پاسخ اجمالی:
در هستی دو پديده «رعد و برق» که با نظم خاصى صورت مى گيرد، دارای آثار و بركات بسیاری است. از این رو قرآن می فرماید: «آيتى كه گاهى توأم با خوف و گاهى همراه با اميد است». در واقع ترسى كه ناشى از صداى مهيب و صاعقه هاى مرگبار است؛ و اميدی به خاطر احتمال نزول باران، چرا كه غالبا رگبارهاى پربركتى بعد از رعد و برق ايجاد مى شود. سپس می فرماید: «رعد تسبيح و حمد او مى گويد». در واقع بازگو كننده علم و قدرت خدا است. چرا كه «تسبيح» به معنى منزّه شمردن از هر عيب و نقص است؛ لذا رعد از اوصاف جمال و جلال خداوند است.
پاسخ تفصیلی:
كمتر كسى است كه قبل از مطالعه درباره اسرار رعد و برق اهمّيّت چندانى براى اين دو پديده آسمانى قائل باشد؛ و معمولا همه به سادگى از كنار آن مى گذرند، و شايد بعضى آنها را شوخى طبيعت مى پندارند، و بعضى نيز افسانه هاى خرافى پيرامون آنها مى گويند. ولى حقيقت اين است كه اين دو پديده با نظم خاصّى صورت مى گيرد و آثار و بركات قابل ملاحظه اى براى انسان ها دارد كه شرح آن در تفسير برخی از آيات قرآن آمده است.
قرآن در آیه 24 سوره روم با صراحت، برق آسمان را يكى از آيات خدا مى شمرد: (و از نشانه هاى او این است که برق [آسمانى] را به شما نشان مى دهد که مایه بیم و امید است [بیم از صاعقه، و امید به نزول باران])؛ «وَ مِنْ آياتِهِ يُرِيْكُمُ الْبَرْقَ خَوْفا وَ طَمَعاَ».
ترسى كه ناشى از صداى مهيب آن بعلاوه احتمال توأم شدن با صاعقه هاى مرگبار است؛ و اميد و طمع به خاطر احتمال نزول باران، چرا كه در بسيارى از موارد، رگبارهاى پربركتى بعد از رعد و برق ايجاد مى شود. شايد به همين دليل در ادامه آيه مى فرماید: (و از آسمان آبى فرو مى فرستد که زمین را بعد از مردنش بوسیله آن زنده مى کند)؛ «وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءآ فَيُحيْىْ بِهِ اْلأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها». زمين خشك و سوزانى كه بوى مرگ از آن به مشام مى رسيد؛ بعد از چند باران و رگبار حيات بخش چنان زنده مى شود و گل ها و گياهان در آن مى خندند كه گوئى هرگز آن زمين سابق نيست. لذا در پايان آيه باز به عنوان تأكيد مى فرماید: (در این نشانه هایى است براى گروهى که مى اندیشند)؛ «اِنَّ فِى ذلِکَ لاَياتٍ لِقَومٍ يَعْقِلُوْنَ». در واقع آنها مى فهمند كه اين پديده ها ساده نيست كه به صورت تصادف و اتفاق رخ داده باشد؛ پس در آن مى انديشند و به اسرارش آشنا مى شوند.
همين معنى در آیه 12 سوره رعد با تعبير ديگرى آمده است؛ و به عنوان معرّفى ذات پاك خداوند از طريق آثار او مىفرمايد: (او کسى است که برق [و صاعقه] را به شما نشان مى دهد، که هم مایه بیم است و هم مایه امید)؛ «هُوَ الَّذِى يُرِيْكُمُ الْبَرْقَ خَوْفا وَ طَمَعا». ترس از صاعقه ها و اميد به نزول باران، يا ترس مسافران و اميد حاضران در شهرها و آبادى ها. جالب اينكه بعد از آن بلافاصله مى فرمايد: (و ابرهاى سنگین بار ایجاد مى کند)؛ «وَ يُنْشِىءُ السَّحابَ الثِّقالَ» ابرهایی متراکم که حامل قطرات زیاد آب است.
همچنین خداوند در آیه 13 سوره رعد به پديده «رعد» اشاره کرده و مىفرمايد : (رعد تسبيح و حمد او مى گويد)؛ «وَ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ». اين تعبير نشان مى دهد كه اين پديده آسمانى مسأله ساده اى نيست؛ بلكه بازگو كننده علم و قدرت خدا است. چرا كه «تسبيح» به معنى منزّه شمردن از هر عيب و نقص، و «حمد» به معنى ستايش او در برابر كمالات است؛ و به اين ترتيب غرّش رعد از اوصاف جمال و جلال خدا سخن مى گويد! اين سخن ممكن است به زبان حال باشد؛ همانگونه كه يك اختراع مهم از علم و آگاهى مخترع، و يك تابلوى بسيار زيبا از ذوق سرشار نقّاش، و يك قطعه شعر دل انگيز از ذوق ادبى گوينده، سخن مى گويد، و او را مدح و ستايش مى كند، و يا اشاره به زبان قال(سخن) باشد؛ آنچنان كه بعضى از مفسّران گفته اند كه تمام ذرّات اين جهان هر كدام براى خود سهمى از عقل و شعور دارند؛ و تسبيح و حمد آنها از روى عقل و شعور و درك است. «فخر رازى» در تفسير خود مى گويد: «بعيد نيست كه خداوند حيات و علم و قدرت و نطق را در اجزاى ابر ايجاد كند؛ و صدايى كه به گوش مى رسد از افعال اختيارى او باشد، همانگونه كه كوه ها در زمان داود و سنگريزه ها در زمان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) تسبيح خدا گفته اند».(1)
هريك از اين دو احتمال باشد، در بحث ما تفاوتى ندارد؛ و در هر حال معلوم مى شود در اين پديده آسمانى اسرارى نهفته است كه بيانگر عظمت خالق و آيتى از آيات او است. اصولا آب و بخار و ابرى كه از آن ناشى مى شود موجودى است ضد آتش ولى به قدرت پروردگار آتش عظيمى از آن بر مى خيزد كه از تمامى آتش هاى روى زمين سوزان تر است. همچنين بخار، جسم بسيار لطيفى است ولى صدائى از آن بر مى خيزد كه از افتادن اجسام سخت و سنگين بر نمى خيزد. از مجموع اين آيات به خوبى استفاده مى شود كه «رعد» و «برق» هر كدام از پديده هاى قابل توجّه جهان هستى است كه بايد جدّا روى آن مطالعه كرده، و به اسرار آن آشنا شد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.