پاسخ اجمالی:
وقتي انسانها غرق در گناه و عصيان شوند و طغيان و نافرمانى را به مرحله نهائى برسانند خدا آنها را به حال خود وا مىگذارد و ميدان ميدهد تا پشتشان از بار گناه سنگين شود و مستحق حداكثر مجازات شوند؛ چراكه تمام پلهاي پشت سر خود را ويران و راه بازگشت را بسته و لياقت هدايت الهى را از دست دادهاند. خدا گاهى به اين افراد، نعمت فراوانى ميدهد تا وقتي در لذت پيروزى غرق شدند ناگهان همه چيز را از آنان بگيرد تا حداكثر شكنجه را در زندگى اين دنيا ببينند؛ زيرا جدا شدن از چنين زندگى مرفهى، بسيار ناراحت كننده خواهد بود.
پاسخ تفصیلی:
از آيات قرآن مجيد استفاده مىشود كه خداوند افراد گنهكار را در صورتى كه زياد آلوده گناه نشده باشند به وسيله زنگهاى بيدار باش و عكس العملهاى اعمالشان و يا گاهى بوسيله مجازاتهاى متناسب با اعمالى كه از آنها سر زده است، بيدار مىسازد و به راه حق باز مىگرداند. اينها كسانى هستند كه هنوز شايستگى هدايت را دارند و مشمول لطف خداوند مىباشند و در حقيقت مجازات و ناراحتيهاى آنها، نعمتى براى آنها محسوب مىشود، چنانكه در قرآن مىخوانيم: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون»(1)؛ (در خشكىها و درياها، فساد و تباهى بر اثر اعمال مردم، ظاهر شد تا خداوند نتيجه قسمتى از اعمال آنها را به آنها بچشاند، شايد كه ايشان برگردند).
وقتي آنها در گناه و عصيان، غرق شوند و طغيان و نافرمانى را به مرحله نهائى برسانند، خداوند آنها را به حال خود وا مىگذارد و به اصطلاح به آنها ميدان ميدهد تا پشتشان از بار گناه سنگين شود و استحقاق حداكثر مجازات را پيدا كنند. اينها كسانى هستند كه تمام پلها را در پشت سر خود ويران كردهاند و راهى براى بازگشت نگذاشتهاند و پرده حيا و شرم را دريده و لياقت و شايستگى هدايت الهى را كاملا از دست دادهاند.
آيه 178 سوره «آل عمران»، اين معنى را تأكيد كرده مىفرمايد: «گمان نكنند آنهائى كه كافر شدند، مهلتى كه به ايشان ميدهيم براى آنها خوب است؛ بلكه مهلت ميدهيم تا به گناه و طغيان خود بيفزايند و براى آنان عذاب خواركننده است».
در خطبهاى كه بانوى شجاع اسلام، حضرت زينب كبرى(عليها السلام) در شام در برابر حكومت خودكامه جبّار، ايراد كرد، استدلال به اين آيه را در برابر يزيد طغيانگر كه از مصاديق روشن گنهكار غير قابل بازگشت بود، مىخوانيم، آنجا كه مىفرمايد: «تو امروز شادى مىكنى و چنين مىپندارى كه چون فراخناى جهان را بر ما تنگ كردهاى و كرانههاى آسمان را بر ما بستهاى و ما را هم چون اسيران از اين ديار به آن ديار ميبرى، نشانه قدرت تو است و يا در پيشگاه خدا قدرت و منزلتى دارى و ما را در درگاه او راهى نيست؟! اشتباه ميكنى، اين فرصت و آزادى را خداوند بخاطر اين به تو داده تا پشتت از بار گناه، سنگين گردد و عذاب دردناك در انتظار تو است...».
پاسخ به يك سؤال
آيه فوق، ضمناً به اين سؤال كه در ذهن بسيارى وجود دارد، پاسخ مىگويد كه چرا جمعى از ستمگران و افراد گنهكار و آلوده اين همه غرق نعمتند و مجازات نمىبينند. قرآن ميگويد: اينها افراد غير قابل اصلاحى هستند كه طبق سنت آفرينش و اصل آزادى اراده و اختيار، بحال خود واگذار شدهاند، تا به آخرين مرحله سقوط برسند و مستحق حداكثر مجازات شوند.
بعلاوه از بعضى از آيات قرآن، استفاده مىشود كه خداوند گاهى به اين گونه افراد، نعمت فراوانى ميدهد و هنگامى كه غرق لذت پيروزى و سرور شدند ناگهان همه چيز را از آنان ميگيرد تا حداكثر شكنجه را در زندگى همين دنيا ببينند؛ زيرا جدا شدن از چنين زندگى مرفهى، بسيار ناراحت كننده است، چنانكه مىخوانيم: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ»(2)؛ (هنگامى كه پندهائى را كه به آنها داده شده بود، فراموش كردند درهاى هر خيرى را به روى آنان گشوديم تا شاد شوند، ناگهان هر آنچه داده بوديم از آنها باز گرفتيم، لذا فوق العاده ناراحت و غمگين شدند). در حقيقت اين گونه اشخاص، همانند كسى است كه از درختى، ظالمانه بالا ميرود، هر قدر بالاتر ميرود خوشحالتر ميشود تا آن هنگام كه به قلّه درخت ميرسد، ناگهان طوفانى ميوزد و از آن بالا چنان سقوط مىكند كه تمام استخوانهاى او در هم مىشكند.(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.