت تر است و برای همین انبیاء از میان مردان انتخاب شده اند و معاف بودن زنان از تکلیف سنگین و پرمشقت رسالت، نه تنها امری تبعیض آمیز نیست بلکه عین عدالت الهی است. ضمن اینکه این معافیّت بدان معنا نیست که زنان از درجات معنوی و مراتب کمال محروم اند و در قرآن نیز از زنانی مانند حضرت مریم نام برده شده که معصوم و تطهیرشده و مطیع خدا و هم صحبت فرشتگان و الگوی تمامی زنان و مردان بوده است.

نگاه مردانه به ثواب بهشتی در قرآن

از وعده های قرآن چنین برمی آید که در بهشت همسرانی به نام «حورالعین» برای «مردان» داده خواهد شد. سوال اینجاست که اگر این نوع وعده ها - برای تشویق بشر به تقوا - در شأن انسان است، چرا چنین وعده ای فقط برای مردان است؟ اگر برای زنان نیز همسرانی بهشتی وجود دارد، چه ماهیّتی دارند و آنان با وجود همسرانی که در دنیا داشتند و باهم بهشتی شده اند، چگونه می توانند همسران بهشتی دیگری داشته باشند؟!

اولا: وعده های قرآن متناسب با مراتب مختلف کمالات انسانی و مناسب با گرایشات نوع بشر است؛ لذا چنین وعده هایی دور از شأن انسان نیست. ثانیا: «حورالعین» اختصاص به مردان ندارد. ثالثا: در بهشت بهترین و زیباترین مردان مؤمن لیاقت زندگی با زنان مؤمنه را خواهند داشت، مردانی که قطعا از حورالعین هایی که برای زنان بخواهد فرض شود زیباترند. رابعا: از آنجا که زنان شرم و حیای زیادی دارند به همین علت خداوند آنها را با چیزی که از آن شرم دارند به بهشت تشویق نمی کند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

بالإيثار يُسْتَحَقَّ اسمُ الکَرَمَ

با ايثار است که نام بخشندگى سزامند (آدمى) مى شود

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 24