پاسخ اجمالی:
واژه «طَعامْ» هم معنى مصدرى و هم اسم مصدرى دارد؛ یعنی هم به غذا خوردن گفته مى شود و هم به خود غذا. البته در «لسان العرب» تصريح شده كه «طعام» اسم جامعى است براى تمام خوردنى ها، ولى هم او و هم «راغب» در «مفردات» تصريح كرده اند كه اين واژه گاهى در نوشيدنى ها نيز به كار مى رود.
پاسخ تفصیلی:
واژه «طَعامْ» هم معنى مصدرى و هم معنی اسم مصدرى دارد، يعنى هم به غذا خوردن گفته مى شود و هم به خود غذا؛ و گاه اين واژه بر خصوص گندم اطلاق شده، چنانكه در حديثى آمده است كه پيغمبر(صلوات الله علیه) دستور داد زكات فطره را يك صاع (يك من) از «طعام» يا يك صاع از شعير (جو) بدهند که در اينجا طعام به معنى گندم در مقابل جو استعمال شده است.
در «لسان العرب» تصريح شده كه طعام اسم جامعى است براى تمام خوردنى ها، ولى هم او و هم «راغب» در «مفردات» تصريح كرده اند كه اين واژه گاهى در نوشيدنى ها نيز به كار مى رود، مانند: «وَ مَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّى وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَهُوَ مِنىِّ»(1)؛ (آنها که از آن بنوشند، از من نیستند؛ و آنها که بیشتر از یک پیمانه با دست خود، از آن نخورند، از من هستند).
«خليل بن احمد» در كتاب «العين» نيز مى گويد: در كلام عرب طعام غالبآ به خصوص گندم گفته مى شود. ولى ظاهرآ اين به خاطر آن است كه غالبآ غذاى اصلى نان است و آن را نيز از گندم درست مى كنند، و گرنه بسيارى از ارباب لغت تصريح كرده اند كه مفهوم طعام عام است.(2) بعضى نيز گفته اند طعام به معنى خرما است. اين سخن نيز ظاهرآ به خاطر همان است كه در آن عصر و محيط خرما يك غذاى اصلى بوده است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.