پاسخ اجمالی:
با مطالعهاى اجمالى و تفكّر در برخى آيات قرآن، به نمونههاى فراوانى از رأفت و رحمت اسلامى در اين كتاب آسمانى دست مىيابيم. از 114 سوره قرآن 113 سوره آن با «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» كه پيام آور رأفت و رحمت و محبّت اسلامى است، شروع شده است. خداوند در سوره «الرَّحْمن» مىفرمايد: «آيا جزاى نيكى جز نيكى است؟!» كه سرشار از محبّت و رحمت و دوستى است. در آيه ديگر تاكيد دارد كه «بدى را به بهترين راه و روش دفع كن و پاسخ بدى را به نيكى ده».
پاسخ تفصیلی:
با مطالعهاى اجمالى و تفكّر در برخى آيات قرآن مجيد، به نمونههاى فراوانى از رأفت و رحمت اسلامى در اين كتاب آسمانى دست مىيابيم كه به عنوان اصل اساسى معرّفى شده است. به چند نمونه آن توجّه كنيد:
1. نسبت رحمت و خشونت در قرآن
در قرآن مجيد يكصد و چهارده سوره وجود دارد كه صد و سيزده سوره آن با «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» كه پيامآور رأفت و رحمت و محبّت اسلامى است، شروع شده و تنها يك سوره بدون «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» است(1) كه آن هم دليل روشنى دارد؛ سوره برائت اعلان جنگ و نبرد و بيزارى از دشمنان لجوج و عنود اسلام است كه اميدى به هدايت و اصلاح آنها نيست و روشن است كه به هنگام جنگ با دشمن كينهتوز، از رحمت و محبّت سخن گفته نمىشود. به عبارت ديگر، نسبت خشونت و رحمت در قرآن مجيد بر اين اساس، نسبت يك بر صد و چهارده است؛ يعنى اصل بر رحمت و رأفت است و خشونت يك استثناء مىباشد! آيا دينى كه معجزه آن چنين كتابى است، آئين خشونت است؟!
2. بدى را با خوبى پاسخ دهيد!
خداوند متعال در آيه 60 سوره «الرَّحْمن» مىفرمايد: «هَلْ جَزَاءُ الْاِحْسانِ اِلاَّ الْاِحْسانِ»؛ (آيا جزاى نيكى جز نيكى است؟!) اين آيه شريفه، كه سرشار از محبّت و رحمت و دوستى است، به عنوان يك شعار اسلامى ما مسلمانان مىباشد. اگر تعجّب نكنيد با مطالعه ديگر آيات قرآن در مىيابيم كه خداوند متعال نه تنها پاسخ نيكى را رفتار نيك مىداند، بلكه به مسلمانان دستور مىدهد در مقابل بديها نيز به نيكى رفتار كنند، و پاسخ بدى را هم به نيكى بدهند! اين مطلب در آيه شريفه 96 سوره «مؤمنون» آمده است؛ مىفرمايد: «اِدْفَعْ بِالَّتى هِىَ اَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ اَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ»؛ (بدى را به بهترين راه و روش دفع كن [و پاسخ بدى را به نيكى ده] ما به آنچه توصيف مىكنند، آگاهتريم). اى پيامبر! فريب خوردگان را ـ هر چند به تو بدى كردهاند ـ با عطوفت و محبّت به سوى اسلام بازگردان تا تسليم تو شوند. آيا دين و آئينى كه منطق آن خشونت و تندى است، به پيامبر خويش سفارش مىكند كه حتّى پاسخ بديهاى ديگران را با خوبى بدهد! يا چنين آئينى، آئين محبّت و عاطفه و رحمت و صفا و ؟عطوفت و مهربانى است!
