پاسخ اجمالی:
برخی می گویند: «مسیحیت» این افتخار را دارد که هیچ اسمی از جنگ در آن نیست. در پاسخ به این افراد می گوییم: اسلام این افتخار را دارد که قانون «جهاد» دارد. در واقع «مسیحیت» طرحی جامع برای جامعه و قانونی برای تشکیل حکومت ندارد تا قانون جهاد داشته باشد. بلکه یک سلسله نصیحت است، اما اسلام دینی است که وظیفه و تعهّد خودش را این می داند که جامعه و حکومت تشکیل بدهد، چرا که رسالتش اصلاح جهان است. وانگهی در «کتاب مقدس» آمده: «گمان نکنید که من آمده ام تا صلح را بر روی زمین بیاورم، بلکه شمشیر آورده ام».
پاسخ تفصیلی:
برخی می گویند: «مسیحیت» این افتخار را دارد که هیچ اسمی از جنگ در آن نیست ولی ما می گوییم: اسلام این افتخار را دارد که قانون «جهاد» دارد. «مسیحیت» که جهاد ندارد، چون طرحی جامع برای جامعه و قانونی برای تشکیلات اجتماعی ندارد تا قانون جهاد داشته باشد. «مسیحیت» تنها یک سلسله نصیحت است. اسلام دینی است که وظیفه و تعهّد خودش را این می داند که جامعه و حکومت تشکیل بدهد و رسالتش اصلاح جهان است. چنین دینی نمی تواند بی تفاوت باشد. نمی تواند جهاد نداشته باشد، همچنان که دولت نمی تواند ارتش نداشته باشد.
وانگهی با مراجعه به «تورات» و «انجیل» پی می بریم که در آیاتی چند به جنگ و جهاد اشاره شده است. اینک به نمونه هایی در این باره اشاره می کنیم:
1) در «انجیل متّی» آمده است: «گمان نکنید که من آمده ام تا صلح را بر روی زمین بیاورم، بلکه شمشیر آورده ام».(1)
2) در «تورات» آمده است: «چون به شهری نزدیک می شوی تا با اهل آن بجنگی ابتدا آنان را به صلح دعوت کن. اگر دعوت تو را به صلح پذیرفتند و آن شهر را در اختیارت گذاردند، تمام مردم آن مسخّر برای توست و همه برده تو می شوند. و اگر با تو صلح نکردند بلکه از راه جنگ وارد شدند، آنان را محاصره کن، و چون پروردگارت تو را یاری کرد و بر آن ها دست یافتی تمام مردانشان را از دم شمشیر بگذران و تمام زنان و اطفال و چارپایان و هر آنچه در شهر است، غنیمت برای توست و می توانی از آن ها که پروردگارت به تو عطا کرده استفاده کنی و این چنین انجام می دهی با شهرهای دور افتاده که از شهرهایی نیستند که امّت تو در آن قرار دارند. و امّا آن شهرهایی را که پروردگارت برای تو نصیبی در آن ها قرار داده هیچ انسانی را در آن ها باقی مگذار».(2)،(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.