پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در تبیین نقش زبان و کلام در تجلي «شخصیت انسان» می فرماید: «انسان زير زبان خود پنهان است»؛ زیرا سخن ترجمان عقل و دريچه اى به سوى روح آدمى است. از سویی برخی افراد ظاهری آراسته دارند اما همين كه سخن مى گويند شخصیت تو خالى آنها آشکار می شود، بر عكس افرادى ظاهرى آراسته ندارند، اماهمين كه سخن مى گويند انسان احساس مى كند شخص دانشمندی سخن می گوید. از این رو به فرموده امام علی(ع) بايستي كلام خود را بر عقل و معرفت عرضه كرد اگر رضاى خدا در آن است بر زبان جارى كند؛ وگرنه سكوت بهتر است.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در حکمت 148 «نهج البلاغه» درباره نقش زبان در تجلي «شخصیت انسان» مى فرمايد: (انسان زير زبان خود پنهان است [و تا سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد])؛ «الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ».
منظور از «مرء»؛ (انسان) در اينجا شخصيت و ارزش انسان است و منظور از «مخبوء»؛ (نهفته بودن) در زير زبان اين است كه هنگامى كه سخن بگويد شخصيت او آشكار مى شود، چرا كه سخن، ترجمان عقل و دريچه اى به سوى روح آدمى است و هر چه در روح اوست از خوب و بد، والا و پست، بر زبان و كلماتش ظاهر مى شود. گاه انسان به افرادى برخورد مى كند كه از نظر ظاهر بسيار آراسته و پرابهت اند، اما همين كه زبان به سخن مى گشايند مى بيند كه چقدر تو خالى است، و بر عكس به افرادى برخورد مى كند كه ابداً ظاهرى آراسته ندارند؛ اما هنگامى كه زبان به سخن مى گشايند، انسان احساس مى كند شخص دانشمند و حكيمى است.
مرحوم علامه مجلسى اين كلام را از «مصباح الشريعة» با اضافه اى از امام صادق از اميرمؤمنان على(عليهما السلام) نقل كرده است و آن اين كه امام(عليه السلام) به دنبال اين جمله مى فرمايد: «فَزِنْ كَلاَمَكَ وَ اعْرِضْهُ عَلَى الْعَقْلِ وَ الْمَعْرِفَةِ فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ وَ فِي اللَّهِ فَتَكَلَّمْ بِهِ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ فَالسُّكُوتُ خَيْرٌ مِنْه»(1)؛ (حال كه چنين است كلام خود را بسنج و بر عقل و معرفت عرضه دار هرگاه رضاى خدا در آن است آن را بر زبان جارى كن و اگر غير از آن است سكوت از چنين سخن گفتنى بهتر است).
درباره اهميت اين جمله كوتاه و تاثير آن در شناخت انسان ها دانشمندان اسلامي، سخن هاى برجسته اى گفته اند از جمله ابن ابى الحديد در ذيل همين كلام حكمت آميز مى گويد: «مفهوم اين كلام در عبارات مختلفى آمده، اما تعبيرى كه در اينجا آمده از نظر كوتاه بودن و پرمعنا بودن نظير و مانند ندارد».(2)
مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» خود مى گويد: «اديب، فقيه و فيلسوف تنها با سخنانشان شناخته مى شوند و همچنين وكلا و اخترشناسان، ولى طبيب و مهندس و مانند آنها هم با سخنانشان شناخته مى شوند و هم با كارهايشان و به هر حال هر انسانى كه سخنان تازه و مفيدى در اختيار برادر هم نوعش بگذارد عاقل، عالم، اديب، فقيه و فيلسوف است، اما سخنوران فصيحى كه اثر با ارزشى از خود به يادگار نگذارده اند سوفسطائيانى بيش نيستند، هر چند هزاران جلد نثر و نظم نوشته باشند».(3)
تأثير اين سخن امام(عليه السلام) به قدرى در شعر شعرا و اديبان نمايان است.
سعدى مى گويد:
تا مرد سخن نگفته باشد *** عيب و هنرش نهفته باشد
نيز مى گويد:
زبان در دهان اى خردمند چيست *** كليد در گنج صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند كسى *** كه گوهر فروش است يا پيله ور
شاعر ديگرى مى گويد:
آدمى مخفى است در زير زبان *** اين زبان پرده است بر درگاه جان
شاعر ديگرى مى گويد:
مرد، ار خزف و طلاى كان است *** در زير زبان خود نهان است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.