پاسخ اجمالی:
امام صادق(ع) در این باره می فرماید: «اى مفضّل! من تو را از فايده وزش باد آگاه مى كنم. آيا نمى بينى وقتى هوا راكد مى شود چگونه اندوه انسان را فرا گرفته و نفس ها در سينه حبس مى شود، افراد سالم بيمار، و بيماران به زحمت مى افتند، ميوه ها خراب و سبزى ها متعفن مى شود و سبب بيمارى وبا و آفت در غلات مى شود. اى مفضّل! فكر كن چگونه هواى صاف و بارانى پشت سر هم بر اين عالم وارد مى شوند؛ آيا نمى بينى هنگامى كه باران پی در پی و بيش از حد ببارد سبزى ها و زراعت ها مى گندد؟ بدن حيوانات سست مى شود و ...».
پاسخ تفصیلی:
امام صادق(علیه السلام) در تبیین فوائد باد و باران خطاب به «مفضّل» می فرمایند: «اى مفضّل! من تو را از فايده وزش باد آگاه مى كنم. آيا نمى بينى وقتى هوا راكد مى شود چگونه غم و اندوه سراسر وجود انسان را مى گيرد؟ نفس ها در سينه حبس مى شود، افراد سالم بيمار، و بيماران به زحمت مى افتند، ميوه ها خراب، و سبزى ها متعفّن مى گردد، سبب بيمارى وبا و آفت در غلّات مى شود، و اين نشان مى دهد كه وزش باد از تدبير خداوند حكيم، براى اصلاح حال خلق است.
اگر سلطانى در ميان اهل كشورش مقادير زيادى از طلا و نقره پخش كند آيا او در نظر آنها شخص بزرگى نخواهد بود و آوازه او به همه جا نمى رسد؟ آن كجا و يك باران فراوان با بركت كجا؟ چرا كه به وسيله آن شهرها آباد، و آنقدر غلّات زياد مى شود كه از مقادير مهم طلا و نقره در مجموع روى زمين بيشتر خواهد بود... .
درست دقت كن چگونه باران بر زمين فرو مى ريزد، خداوند آن را از بالا فرو مى فرستد، تا زمين هاى سخت و سفت نرم شود و سيراب گردد؛ و اگر از يكسو مى آمد بر مواضع بلند مسلّط نمى شد، و زراعت كم مى گشت. بعلاوه ريزش باران هزينه زياد آبيارى را از دوش بسيارى از مردم بر مى دارد، و نزاع ها و كشمكش هاى ناشى از تقسيم آب و اجحاف زورمندان بر ضعفاء را از بين مى برد. خداوند آن را به صورت قطرات ريز فرو مى فرستد؛ تا آهسته در زمين فرو رود، و آن را سيراب كند، و اگر آن را به صورت جريان سريع نازل مى كرد در زمين فرو نمى رفت؛ بلكه زراعت ها را در هم مى كوبيد. بعلاوه نزول باران هوا را مرطوب، پوست بدن را نرم، آلودگى هوا را برطرف، بيمارى ناشى از آن را نابود، و درختان و زراعت ها را شستشو داده و از بيمارى مصون مى دارد».
در قسمت ديگرى از اين روايت مى فرمايد: «اى مفضّل! فكر كن چگونه هواى صاف و بارانى پشت سر هم بر اين عالم وارد مى شوند؛ اگر يكى از آنها هميشه بود اسباب فساد مىشد. آيا نمى بينى هنگامى كه باران پى در پى و بيش از حد ببارد سبزى ها و زراعت ها مى گندد؟ بدن حيوانات سست مى شود، هوا بسيار سرد و موجب انوع بيمارى ها مى گردد، و جادّه ها خراب مى شود؛ و اگر هوا دائما صاف و بى ابر باشد، زمين مى خشكد، و نباتات مى سوزد، آب چشمه ها و نهرها پائين مى رود، و به مردم زيان مى رساند، و خشكى هوا باعث انواع ديگرى از بيمارى ها مى شود. اما هنگامى كه اين دو به طور متعاقب در اين جهان روى دهند، هوا معتدل مى شود؛ هريك از اين دو، ضرر ديگرى را از ميان مى برد، و همه چيز رو به راه مى شود».(1)
همچنین امام سجاد(علیه السلام) در حديث ديگرى می فرمایند: «خداوند باران را از آسمان نازل مى كند تا به تمام قلّههاى كوه ها و تپه ها و گودال ها، و خلاصه تمام نقاط مرتفع و هموار برسد و آن را دانه دانه، و نرم، و پى در پى، گاه به صورت دانه هاى درشت، و گاه قطره هاى كوچك قرار داده تا كاملا در زمين فرو رود و زمين سيراب شود. آن را به صورت سيلاب نفرستاد تا زمين ها و درختان و مزارع و ميوه هاى شما را خراب كند».(2)
از سویی مطالعات جديد دانشمندان پرده از روى اسرار تازه اى برداشته و تأثير فوق العاده بادها در ريزش باران را در اشكال تازه اى مشخص نموده كه بيان زير نمونه اى از آن است:
براى تشكيل ابر و ريزش باران دو شرط لازم است:
الف - وجود بخار آب در هوا
ب - اشباع هوا از بخار و تقطير آن.
