پاسخ اجمالی:
مخالفان حجاب، علل گوناگونی را ذکر کرده اند؛ از جمله: 1- برخی رهبانیت را انگیره حجاب می دانند. در پاسخ می توان گفت: در این اندیشه ممکن است حجاب را ثمره رهبانیت دانست، اما اسلام هرگز به چنین علتی استناد نکرده است. از سویی حجاب قبل از مسیحیت نیز وجود داشته است. 2- عدم امنیت علت تعیین حجاب است. اما اسلام ناامنی را علت اساسی نمی داند زیرا در این صورت با برقراری امنیت، دیگر حجاب لازم نیست. 3- حسادت مرد سبب حجاب می شود. زیرا مرد نمی خواهد مرد دیگری به زن او نگاه کند. اما اسلام غیرت را علت اساسی حجاب نمی داند.
پاسخ تفصیلی:
مخالفان حجاب سعی کرده اند جریانات ظالمانه ای را به عنوان علت پدید آمدن حجاب ذکر کنند و در این راستا نظریات گوناگونی را ابراز نموده اند. اینک به بررسی هر یک از این علت ها پرداخته و در آخر به نظریه صحیح اشاره خواهیم کرد.
1- ریاضت و رهبانیت
برخی می گویند: از آنجا که زن بهترین وسیله برای کامرانی بشر است و اگر او آزاد و بدون پوشش و حجاب باشد به طور طبیعی مرد را به سوی خود جذب کرده و هر دو به لذت جویی خواهند افتاد، لذا پیروان رهبانیت و ترک لذت برای این که محیط را کاملاً با زهد و ریاضت سازگار کنند بین زن و مرد حریم قائل شده، پوشش را وضع کرده اند.
پاسخ: اولاً: ما منکر نیستیم که رهبانیت و ترک لذّت در نقاطی از جهان وجود داشته است و شاید بتوان پوشش زن را در جاهایی که چنین فکری حکومت می کرده است از ثمرات آن دانست، ولی اسلام که پوشش را تعیین کرد، در هیچ جا به چنین علتی استناد نکرده است.
ثانیاً: اسلام با فکر ریاضت و رهبانیت سخت مبارزه کرده است. و لذا خداوند متعال درباره مسیحیان می فرماید: «وَرَهْبانِیهً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیهِمْ»(1)؛ (رهبانیتی را که ابداع کرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بودیم).
ثالثاً: مسأله حجاب قبل از مسیحیت نیز وجود داشته است.
2- عدم امنیت
ناامنی سبب دیگری است که برای به وجود آمدن پوشش ذکر کرده اند. در زمان های قدیم بی عدالتی و ناامنی در جامعه بسیار بوده و همواره دست تجاوز زورمندان و قلدران به مال و ناموس مردم دراز بوده است. ایران در دوره ساسانی ناظر جنایت ها و فجایع عظیمی در این زمینه بوده است. شاه زادگان و موبدان و حتی کدخداها و ارباب ها، هر گاه از وجود زن زیبایی در یک خانه مطّلع می شدند به آن خانه می ریختند و زن را می ربودند.
پاسخ: ما وجود ناامنی و بی عدالتی زمان گذشته و تأثیر آن ها را در مخفی کردن زن منکر نیستیم ولی باید ملاحظه کنیم که آیا فلسفه پوشش زن در اسلام همین امر بوده است؟
اولاً: این سخن درست نیست، زیرا در عصر ما که امنیت برقرار شده، دیگر حجاب لازم نیست.
ثانیاً: علت دستور پوشش در اسلام عدم امنیت نبوده است، لااقل علت اساسی و منحصر عدم امنیت نبوده است؛ زیرا این امر نه در آثار اسلامی به عنوان علت پوشش معرفی شده است و نه چنین چیزی با تاریخ تطبیق می کند. در میان اعراب جاهلیت پوشش نبود و در عین حال امنیت فردی به واسطه زندگی قبیله ای وجود داشت.
ثالثاً: امنیت تنها امنیت جانی نیست بلکه امنیت روحی و روانی نیز مورد نظر اسلام است، و اسلام می خواهد در جامعه امنیت در تمام مقوله ها جاری باشد و این با بی حجابی تأمین نمی شود.
3- حسادت مرد
در نظر دیگر گفته شده علت این که مرد زن را بدین شکل اسیر نگه می دارد، حسّ خودپرستی و حسادت وی نسبت به مردان دیگر است. مرد نمی خواهد و رشک می برد که مردان دیگر ولو با نگاه کردن یا هم سخن شدن از زنی که تحت اختیار او است، استفاده کنند.
پاسخ: ما قبول داریم که در مرد تمایل به عفاف و پاکی زن وجود دارد. یعنی مرد رغبت خاصی دارد که همسرش پاک و دست نخورده باشد، ولی سخن در آن است که این تمایل، حسادت نام دارد یا اسم دیگری دارد که همان «غیرت» مرد است. ما معتقدیم که حسادت و غیرت دو صفت کاملاً متفاوتند و هر کدام ریشه ای جداگانه دارند: ریشه حسادت، خودخواهی و از غرایز و احساسات شخصی می باشد. غیرت یک حسّ اجتماعی و نوعی است و فایده و هدفش متوجه دیگران است. غیرت، نوعی پاسبانی است که خداوند برای مشخص بودن و مختلط نشدن نسل ها در وجود انسان نهاده است.
امّا در مورد این که نظر اسلام درباره حجاب و پوشش، احترام گذاردن به حسّ غیرت است یا نه؟ باید بگوییم که: بدون شک اسلام همان فلسفه ای که در حسّ غیرت است؛ یعنی حفاظت، پاکی نسل و عدم اختلاط انساب را مدّ ظر نظر دارد، ولی علت حجاب اسلامی را منحصر به آن نمی داند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.