پاسخ اجمالی:
الهیون برای اثبات «روح» به عقل، قرآن و سخنان معصومین(ع) استناد کرده اند. آنها می گویند: همه ما خاطراتى از دوران زندگي خود داريم كه در طول سالها هيچ تغييرى نكرده، در حالى كه سلول هاي مغز در حال تغيير است. پس جايگاه خاطرات ماوراى مغز، يعني روح است. هم چنین قرآن می فرماید: «گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مرده اند». در واقع حیات شهدا، حيات روحاني است. از سویی امام على(ع) در كنار قبرستان كوفه به اصحاب می فرمايد: «هرگاه به آنها اجازه سخن داده شود به شما خبر مى دهند» و این دليل بر وجود روح مي باشد.
پاسخ تفصیلی:
دلايل فراوانى براى اثبات وجود «روح» وجود دارد كه در جلد پنجم پيام قرآن به آن پرداخته ايم. در اينجا به طور اختصار به سه نمونه آن مى پردازيم:
1. دليل عقلى:
همه ما خاطراتى از دوران كودكى، نوجوانى، جوانى، زمان تحصيلات، خدمت سربازى، هنگام انقلاب، هشت سال دفاع مقدّس و مانند آن داريم. كه اين خاطرات سالهاى سال در ذهن ماست، و هيچ تغييرى نكرده است. در حالى كه مادّه مغزى دائماً در حال تغيير است و هر چند سال يكبار همه اش عوض مى شود. خاطرات ثابت در اين مادّه متغيّر چگونه باقى مانده است؟ پرونده خاطرات ما در كجاى مغز است؟ محلّ اين همه عكس و تصوير از گذشته دور و نزديك كجاست؟ اگر مادّه مغزى را زير دقيق ترين و پيشرفته ترين ميكروسكوپها قرار دهيم خبرى از عكسها و تصويرهاى مذكور در آن نيست. پس جايگاه خاطرات و عكسها و تصويرها ماوراى مغز و بدن انسان است كه روح ناميده مى شود. آرى تمام پرونده ها و خاطرات در آن جا بايگانى شده است. و اگر روح را انكار كنيم پاسخى براى سؤالات فوق نخواهيم داشت.
به تعبير ديگر، فرض كنيم در كنار دريايى نشسته ايم كه آب آن موج مى زند. و هر چه تلاش مى كنيم انتهاى آب دريا ديده نمى شود، و جز آب نمى بينيم. در كنار دريا كوههاى باعظمت آسمانخراشى را مشاهده مى كنيم كه سر به فلك كشيده، و بر روى كوه ها و اطراف آن جنگلهاى وسيع و درختان فراوانى را مى بينيم و از ديدن اين همه مناظر زيباى طبيعت لذّت مى بريم. سپس براى لحظه اى چشمان خود را روى هم مى گذاريم، چه اتّفاقى مى افتد؟ تصوير تمام صحنه هايى كه از دريا و كوه ها و جنگل و درختان مشاهده كرده بوديم در همان مقياس نه كوچكتر، در ذهن ما وجود دارد. اين تصاوير و نقشه ها در كجاى سلولهاى خاكسترى مغز ماست؟
مادّى ها معتقدند اينها آثار فيزيكى و شيميايى مغز ماست؛ ولى آيا مى توان قبول كرد تصاوير به آن بزرگى در سلولهاى مادّى مغز ما كه بسيار كوچك است بايگانى شده باشد بى آن كه ذرّه اى كوچك شود؟ بنابراين بايد بپذيريم كه ماوراى جسم ما، روح باعظمتى وجود دارد كه تمام اين تصاوير را در مقياس واقعى آن در خود جاى داده است.
دانشمندان معتقدند سلولهاى بدن ما به تدريج در حال عوض شدن است، به گونه اى كه هر هفت سال يك بار تمام سلولها نو و جديد مى شود. يعنى يك شخص هفتاد ساله، ده بار سلولهاى بدنش تعويض و نو گرديده، امّا شخصيّت او تغيير نكرده است. آيا وحدت شخصيّت حاصل جسمى است كه مدام در حال تغيير است، يا مربوط به روحى است كه حلقه اتّصال اين بدنهاست؟ بنابراين شكّى وجود ندارد كه انسان علاوه بر جسم، روحى هم دارد.
2. آيات قرآن:
بعضى خيال مى كنند قرآن مجيد كمتر در مورد روح سخن گفته، در حالى كه آيات زيادى از قرآن در مورد روح بحث كرده، كه به چهار گروه آن اشاره مى كنيم:
الف) آيات مربوط به شهدا:
آياتى از قرآن مجيد در مورد زندگى شهدا در عالم برزخ سخن مى گويد. از جمله، آيه شريفه 169 سوره «آل عمران»، كه مى فرمايد: «وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ اللهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»؛ ([اى پيامبر!] هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مرده اند! بلكه زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند).
آيا شهدا حيات جسمانى دارند؟ پاسخ اين سؤال روشن است، آن عزيزانى كه بدنهايشان قطعه قطعه شده، و گاه از آنها جز چند قطعه استخوان چيزى به جاى نمانده، داراى حيات جسمانى نيستند، بنابراين منظور از حيات شهدا حيات روح آنهاست. و روزى اي كه در نزد پروردگار مى خورند هم مربوط به روح شهداست. بنابراين، طبق آيه شريفه فوق روح وجود دارد.
