پاسخ اجمالی:
«شهوت پرستي» از اسباب متعددي مانند: ضعف ايمان، معاشرت هاى نامناسب، فساد وسائل ارتباط جمعي، محیط های آلوده، بی اعتنایی به حیثیت اجتماعی، غفلت و بی خبری و پدران و مادران فاسد و منحرف و ... نشأت می گیرد.
پاسخ تفصیلی:
براى درمان مفاسد اخلاقى، بايد نخست علل و ريشه ها و اسباب آن را بيابيم. بزرگان علم اخلاق نيز، در مباحث اين علم، به بحث از انگيزه ها، اهمّيّت فوق العاده اى داده اند؛ به همين دليل لازم است بحث دقيقى در مورد عوامل «شهوت پرستي» داشته باشيم. اميال و خواسته هاى درونى كه از آن به شهوات تعبير مى شود ـ مخصوصاً شهوت جنسى ـ يك امر طبيعى و خدادادى بوده و از عوامل حركت انسان، براى پيشرفت زندگى بشمار مى آيد. به همين دليل، گرچه نمى توان آنها را از ميان برد؛ اما هرگز نبايد براى سركوبى آنها نيز تلاش كرد؛ زيرا اگر اين شهوات در حدّ اعتدال باشند؛ نه تنها مشكلى ايجاد نمى كنند، بلكه يكى از اسرار تكامل و تقدّم انسان نيز محسوب مى گردند. آنچه كه به صورت مفسده اخلاقى ظاهر مى شود، همان طغيان شهوات و خارج شدن آنها از كنترل نيروى عقل و خرد است. حال بايد ملاحظه كرد كه چه عواملى سبب خارج شدن اميال و خواسته هاى درونى از تحت كنترل عقل گشته و به صورت نيرويى ويرانگر در مى آيد. به يقين، امور زير تأثير زيادى در اين مسئله دارد:
1. ضعف ايمان:
ضعف ايمان، علت اصلى ناديده گرفتن فرمان هاى الهى است. اگر انسان، خدا را حاضر و ناظر بداند و دادگاه بزرگ الهى را در قيامت با چشمان قلب خويش مجسم نمايد؛ هرگز حدود الهى را نمى شكند و از مرزها تجاوز نكرده و آلوده شهوات و مفاسد اخلاقى نمى گردد. اين همان برهان الهى است كه در بدترين شرايط زندگى حضرت يوسف(عليه السلام) به سراغش آمد و او را از آلودگى به فحشا ـ كه تمام زمينه هاى ارتكاب، موجود و موانعش مفقود بود ـ حفظ كرد. اگر ايمان ضعيف گشته و توجه به مبدأ و معاد كم گردد، زمينه طغيان شهوات كاملاً فراهم مى شود كه انسان در چنين شرايطى مثل حيوان درنده اى كه از قفس خارج شده باشد و هيچ گونه مانعى در برابر خود نبيند، به همه جا حمله مى كند و اگر كسى در برابرش ظاهر شود، مى درَد. در اين رابطه در حديث علوى آمده است: «مَنِ اِشتَاقَ اِلَى الجَنَّةِ سَلا عَنِ الشَّهواتِ»(1)؛ (كسى كه مشتاق به بهشت [و معتقد به آن] باشد، شهوات سركش را به فراموشى مى سپارد). گاهى نيز انسان براى بهره گيرى از شهوات بدون قيد و شرط، سدّ ايمان را درهم مى شكند تا در شهوت پرستى آزاد باشد؛ قرآن مجيد مى فرمايد: «بَلْ يُريدُ الاِنسانُ لِيَفْجُرَ اَمَامَهُ * يَسْئَلُ اَيَّانَ يَوْمُ القيامَةِ»(2)؛ (بلكه انسان مى خواهد [آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت] در تمام عمر، گناه كند * [از اين رو] مى پرسد: قيامت كى خواهد بود؟!) سؤالى كه نشانه انكار يا ترديد است.
