پاسخ اجمالی:
برای جلوگیری از سقوط در ورطه «از خود بیگانگی» و درمان آن لازم است فرد یا جامعه با محاسبه نفس و بازنگری نقادانه نسبت به گذشته، هویت واقعی خویش را بیابد. در واقع پیدایش «از خود بیگانگی»، گاه به دست خود انسان، و گاه با غفلت خود و طرح و برنامه دیگران صورت می پذیرد. از این رو تنبه و خارج شدن از غفلت، یکی از شیوه های درمان «از خود بیگانگی» است. از سویی استعمارگران از غفلت جامعه استفاده کرده و درصدد تعیین هویت فرهنگی او بر می آیند. لذا لازم است هویت واقعی فردی و جمعی خود را شناخته و مراقب آن باشیم.
پاسخ تفصیلی:
برای جلوگیری از سقوط در ورطه «از خود بیگانگی» و نجات از آن، توجه به چند نکته لازم است:
1- تنبّه و خارج شدن از غفلت.
2- بازنگری نقّادانه همراه با تقوا نسبت به گذشته.
اگر فرد یا جامعه ای در اعمالی که انجام می دهد بازنگری نکند و در بعد فردی محاسبه نفس نداشته باشد، و در بُعد اجتماعی نیز از فرهنگ خود و بیگانه به طور کافی مطّلع نباشد و در باب شیوه و میزان نفوذ فرهنگ بیگانه در فرهنگ خودی بازنگری و بازشناسی نداشته باشد، امکان فاصله گرفتن از هویت واقعی خویش بسیار زیاد است. و این فاصله گرفتن می تواند آن قدر پیش رود که به نسیان خود و فرهنگ خودی و «از خود بیگانگی» بینجامد که راه نجاتی برای «از خود بیگانگی» او متصور نیست.
خداوند متعال در این باره می فرماید: «یأَیها الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ * وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسیهُمْ أَنفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»(1)؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید! تقواى الهى پیشه کنید؛ وهرکس باید بنگرد تابراى فردایش چه چیزاز پیش فرستاده؛ و تقواى الهى داشته باشید که خداونداز آنچه انجام مى دهید آگاه است * و همچون کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به خود فراموشى گرفتار کرد؛ آنها گناهکارانند).
مفسّران می گویند: مقصود از تقوای دوم در آیه فوق، تقوا در بازنگری اعمال است. اگر انسان در این مرحله هم از تقوا برخوردار نباشد دچار خود فریبی شده و به سوی «از خود بیگانگی» سوق داده می شود. در بینش قرآنی، بازنگری اعمال گذشته باید توأم با تقوای الهی باشد تا نتیجه مطلوبی داشته باشد. «از خود بیگانگی»، گاه به دست خود، گاه با غفلت خود و طرح و برنامه دیگران صورت می پذیرد. انسان، گاه خود، موجود دیگری را به جای خود می نهد و از خود بیگانه می شود و گاه از خود غافل می شود و دیگران برای او خودی تعیین می کنند و در فکر استثمار او بر می آیند و برای او، خودِ متناسب با اهداف خودشان تعیین می کنند.
در امور اجتماعی نیز جامعه ای که از خود غافل شود، استعمارگران درصدد تعیین هویت فرهنگی او بر می آیند و به او الگو می دهند. لذا برای نجات از این دو آسیب بزرگ، لازم است هویت واقعی فردی و جمعی خود را بشناسیم و همواره مراقب آن باشیم. خداوند متعال در این باره می فرماید: «یآ أیهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیکُمْ أَنْفُسَکُمْ لایضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیتُمْ»(2)؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید! مراقب خود باشید. اگر شما هدایت یافته باشید، گمراهى کسانى که گمراه شده اند، به شما زیانى نمى رساند.).(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.