ب) آيات عذاب فرعون و فرعونيان:
آيه شريفه 46 سوره «مؤمن» (غافر) در مورد عذاب فرعون و پيروانش مى گويد: «النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوّاً وَ عَشِیّاً وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَهُ اَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ اَشَدَّ الْعَذَابِ»؛ ([عذاب آنها] آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى شوند؛ و روزى كه قيامت برپا شود [مى فرمايد:] فرعونيان را در سخت ترين عذابها وارد كنيد).
عذاب مذكور در آيه فوق مربوط به عالم برزخ است، چون در انتهاى آيه سخن از عذاب آنها در قيامت نيز مى گويد. ولى آيا جسمشان عذاب مى شود يا روح آنها؟ بى شك روح آنان عذاب مى شود؛ زيرا جسم آنها در مدّت كوتاهى پس از مرگ نابود مى شود. بنابراين روح وجود دارد؛ روح شهدا در عالم برزخ متنعّم، و روح كفّار و ظالمان در عذاب است.
ج) آيات قبض روح:
آيات متعدّدى در مورد قبض روح انسانها سخن مى گويد، از جمله آيه شريفه 11 سوره «سجده» است؛ توجّه فرماييد: «قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِى وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ»؛ (بگو: فرشته مرگ كه بر شما مأمور شده، [روح] شما را مى گيرد؛ سپس شما به سوى پروردگارتان بازگردانده مى شويد). فرشتگان مرگ چه چيز را قبض مى كنند؟ آنچه را فرشتگان مى گيرند جسم مردگان نيست، بلكه روح آنهاست، كه توسّط آنها قبض مى شود.
د) آيات مربوط به خواب:
به آيه 42 سوره «زمر» كه يكى از آيات مربوط به خواب است توجّه فرماييد: «اللهُ يَتَوَفَّى الاَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَ الَّتِى لَمْ تَمُتْ فِى مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِى قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الاْخْرَى إِلَى أَجَل مُّسَمّىً إِنَّ فِى ذَلِكَ لاَيَات لِّقَوْم يَتَفَكَّرُونَ»؛ (خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى كند، و روح كسانى را كه نمرده اند نيز به هنگام خواب مى گيرد؛ سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده، نگه مى دارد و ارواح ديگرى را [كه بايد زنده بمانند] بازمى گرداند تا سرآمدى معيّن؛ در اين امر نشانه هاى روشنى است براى كسانى كه مى انديشند). آری به هنگام مرگ روح به طور كامل، و به هنگام خواب به طور ناقص از بدن جدا مى شود. بنابراين، خواب دليل ديگرى بر وجود روح است. نتيجه اين كه آيات فراوانى از قرآن مجيد دلالت بر وجود روح دارد.
3. ارتباط با ارواح در سخنان امام على(عليه السلام):
مطابق روايتى كه در نهج البلاغه آمده، هنگامى كه حضرت على(عليه السلام) از جنگ صفّين بازگشت پشت دروازه كوفه،(1) در كنار قبرستان شهر، توقّف كرد. حضرت مى خواهد به اصحاب و يارانش كه از جنگ پرفراز و نشيب صفّين بازگشته اند درس بدهد، لذا خطاب به خفته گان در خاك و كوچ كردگان به آن دنيا فرمود: «يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ، وَ الْمَحَالِ الْمُقْفِرَةِ، وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ؛ يَا أَهْلَ التُّرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ، أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ، وَ نَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ لاَحِقٌ»؛ (اى ساكنان خانه هاى وحشتناك؛ و مكان هاى خالى و قبرهاى تاريك! اى خاك نشينان! اى غريبان! اى تنهايان! اى وحشت زدگان! شما در اين راه بر ما پيش قدم شديد، و ما نيز به شما ملحق خواهيم شد).
حضرت پس از بيان وضعيّت مردگان در خانه قبر، و حتميّت و قطعيّت مرگ، خطاب به اموات كرده، و حوادث پس از مرگ آنها را در سه جمله بيان مى كند: «أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ، وَ أَمَّا الاَزْوَاجُ فَقَدْ نُكِحَتْ، وَ أَمَّا الاَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ. هذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا»؛ (امّا خانه هايتان را ديگران ساكن شدند، و [امّا] همسرانتان [آنها كه جوان بودند] با افراد ديگر ازدواج كردند [و شما را فراموش نمودند] و [امّا] اموالتان [كه براى تحصيل آن زحمات فراوانى متحمّل شديد و بعضاً رعايت حلال و حرام را ننموديد] تقسيم شد. اين خبرى است كه در نزد ماست).
حضرت پس از بيان خبرهاى دنيا براى اموات، خطاب به آنان فرمود: «فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ؟ ثم التفت إِلى أَصحابه فقال: أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِي الْكَلاَمِ لاَخْبَرُوكُمْ أَنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»(2)؛ (نزد شما چه خبرى است؟ سپس رو به اصحابش كرده، فرمود: هرگاه به آنها اجازه سخن داده شود به شما خبر مى دهند كه: بهترين زاد و توشه در سفر آخرت، پرهيزكارى است).
اين كه حضرت مى فرمايد: «اگر به آنها اجازه سخن داده شود...» دليل بر آن است كه ارواح وجود دارند و مى توانند با ما ارتباط برقرار كرده، و سخن بگويند. ولى اين كار نياز به اذن الهى دارد.
عزيزان خواننده! از هم اكنون به فكر زاد و توشه عالم آخرت باشيم، و كوتاهى هاى گذشته را جبران كنيم، كه در بحبوحه قيامت هيچ كس به فكر كسى نيست، بلكه انسان محبوبترين افراد خود را رها كرده و تنها به فكر نجات خويشتن خواهد بود. خدايا به همه ما توفيق تهيّه زاد و توشه آن لحظات وحشتناك را عنايت فرما.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.