در مورد شرط اوّل گرچه هيچگاه هوا خالى از بخار آب نيست و حداكثر تا حدود 50 گرم در متر مكعب مى رسد؛ ولى اين اندازه رطوبت براى تشكيل ابر و ريزش باران كافى نيست. امّا شرط دوّم يعنى رسيدن به حالت اشباع و حدوث پديده تقطير (تبديل بخار به مايع) لازمه اش سرد شدن هوا است. همانطور كه در زمستان شيشه پنجره اطاق هايى كه در آن اشيائى مثل سماور و امثال آن وجود دارد، بخار توليد مى كنند و عرق مى نمايند.
يگانه عامل مؤثّر براى سرد شدن هوا كه آن را به مرحله تشكيل ابر و تقطير برساند اوج گرفتن و بالا رفتن هوا است؛ و بالا رفتن هوا به سه نوع يا در سه مورد پيش مى آيد، و در هر مورد باران خاصّى نازل مى شود.
1- برخورد باد به برجستگى هاى زمين و صعود از دامنه هاى كوهستانى كه توليد باران هاى كوهستانى مى كند.
2- گرم و سبك شدن و صعود فوق العاده هوا در اثر تابش آفتاب و تماس با مناطق داغ (باران هاى طوفانى).
3- برخورد دو جناح سرد و گرم باد، و زير و رو رفتن آنها (باران هاى جبهه اى) و تمام ابرها و باران ها، ناشى از يكى از سه پيش آمد فوق است و از همه مهم تر نوع آخر است.
پس باد در كليّه مراحل مربوط به ابر و باران از برداشتن بخار آب و رساندن آن به سرزمين هاى خشك گرفته، تا بالا رفتن و سرد شدن، و بالاخره به هم زدن و بارور كردن ابر دخالت دارد؛ و ابر و باران بدون باد ممكن نيست. اصولا ابر چيزى جز باد، يعنى باد حامل آب نمى باشد.
در بخش ديگرى از اين تحقيق آمده: «رگبار باران هاى طوفانى از ابرهاى انباشته چندين طبقه ای مى ريزد که تا ارتفاع بيش از ده كيلومتر صعود مى نمايند. اين ابرهاى جوشان و خروشان به صورت كوه هايى در مى آيند كه قسمت بالاى آن از سوزن هاى يخ و قطعات برف مستور و گاهى مملو از تگرگ است. تا قبل از جنگ جهانى اول كه در آن زمان هواپيماها توانستند به بالاى ابرها بروند و خلبانان پرده هاى بافته شده از يخ را كه همان ابرهاى مرتفع است مشاهده نمايند؛ كسى خبر از وجود يخ و برف و تگرگ در ابرهاى آسمان نداشت. صعود انقلابى و طبقه طبقه بادهاى مرطوب گرم شده سبب تشكيل كوه هاى مرتفع از ابرهاى يخ زده مى گردد كه توأم با رگبارهاى شديد در ميان رعد و برق هاى است.(3)
اين بيان مى تواند تفسير تازه اى براى آيه 43 سوره نور ارائه دهد؛ و پرده از يك معجزه جالب علمى قرآن بردارد. آنجا كه مى گويد: «وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ فَيُصِيْبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَصْرِفُهُ عَمَّنْ يَشاءُ يَكادُ سَنابَرْقِهِ يَذْهَبُ بِاْلأَبْصارِ»؛ (و از آسمان ـ از کوههایى در آن [ابرهایى به شکل کوه ]ـ دانه هاى تگرگ نازل مى کند، و هر کس را بخواهد بوسیله آن زیان مى رساند، و از هر کس بخواهد این زیان را برطرف مى کند؛ نزدیک است درخشندگى برق آن [ابرها، بینایى] چشمها را ببرد!).
كدام كوه در آسمان است كه دانه هاى تگرگ در آن وجود دارد؟ اين سؤالى است كه پاسخ آن براى بسيارى مشكل و پيچيده بود؛ و لذا تفسيرهاى مختلفى براى آن ذكر مى كردند. ولى با توجّه به اكتشافات بالا روشن مى شود كه براى تفسير آيه مزبور، نيازى به توجيه و تقدير و مجاز و امثال آن نيست؛ و معنى آيه در پرتو اين مطلب روشن است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.