2. بى اعتنايى به حيثيت اجتماعى و شخصيت انساني:
بى اعتنايى به آبرو و حيثيت اجتماعى و ضعف شخصيت انسانى، اغلب سبب آلودگى به انواع شهوات مى شود، در حالى كه آبرو و شخصيت انسانى و توجه به حيثيت اجتماعى، انسان را ـ هر چند كه ايمان به خدا نيز نداشته باشد ـ در برابر طغيان شهوات، كنترل مى كند. به همين دليل، در جوامع غير دينى، افراد آبرومند و با شخصيت، كمتر تسليم طغيان شهوات گشته و به «شكم پرستى» و شهوات بى قيد و شرط جنسى روى مى آورند؛ زيرا آبرو و حيثيت اجتماعى و شخصيت انسانى آنها، سدى است در برابر طغيان شهوات. بنابراين هميشه تنها افراد رذل و بى شخصيت، در چنگال اين امور گرفتار مى گردند.
3. غفلت و بى خبري:
غفلت و بى خبرى از پيامدهاى شهوت پرستى، عامل ديگر آلودگى به اين رذيله اخلاقى است؛ زيرا بيشتر رذايل اخلاقى، آثار سوء جسمانى و بهداشتى دارد؛ مثلاً، شكم پرستى، انسان را به انواع بيمارى ها مبتلا مى سازد و يا افراط در شهوت جنسى، نيرو و توان انسان را كاهش داده، اعصاب را درهم مى كوبد و عمر را كوتاه نموده و در نهايت سلامت جسمى و روحى انسان را مختل مى سازد. به همين دليل، در جوامع غير مذهبى، افراد زيادى مقيّد به رعايت اعتدال در خوردن و مسايل جنسى هستند؛ زيرا توصيه پزشكان را در اين زمينه پذيرفته و نتايج آن را درك كرده اند. مشكلات اجتماعى ناشى از شهوت پرستى نيز قابل انكار نيست. به يقين «شكم پرستى» گروهى از مردم سبب گرسنگى گروه هاى ديگرى خواهد شد. بى بند و بارى در مسائل جنسى نيز سبب ناامنى زن و فرزند اين افراد مى شود و چه بسا كه آلودگى به عمق خانه آنها نيز نفوذ كند. بنابراين هركس كه به اين امور توجه كند، به يقين در كنترل شهوات خويش مى كوشد.
4. معاشرت هاى نامناسب و محيط هاى آلوده:
معاشرت هاى نامناسب، دوستان ناباب، محيط هاى آلوده و فساد وسائل ارتباط جمعى يكى از عوامل ديگر آلودگى به شهوت پرستى است. اغلب انسان هاى ناباب، دوستان خود را به گناه سوق داده و آنها را غرق گناه مى سازند و راه هاى مختلف ارتكاب گناه را به آنها مى آموزند، به گونه اى كه مى توان گفت: رايج ترين اسباب آلودگى به شهوت پرستى، معاشرت با انسان هاى گناهكار و آلوده است. بدآموزى ناشى از وسائل ارتباط جمعى و محيط هاى آلوده نيز از عوامل مهم اين آلودگى است. معاشرت هاى آلوده، نه تنها انسان را آلوده به گناه و مفاسد اخلاقى مى كند؛ بلكه تا سر حد كفر نيز پيش مى برد. قرآن مجيد نيز درباره بعضى از دوزخيان مى گويد: «وَ يَومَ يَعَضُّ الظَالِمُ عَلَى يَدَيهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اِتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسولِ سَبِيلاً * يَا وَيْلَتى لَيْتَنِى لَمْ اَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً * لَقَدْ اَضَلَّنِى عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ اِذ جَائَني وَ كَانَ الشَّيطانُ لِلْاِنسَانِ خَذُولاً»(3)؛ (و به خاطر بياور روزى كه ظالم دست خويش را از شدّت حسرت به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش! با رسول خدا(صلى الله عليه وآله) راهى برگزيده بودم * اى واى برمن! كاش فلان [شخص گمراه] را دوست خود انتخاب نكرده بودم! * او مرا از ذكر خدا گمراه ساخت، بعد از آن كه [ياد حق] به سراغ من آمده بود و شيطان هميشه خواركننده انسان است [او را گمراه مى سازد، سپس در بيراهه رهايش مى كند]). محيط هاى آلوده، پدران و مادران فاسد و منحرف، از ديگر عوامل مؤثر آلودگى به شهوت پرستى است كه تأثير مخرّب آنها قابل انكار نيست. به همين دليل، هنگامى كه بيشتر افراد پاك وارد چنين محيط هايى شوند، دين و ايمان خود را از دست داده و آلوده شهوات و مفاسد اخلاقى مى شوند.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.