پاسخ اجمالی:
در «کثرت گرایی» دینی، رویکردهای گوناگونی وجود دارد. مانند: رویکرد تبادل نظر و گفتگوی بین ادیان؛ در این نگاه که مورد تایید قرآن است، متدینان برای رسیدن به دین صحیح تر، به مطالعه اصول دینی تمام ادیان می پردازند. نگرش دیگر نسبیت گرایی و شکاکیت معرفت شناختی است؛ این نگاه مورد پذیرش خداوند نیست و قرآن با استفاده از واژه «بینات»، درک حق و حقیقت را امکان پذیر می داند. رویکرد سوم کثرت گرایی دینی بر اساس هرمنوتیک است؛ بر این اساس متون دینی صامت و خالی از معانی اند، لذا هر شناختی از دین شخصی است.
پاسخ تفصیلی:
در «کثرت گرایی» دینی و معرفتی، رویکردها و نگرش های گوناگونی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم و نظر اسلام را در مورد هر یک بیان می نماییم:
1- رویکرد تبادل نظر و گفت و گوی بین ادیان
برای این رویکرد چند گونه تفسیر بیان شده است:
الف) آن که متدینان با روش عقلی و منطقی باید به بررسی اصول دینی تمام ادیان بپردازند و با ضوابط عقلایی به سایر ادیان گوش فرا دهند تا به دین صحیح تر نایل آیند. در این رویکرد که مورد تایید قرآن است، خداوند متعال می فرماید: «فَبَشِّرْ عِبادِ * الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»(1)؛ (پس بندگان مرا بشارت ده * همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آن ها پیروی می کنند).
ب) رویکرد تبادل نظر و گفت و گوی بین ادیان از منظر روان شناسانه و جامعه شناسانه، بدین معنا که متدینان و صاحبان مذاهب مختلف با احساس همدلی برای تقریب قلبی با یکدیگر به گفت و گو بنشینند. خداوند متعال می فرماید: «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ»(2)؛ (و با آن ها به بهترین طریق مجادله کن). و نیز می فرماید: «وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ»(3)؛ (و با اهل کتاب جز به بهترین وجه مجادله نکن).
ج) رویکرد گفت و گوی بین ادیان بر اساس تردید در معتقدات دینی خود. این تفسیر علاوه بر آن که نظام گفت و گو را بر هم می زند، با دستاوردهای مذهب اهل بیت(علیهم السلام) سازگاری ندارد. امام علی(علیه السلام) در حدیثی می فرمایند: «أَفْضَلُ السَّعَادَةِ اسْتِقَامَةُ الدِّین»(4)؛ (بهترین سعادت، استقامت در دین است). همچنین در روایت دیگری می فرمایند: «مَا آمَنَ بِاللَّهِ مَنْ سَکَنَ الشَّکُّ قَلْبَه»(5)؛ (به خدا ایمان نیاورده کسی که در قلبش، شک سکنی گزیند).
2- رویکرد نسبیت گرایی و شکاکیت معرفت شناختی
طبق این دیدگاه، میان واقعیت فی نفسه، و واقعیت نزد ما تمایز غیر قابل حل است که این نظریه در نهایت به نوعی نسبیت و شکّاکیت منتهی می گردد. این رویکرد از جهاتی قابل اشکال است:
الف) این نظریه نمی تواند تئوری صراطهای مستقیم را توجیه کند، بلکه چه بسا لازمه آن این است که همه تفاسیر دینی را صراطهای غیر مستقیم و معارف غیر صحیح بداند.
ب) با نگرش به آیات قرآن روشن می شود که به هیچ وجه، اعتقاد به شکّاکیت و نسبیت، مورد پذیرش خداوند نیست، و لذا خداوند در مقابل بهانه شکّاکان از واژه «بینات» آیات روشن و واضح استفاده می کند. نتیجه این که رسیدن به حق و حقیقت امکان پذیر است. خداوند در برخی از آیات، شکّاکان را مورد سرزنش قرار داده و می فرماید: «وَ لَقَدْ آتَینا مُوسَی الْکِتابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ وَ لَوْلا کَلِمَهٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِی بَینَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ»(6)؛ (ما به موسی کتاب آسمانی دادیم و سپس در آن اختلاف شد و اگر فرمان قبلی خدا[در زمینه آزمایش و اتمام حجت بر آن ها] نبود در میان آن ها داوری می شد و آن ها[هنوز] در شک اند، شکّی آمیخته به بدگمانی). و نیز می فرماید: «... قالَتْ رُسُلُهُمْ أَ فِی اللَّهِ شَکٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ...»(7)؛ (... رسولان آن ها گفتند: آیا در خدا شک است، خدایی که آسمان ها و زمین را آفریده...).
3- کثرت گرایی دینی بر اساس مبانی جدید هرمنوتیک
این رویکرد می پندارد که متون دینی صامت و خالی از معانی اند و لذا هر شناختی از دین کاملاً شخصی است. این نظریه اشکالاتی دارد که به دو نوع آن اشاره می کنیم.
الف) اشکال برون دینی این اشکال را با ذکر مقدماتی بیان می کنیم.
- خداوند متعال برای عرضه کردن معارفش، لسان جدید و مستقلی ندارد.
- هدف از خلقت رسیدن به کمال مطلق است.
- در قرآن کریم راه رسیدن به کمال مطلق تبیین شده است.
- راه رسیدن به معارف قرآن، استفاده از نصوصات و ظهورات آن، بدون پیش فرض ها است.
- رجوع به قرآن بدون پیش فرض ممکن است وگرنه تعلیق بر محال لازم می آید.
- حق، همان رسیدن به واقع و نفس الامر است.
نتیجه: دسترسی به حقایق قرآن امکان دارد.
ب) اشکال درون دینی این رویکرد اشکالات درون دینی نیز داشته و با ظواهر قرآن مخالف است. قرآن، میزان را برای رسیدن به حق بیان کرده و می فرماید: «وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَالْمِیزانَ لِیقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ»(8)؛ (و با آن ها، کتاب[آسمانی و میزان] شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند). و نیز می فرماید: «وَ نَزَّلْنا عَلَیکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِ ّ شَی ءٍ وَ هُدی وَ رَحْمَهً وَ بُشْری لِلْمُسْلِمِینَ»(9)؛ (این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز و مایه رحمت و بشارت برای مسلمانان است). و نیز می فرماید: «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی»(10)؛ (در قبول دین اکراهی نیست[زیرا] راه درست از راه انحرافی روشن شده است). امام علی(علیه السلام) می فرماید: «فَالْقُرْآنُ آمِرٌ زَاجِرٌ وَ صَامِتٌ نَاطِقٌ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِه»(11)؛ (پس قرآن امر کننده منع کننده و ساکت نطق کننده است و حجت خداوند بر خلقش می باشد).
4- رویکرد دینی در بر حق دانستن همه ادیان دینی و شبه دینی
بر این اساس، هیچ تفاوت معرفت شناسانه میان ادیان با یکدیگر و با سایر مکاتب بشری قابل تصور نیست.(12)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.