3. رحمت اسلامى، فراتر از مسلمانان
آيه چهاردهم سوره «جاثيه» مىفرمايد: «قُلْ لِلَّذينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذينَ لايَرْجُونَ اَيّامَ اللّهِ لِيَجْزِىَ قَوْماً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ»؛ ([اى پيامبر ما!] به مؤمنان بگو: كسانى را كه اميد به روز رستاخيز ندارند، مورد عفو قرار دهند تا خداوند هر قومى را به اعمالى كه انجام مىدهند جزا دهد). طبق اين آيه شريفه، رحمت و عطوفت اسلامى اختصاص به مسلمانان و مؤمنان ندارد؛ بلكه خداوند به مسلمانان دستور مىدهد كه با غيرمسلمان هم مهربان باشند. آيا چنين آئينى، آئين خشونت است!؟
در داستان عذاب قوم لوط مىخوانيم كه فرشتگانِ مأمور عذاب، به صورت انسانهايى ناشناس به سراغ حضرت ابراهيم(عليه السلام) رفتند. آنها مأمور بودند شهر قوم لوط را نابود كنند؛ بلكه كلّ شهر را به آسمان ببرند و آن را واژگون نمايند! حضرت ابراهيم(عليه السلام) مشغول تهيّه غذا براى ميهمانانش شد. غذا آماده و سفره گسترده شد، امّا هيچ يك از ميهمانان دست به سمت غذا دراز نكردند! اين مطلب در آن عصر و زمان، پيام خوشى نداشت؛ زيرا هنگامى كه ميهمانِ ناشناس دست به غذا نمىزد، صاحبخانه از شرّ او در امان نبود؛ امّا اگر غذا مىخورد و با صاحبخانه هم نمك مىگرديد، آرامش بيشترى اهل خانه را فرا مىگرفت؛ بدين جهت، حضرت ابراهيم(عليه السلام) از اين كار ميهمانانش ناراحت شد و احساس خطر كرد و علّت اين كار را پرسيد. آنان در پاسخ گفتند: ناراحت نباش، ما مأموران پروردگارت هستيم و براى انجام دو مأموريّت خدمت شما رسيدهايم: نخست اين كه، به شما بشارت دهيم در اين سنّ پيرى و كهولت، خداوند فرزندى به نام اسحاق به شما عنايت خواهد كرد و از نسل او پيامبرانى زاده خواهند شد. ابراهيم و همسرش از اين خبرِ مسرّتآميز و غير منتظره غرق در شادى و شور و شعف شدند.
ديگر اين كه، ما مأموريّت داريم قوم لوط را - كه مردمى آلوده و گناهكار هستند - نابود كنيم. اين خبر ـ بر عكس خبر نخست ـ حضرت ابراهيم(عليه السلام) را غرق در ماتم و اندوه كرد. بدين جهت با مأموران پروردگار، جهت تأخير يا تخفيف عذابِ قوم لوط شروع به مذاكره و چانه زنى كرد و با آنها در اين رابطه به مجادله پرداخت! پاسخ فرشتگان درباره اين درخواست چنين بود: «يا اِبْراهيمُ اَعْرِضْ عَنْ هَذَا اِنَّهُ قَدْ جاءَ اَمْرُ رَبِّكَ وَ اِنَّهُمْ آتيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ»(2)؛ (اى ابراهيم! از اين [درخواست] صرف نظر كن، كه فرمان پروردگارت فرا رسيده و به طور قطع عذاب الهى به سراغ آنها مىآيد و برگشت ندارد).
با اين كه قوم لوط آلودهترين و كثيفترين و ناپاكترين اقوام و ملل پيشينيان بودند؛ امّا عطوفت و رأفت حضرت ابراهيم(عليه السلام) شامل حال آنها گشت و آن حضرت حاضر شد براى اين مطلب از آبروى خويش نزد پروردگار مايه بگذارد و براى آنها در تأخير يا تخفيف عذابشان شفاعت كند. حقيقتاً سعه صدر حضرت ابراهيم(عليه السلام) بسيار زياد و مثال زدنى است و قرآن و اسلامِ ما، ترويج كننده چنين رحمت و محبّتى است. آيا برچسب خشونت به چنين آئين سراسر رحمت و مهربانى و عطوفت، مىچسبد؟ هرگز!
