پاسخ اجمالی:
یکی از نیرومندترین غرایز انسان، میل جنسی است که برای پاسخ صحیح به آن باید از راه شرعي ازدواج اقدام کرد، اما در بسيارى از شرائط، افرادی وجود دارند که قادر به ازدواج دائم نيستند؛ لذا باید راه هاي دیگری را انتخاب کنند؛ يا آن را سرکوب کنند، يا آن را آزاد بگذارند و نسبت به تبعات جسمی، روحی و اجتماعی آن بی تفاوت باشند و يا راهی را انتخاب کنند که هم مشکلات ازدواج دائم را نداشته باشد و هم طرفین دارای حقوق مشخص و روشنی باشند. اسلام، راه سوم را برگزیده كه همان «ازدواج موقّت» است تا از اين طريق هم به خواسته طبیعی پاسخ دهد و هم مشکلات فحشا پیش نیاید.
پاسخ تفصیلی:
يكي از قوانين كلّى و عمومى اين است كه اگر به غرائز طبيعى انسان به صورت صحيحى پاسخ گفته نشود براى اِشباع آنها متوجه طرق انحرافى خواهد شد؛ زيرا اين حقيقت، قابل انكار نيست كه غرائز طبيعى را نمى توان از بين برد و فرضاً هم بتوانيم از بين ببريم، چنين اقدامى عاقلانه نيست؛ زيرا اين كار يك نوع مبارزه با قانون آفرينش است. بنابراين راه صحيح آن است كه آنها را از طريق معقولى اِشباع و از آنها در مسير سازندگى بهره بردارى كنيم. اين موضوع را نيز نمى توان انكار كرد كه غريزه جنسى يكى از نيرومندترين غرائز انسانى است، تا آنجا كه پاره اى از روانكاوان آن را تنها غريزه اصيل انسان مى دانند و تمام غرائز ديگر را به آن باز مى گردانند. اكنون اين سؤال پيش مى آيد كه در بسيارى از شرائط و محيط ها، افراد فراوانى در سنين خاصى قادر به ازدواج دائم نيستند، يا افراد متأهل در مسافرت هاى طولانى و يا مأموريتها با مشكلِ عدم ارضاى غريزه جنسى روبرو مى شوند. اين موضوع مخصوصاً در عصر ما كه سن ازدواج بر اثر طولانى شدن دوره تحصيل و مسائل پيچيده اجتماعى بالا رفته و كمتر جوانى مى تواند در سنين پائين يعنى در داغ ترين دوران غريزه جنسى اقدام به ازدواج كند، شكل حادترى به خود گرفته است. با اين وضع چه بايد كرد؟ آيا بايد مردم را به سركوب كردن اين غريزه همانند راهبان و راهبه ها تشويق نمود؟ يا اينكه آنها را در برابر بى بند و بارى جنسى آزاد گذاشت و همان صحنه هاى زننده و ننگين كنونى را مجاز دانست؟ و يا اينكه راه سومى را در پيش بگيريم كه نه مشكلات ازدواج دائم را به بار آورد و نه بى بند و بارى جنسى را؟
خلاصه اينكه «ازدواج دائم» نه در گذشته و نه در امروز به تنهائى جوابگوى نيازمندى هاى جنسى همه طبقات مردم نبوده و نيست و ما بر سر دو راهى قرار داريم يا بايد «فحشاء» را مجاز بدانيم (همانطور كه دنياى مادى امروز عملاً بر آن صحه گذارده و آنرا به رسميت شناخته) و يا طرح «ازدواج موقت» را بپذيريم، معلوم نيست آنها كه با ازدواج موقت و فحشاء مخالفند براى اين سؤال چه جواب و فكري كرده اند؟!
طرح ازدواج موقت، نه شرائط سنگين ازدواج دائم را دارد كه با عدم تمكن مالى يا اشتغالات تحصيلى و مانند آن نسازد و نه زيان هاى فجايع جنسى و فحشاء را در بردارد.
ايرادهائى كه بر «ازدواج موقت» مى شود
منتهی در اينجا اشكالاتى بر «ازدواج موقت» وارد شده است كه بايد بطور فشرده به آنها پاسخ گفت:
1. گاهى مى گويند چه تفاوتى ميان «ازدواج موقت» و «فحشاء» وجود دارد؟ هر دو «خود فروشى» در برابر پرداختن مبلغى محسوب مى شوند و در حقيقت اين نوع ازدواج، نقابى است بر چهره فحشاء و آلودگى هاى جنسى! تنها تفاوت آن دو در ذكر دو جمله ساده يعنى اجراى صيغه است.
