پاسخ اجمالی:
بنابر برهان «مظهر جامع»، در وحدت ذاتى، مجالى براى اسماء تفصيلى نيست؛ چراكه تفصيل نحوه اى از كثرت است و در مظاهر تفصيلى ظاهر شده در خارج، احكام كثرت جاری است؛ يعني وحدت ذاتي در اين مظاهر ظهوري ندارد. پس فرمان الهى مقتضى صورتى اعتدالى است تا بتواند براى حق، مظهرى از جهت اسماى تفصيليه و وحدت حقيقيه آن باشد و آن صورت اعتدال، همان انسان كامل(امام) است.
پاسخ تفصیلی:
ابن تركه در «تمهيد القواعد» بر ضرورت وجود امام حيّ در هر زمان، به دليلى به نام «برهان مظهر جامع» تمسك كرده كه ما آن را به طور خلاصه در ضمن مقدماتى اين گونه تقرير مى كنيم:
1. انسان كامل داراى مقامى است كه هيچ موجودى از موجودات جهان امكان هم وزن آن نيست.
2. ذات واجب، به هيچ وصفى حتى وصف اطلاق محدود نمى باشد، لذا اطلاق، وصف ذات نبوده؛ بلكه عنوان آن مى باشد و اما اولين تعين و ظهور او همان وحدت حقيقى است كه دارى دو چهره واحديت و احديت مى باشد.
3. هويت مطلقه خداوند چون در مقام ظهور، احكام وحدت بر آن غلبه دارد، لذا كثرت نه تنها مقهور بلكه محو مى گردد.
نتيجه: چون در وحدت ذاتى مجالى براى اسماى تفصيلى نيست؛ زيرا كه تفصيل نحوه اى از كثرت است و هر گونه كثرتى در آنجا مقهور است و در مظاهر تفصيلى اى كه در عالم خارج ظاهر مى شوند و از اجزاى عالم اكبر شمرده مى شوند، احكام كثرت، غالب بر وحدت و احكام آن است، يعنى وحدت ذاتى در اين مظاهر، ظهورى ندارد، پس فرمان الهى مقتضى صورتى اعتدالى است كه در آن وحدت، ذاتى و يا كثرت امكانى بر يكديگر غلبه نداشته باشد، تا آنكه بتواند براى حق، مظهرى از جهت اسماى تفصيليه و وحدت حقيقيه آن باشد و آن صورت اعتدال كه از عدالت كبری برخوردار است همان انسان كامل است كه احاطه بر جميع مراتب مطلقه ذاتى و مقيده امکانی دارد، و از يك سو به واحديت كه در دايره عالم الوهيت و فوق آن است مرتبط است و از ديگر سو به عالم طبيعت وابسته است.(1)،(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.