4. مهربانى پيامبر، عامل جذب مسلمانان
يكى از معجزات پيامبر گرامى اسلام(صلی الله عليه و آله) «تأليف قلوب» است. در آيه 159 سوره «آل عمران» مىخوانيم: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظّاً غَليظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»؛ (به [بركت] رحمت الهى، در برابر آنان [مردم] نرم و مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مىشدند).
طبق اين آيه شريفه، عطوفت و مهربانى پيامبرِ رحمت، موجب جذب و جلب مردم به سمت آن حضرت شد، كه آن هم از رحمت الهى سرچشمه گرفته بود. بدين جهت، در آيه 63 سوره «انفال» مىخوانيم: «لَوْ اَنْفَقْتَ ما فِى الاَرْضِ جَميعاً ما اَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لكِنَّ اللّهَ اَلَّفَ بَيْنَهُمْ اِنَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ»؛ ([اى پيامبر ما!] اگر تمام آنچه روى زمين است صرف مىكردى كه ميان دلهاى آنان اُلفت دهى موّفق نمىشدى؛ ولى خداوند در ميان آنها الفت ايجاد كرد. او توانا و حكيم است).
ايجاد يك امّت مسلمان پرقدرت از آن مردم عقب افتاده و تبديل دلهاى پراكنده و پر از كينه آنها، به قلبهايى متّحد و مهربان، يك معجره الهى بود.
بنابراين، اگر يكى از معجزاتِ مهمّ پيامبر اسلام(صلی الله عليه و آله) را تأليف قلوب و جمع بين جمعيّتى خشن و پر كينه و ايجاد محبّت و صفا و صميميّت بين آنها بدانيم، سخن به گزافه نگفتهايم. حال آيا آئينى كه معجزه آن، تأليف قلوب و مهربانى و رحمت و عطوفت است، آئين خشونت است؟!
5. صلح و آشتى برنامه اصلى اسلام
خداوند مهربان در آيه شريفه 208 سوره «بقره» مىفرمايد: «يا اَيُّهَا الَّذين آمَنُوا ادْخُلُوا فِى السِّلْمِ كافَّةً وَ لاتَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ اِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ»؛ (اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همگى در صلح و آشتى در آييد و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد كه او دشمن آشكار شماست).
طبق اين آيه شريفه، صلح و آشتى برنامه اصلى اسلام است و جالب اين كه قرآن مجيد كسانى كه از صلح و آشتى دورى مىكنند و آتش افروزى مىنمايند و طالب درگيرى و جنگ مىباشند، پيرو شيطان معرفّى مىكند! يعنى صلح و آشتى كارى الهى و رحمانى و جنگ و آتشافروزى و خشونت، كارى شيطانى و اهريمنى است.
6. مودّت و رحمت از نشانههاى پروردگار
آياتى از قرآن مجيد بيان كننده نشانههاى عظمت پروردگار است ـ كه در حقيقت موضوع برهان نظم در مسأله خداشناسى است ـ در آيه شريفه 21 سوره «روم» مىخوانيم: «وَ مِنْ آياتِه اَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْواجاً لِتَسْكُنُوا اِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فِى ذلِكَ لَآياتٌ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّروُنَ»؛ (از نشانههاى او اين كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در اين، نشانههايى است براى گروهى كه تفكّر مىكنند). ممكن است منظور از «بينكم» ارتباط بين زن و شوهر باشد؛ يعنى، خداوند بين زن و شوهر مودّت و رحمت قرار داد؛ ولى به احتمال قوىتر منظور، ارتباط بين تمام انسانهاست. طبق اين احتمال، يكى از نشانههاى خداوند اين است كه بين تمام انسانها محبّت و مودّت و رحمت ايجاد كرده است.
آرى، تأليف قلوب از آيات الهى است، به گونهاى كه اگر اين محبّت اجتماعى وجود نداشت، زندگى دستهجمعى امكانپذير نبود.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.