پاسخ: آنها كه چنين مى گويند گويا اصلاً از مفهوم ازدواج موقت آگاهى ندارند؛ زيرا ازدواج موقت تنها با گفتن دو جمله تمام نمى شود؛ بلكه مقرراتى همانند ازدواج دائم دارد، يعنى چنان زنى در تمام مدت ازدواج موقت، بايد منحصراً در اختيار اين مرد باشد و به هنگامى كه مدت پايان يافت بايد عدّه نگاه دارد، يعنى حداقل چهل و پنج روز بايد از اقدام به هرگونه ازدواج با شخص ديگرى خوددارى كند، تا اگر از مرد اول باردار شده وضع او روشن گردد، حتى اگر با وسائل جلوگيرى اقدام به جلوگيرى از انعقاد نطفه كرده باز هم رعايت اين مدت واجب است و اگر از او صاحب فرزندى شد بايد همانند فرزند ازدواج دائم مورد حمايت او قرار گيرد و تمام احكام فرزند بر او جارى خواهد شد، در حالى كه در فحشاء هيچ يك از اين شرائط و قيود وجود ندارد. آيا اين دو را با يكديگر مى توان مقايسه نمود؟
البته ازدواج موقت از نظر مسئله ارث در ميان زن و شوهر(1) و نفقه و پاره اى از احكام ديگر تفاوت هائى با ازدواج دائم دارد؛ ولى اين تفاوتها هرگز آن را در رديف فحشاء قرار نخواهد داد و در هر حال شكلى از ازدواج است با مقررات ازدواج.
2. «ازدواج موقت» سبب مى شود كه بعضى از افراد هوسباز از اين قانون سوء استفاده كرده و هر نوع فحشاء را در پشت اين پرده انجام دهند تا آنجا كه افراد محترم هرگز تن به ازدواج موقت نمى دهند و زنان با شخصيت از آن ابا دارند.
پاسخ: تا به حال از كدام قانون در دنيا سوء استفاده نشده است؟ آيا بايد جلو يك قانون فطرى و ضرورت اجتماعى را به خاطر سوء استفاده گرفت؟ يا بايد جلو سوء استفاده كنندگان را بگيريم؟ اگر فرضاً عده اى از زيارت خانه خدا سوء استفاده كردند و در اين سفر اقدام به فروش مواد مخدر كردند آيا بايد جلو مردم را از شركت در اين كنگره عظيم اسلامى بگيريم يا جلو سوء استفاده كنندگان را؟!
و اگر ملاحظه مى كنيم كه امروز افراد محترم از اين قانون اسلامى كراهت دارند، عيبِ قانون نيست؛ بلكه عيب عمل كنندگان به قانون و يا صحيح تر، سوء استفاده كنندگان از آن است، اگر در جامعه امروز هم، ازدواج موقت به صورت سالم درآيد و حكومت اسلامى تحت ضوابط و مقررات خاص، اين موضوع را به طور صحيح پياده كند هم جلو سوء استفاده ها گرفته خواهد شد و هم افراد محترم (به هنگام ضرورت هاى اجتماعى) از آن كراهت نخواهند داشت.
3. ازدواج موقت سبب مى شود كه افراد بى سرپرست، همچون فرزندان نامشروع تحويل به جامعه داده شود. پاسخ: از آنچه گفتيم جواب اين ايراد كاملاً روشن شد؛ زيرا فرزندان نامشروع از نظر قانونى نه وابسته به پدرند و نه مادر؛ در حالى كه فرزندان ازدواجِ موقت كمترين و كوچكترين تفاوتى با فرزندان ازدواج دائم حتى در ميراث و ساير حقوق اجتماعى ندارند و گويا عدم توجه به اين حقيقت سرچشمه اِشكال فوق شده است.
«راسل» و ازدواج موقت
در پايان اين سخن، يادآورى مطلبى كه برتراند راسل دانشمند معروف انگليسى در كتاب «زناشوئى و اخلاق» تحت عنوان «زناشوئى آزمايشى» آورده است مفيد به نظر مى رسد. او پس از ذكر طرحی متعلق به يكى از قضات دادگاه های مربوط به جوانان، بنام «بن بى ليندسى» در مورد «زناشوئى دوستانه» يا «زناشوئى آزمايشى» چنين مى نويسد كه: «طبق طرح «ليندسى» جوانان بايد قادر باشند در يك نوع زناشوئى جديد وارد شوند كه با زناشوئى هاى معمولى [دائم] از سه جهت تفاوت دارد: نخست اينكه طرفين قصد بچه دار شدن نداشته باشند، از اينرو بايد بهترين طرق پيشگيرى از باردارى را به آنها بياموزند، ديگر اينكه جدائى آنها به آسانى صورت پذيرد و سوم اينكه پس از طلاق، زن هيچ گونه حق نفقه نداشته باشد». «راسل» بعد از ذكر پيشنهاد «ليندسى» كه خلاصه آن در بالا بيان شد چنين مى گويد: «من تصور مى كنم كه اگر چنين امرى به تصويب قانونى برسد گروه كثيرى از جوانان از جمله دانشجويانِ دانشگاهها، تن به ازدواج موقت بدهند و در يك زندگى مشترك موقتى پاى بگذارند، زندگى كه متضمن آزادى است و رها از بسيارى نابسامانيها و روابط جنسى پر هرج و مرج فعلى مى باشد».(2)
همانطور كه ملاحظه مى كنيد طرح فوق درباره ازدواج موقت از جهات زيادى همانند طرح اسلام است منتها شرائط و خصوصياتى كه اسلام براى ازدواج موقت آورده از جهات زيادى روشنتر و كاملتر است. در ازدواج موقت اسلامى هم جلوگيرى از فرزند كاملاً بى مانع است و هم جدا شدن آسان و هم نفقه واجب نيست.(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.