پاسخ اجمالی:
«شُحّ» در لغت به معنى بُخل آميخته با حرص است كه به صورت عادت در آيد. «بخل» از موانع مهم رستگارى است و اهمّيّت آن تا جايى است كه امام صادق(ع) از سر شب تا صبح، در ضمن طواف كعبه، پيوسته دعا مي كند كه خدا نفسش را از «بُخل» نگاه دارد. در روايت شُح از «بُخل» شديدتر دانسته شده؛ چون «بخيل» به آنچه دارد «بُخل» مى ورزد، ولى «شحيح» هم به آنچه در دست مردم است و هم آنچه خود دارد «بُخل» مى ورزد، تا آنجا كه هر چه را در دست مردم ببيند، آرزو مى كند كه آن را به چنگ آورد، خواه از راه حلال باشد يا حرام و هرگز قانع به آنچه به او روزى داده شده، نيست.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در قرآن بعد از دستور به «انفاق» و تأكيد بر اين كه «انفاق» خير و خوبى براى شما به ارمغان مى آورد، مى فرمايد: «...وَ مَنْ يُوقَ شُحَ نَفْسِهِ فَاُولئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»(1)؛ (... و آنها كه از «بُخل» و حرص خويش مصون بمانند، رستگارند).
به گفته راغب اصفهانى در كتاب «مفردات»، «شُحّ» (بر وزن مُخّ) به معنى بُخلى است كه با حرص آميخته باشد و به صورت عادت در آيد. «فلاح» نيز به معنى شكافتن و بريدن است كه در هر نوع خوشبختى، رستگارى، پيروزى و رسيدن به مقصد به كار رفته است كه آن را به فلاح مادى و فلاح معنوى تقسيم كرده اند.
قبل از آيه فوق، قرآن كريم هشدارى در مورد فتنه بودن اموال و اولاد مى دهد كه گويا با اين بيان، موانع انفاق را معرّفى مى كند؛ زيرا، گاهى وسوسه هاى فرزندان - كه مبادا بخشش هاى پدر و مادرشان خللى در ارث آنها وارد كند - و گاهى نيز وسوسه هاى درونى خود انسان نسبت به آينده فرزندانش كه مبادا بعد از او، گرفتار فقر شوند، مانع انفاقشان مى شود كه به يقين تمام اين وسوسه ها از موانع «فلاح» و رستگارى است و سبب حرص و «بُخل» مى شود. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه ايشان از سر شب تا به صبح، طواف خانه خدا مى كرد و پيوسته مى فرمودند: «اللّهُمَّ قِنى شُحَّ نَفْسِي»؛ (خداوندا! مرا از «بُخل» و حرص نفسم نگاه دار). راوى مى گويد، عرض كردم: فدايت شوم! امشب دعايى غير از اين نفرمودى؟ فرمود: «وَ اَىُّ شَىءٍ اَشَدُّ مِنْ شُحِّ النَّفْسِ اِنَّ اللّهَ يَقُولُ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَاُولئكَ هُمُ المُفلِحُون»(2)؛ (چه چيزى بدتر از حرص و «بُخل» نفسانى است؛ خداوند مى فرمايد: كسانى كه از حرص و «بُخلِ» نفس خويش در امان باشند، رستگارند). بنابراين «بخل» از موانع مهم رستگارى است و اهمّيّت اين امر تا جايى است كه امام صادق(عليه السلام) از سر شب تا صبح، در خانه خدا و در ضمن طواف خود پيوسته اين دعا را مى خواند و به عنوان مهمترين حاجت خويش آن را از خدا مى طلبد. تعبير «خَيراً لاَِنفُسِكُم» بعد از امر به انفاق، اشاره به اين نكته لطيف دارد كه سخاوت و انفاق در راه خدا، آثار مفيدش عايد خود انسان مى شود؛ روح را پرورش مى دهد و دل را از تيرگى هاى حرص و «بُخل» پاك ساخته و بركات مادى و معنوى را به خانه انسان سرازير مى كند. اين بحث را با ذكر حديثى در تفسير معنى «شح» به پايان مى بريم: «امام صادق(عليه السلام) از «فضيل بن عياض» سؤال فرمود: آيا مى دانى «شحيح» چه كسى است؟ او در جواب عرض مى كند: همان بخيل است. امام(عليه السلام) فرمود: «اَلشُّحُ اَشَدُّ مِنَ الْبُخلِ اِنَّ الْبَخيلَ يَبْخَلُ بِمَا في يَدِهِ وَ الشّحيحُ يَشُحُّ عَلَى مَا في اَيْدِى النَّاسِ وَ عَلَى مَا في يَدِهِ حَتَّى لا يَرى في اَيْدِى النّاسِ شَيْئاً اِلّا تَمَنّى اَنْ يَكُونَ لَهُ بِالْحِلِّ وَ الْحَرَامِ، لا يَشْبَعُ وَ لا يَقْنَعُ بِمَا رَزَقَهُ اللّهُ عَزّوجلّ»؛ (شح از «بُخل» شديدتر است. «بخيل» كسى است كه در آنچه دارد «بُخل» مى ورزد، ولى «شحيح» هم نسبت به آنچه در دست مردم است «بُخل» مى ورزد و هم آنچه خود در اختيار دارد، تا آنجا كه هر چه را در دست مردم ببيند، آرزو مى كند كه آن را به چنگ آورد، خواه از راه حلال باشد يا حرام و هرگز قانع به آنچه خداوند به او روزى داده، نيست)».(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.