پاسخ اجمالی:
امروزه علم اثبات کرده مادری در زنان، ضرورتی حیاتی برای جسم و بدن زن است و احساس مادری لذت بخش ترین بخش زندگی زنانه است. از این رو تهی ساختن زن از این احساس، انکار بخشی از هستی اوست. همچنین علم ثابت کرده فرزندانی که در دامن مادر تربیت نشوند، فاقد اعتماد به نفس بوده و کارآیی لازم را ندارند. از این رو گرچه «مدرنیسم» برای فروپاشی بنیان خانواده سنتی کوشید، اما موفق نبوده، و در مقابل «پست مدرنیسم» خانواده را معیار سامان بخشی به وضع جامعه می داند. لذا نظریه مردنمایی زن به معنای سلب شخصیت واقعی اوست.
پاسخ تفصیلی:
علم اثبات کرده است: مادری در زنان ضرورتی حیاتی برای جسم و بدن زن است و احساس مادری از نظر روانی لذت بخش ترین بخش زندگی زنانه است، که زندگی آنان را با معنی و مفهوم می سازد، و عشق مادری کانون همه عشق ها است، و تهی ساختن زن از این احساس، انکار برخی از کیان و هستی اوست.
این نیز ثابت شده است که فرزندانی که در دامن مادر تربیت نشوند ناقص اند، اعتماد به نفس ندارند، و از کارآیی لازم نیز برای جامعه بشری برخوردار نیستند. نیز ثابت شده است که بازده اقتصادی این افراد کاهش می یابد. همچنین ضرورت تشکیل خانواده و آثار و نقش سازنده آن در مرد و زن و فرزندان از نتایج یافته های علمی است. از این رو، گرچه «مدرنیسم» برای فروپاشی خانواده گسترده و سنّتی کوشید، لیکن موفقیتی چندان به دست نیاورد، بلکه دچار پیامدهای ویرانگر اجتماعی نیز گردید، و «پست مدرنیسم» شتابزده به خانواده سنتی روی آورد و آن را معیار سامان بخشی به وضع نابسامان جامعه های انسانی دانست. بنابراین، نظریه مردنمایی زنان و همانندسازی رفتاری با مردان به معنای سلب شخصیت واقعی زن و ارزش والای اوست.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.