پاسخ اجمالی:
استعداد دانشمندان و صنعت گران و هنرمندان اسلامی آن قدر زیاد بود که در قرون وسطی این غربی ها بودند که از علم و صنعت و هنر مسلمانان استفاده می کردند و حتی بدون اینکه معنی خیلی از عبارات عربی و آیات قرآن را بفهمند آن را تقلید می کردند. آنها برای تجارت و کسب علم و صنعت به فلسطین و بقیه مناطق اسلامی سفر می کردند تا بتوانند از علوم دانشمندان اسلامی استفاده نمایند. بنابراین تمام پشرفت غرب مرهون علم و هنری است که از کشورهای اسلامی فراگرفته اند.
پاسخ تفصیلی:
يكى از دوران هاى طلايى تمدّن شرق دورانى بود كه تمدّن اسلامى بر سراسر آن سايه افكنده بود، آن روز همه چيز از مشرق به مغرب مى رفت و تقريباً تمام اوضاع به عكس امروز بود. صنعتگران و هنرمندان چيره دست ما آثار شگفت انگيزى ابداع نمودند، اين صنايع و آثار بديع بر اثر جنگهاى صليبى و به علل ديگر، به غرب راه يافت، و چشم اروپايي ها به چيزهايى افتاد كه تا آن روز نظير آن را نديده بودند.
بگفته «سرتوماس آرنولد» عضو فرهنگستان بريتانيا: «مسلمين دامنه استعدادشان وسيع بود، چنان كه مى بينيم در قسمت هايى كه موانع مذهبى در كار نبود استعداد بى نظير و عجيبى از خود آشكار مى ساختند، به طورى كه در قرون وسطى هيچ كس به پاى آنها نمى رسيد.
اسلام وارث مستقيم صنايع قديمى فراوانى است كه ابداً در مغرب شناخته نمى شد.
صنعت گران اسلامى دائماً صنايع خود را ترقى داده و در اغلب نقاط منتشر مى ساختند، اين هنرها تا آن روز به اروپا نيامده بود، و اگر هم در قديم شناخته مى شد در نتيجه شكست ها و فشارهاى قرون وسطى از بين رفته بود. نقوش اشيائى كه مسلمانان مى ساختند به قدرى با مهارت و تردستى ترسيم شده كه گاهى انسان گمان مى كند اين اشياء وراى ساختمان خود، روح اسرارآميزى دارند!».
خاورشناس مزبور بعداً درباره استفاده مسلمانان از آيات قرآن و جمله هاى عربى در تزيين آثار خود، و سپس تقليد اروپايي ها از آنان در به كار بردن جمله هاى مزبور در تزيين آثار مختلف، شرحى مى نويسد كه مسلماً براى دلباختگان خط لاتين كه خط امروز فارسى و عربى را مايه سرشكستگى خود مى دانند خيلى عجيب و باور نكردنى خواهد بود، او چنين مى نگارد: «مسلمانان در تزيين آثار خود از نقوش و جمالات عربى، از آيات قرآن و اشعار مناسب استفاده مى كردند. صنعتگران اروپائى كم كم با خطوط عربى آشنا شدند، و با وجود اين كه نمى توانستند آن را بخوانند شبيه آن را مى نوشتند!».
سپس اضافه مى كند: «الان در موزه بريتانيا يك «صليب» برنجى طلاكارى شده ايرلندى كه متعلّق به قرن نهم ميلادى [تقريباً مربوط به يك هزار سال قبل] است وجود دارد كه در وسط آن جمله «بسم اللَّه»! با خطوط كوفى نوشته شده ... و سكّه اى هم مربوط به پادشاه «مرسيا» موجود است كه كاملًا شبيه به دينار مسلمانان است [حتى نقوش آن نقوش اسلامى مى باشد] سپس مى گويد: در هيچ يك از اين دو قسمت صنعت گران غربى تشخيص نداده اند كه چه چيز را تقليد يا انتخاب مى كنند و الّا جمله اى كه مخصوص مسلمانان بود بر روى «سكه مسيحى» نمى زدند و آيه اى كه منحصر به آيين محمد(صلى الله عليه و آله) بود بر روى «صليب» كه علامت مقدّس آنهاست نمى نوشتند.(1)
خوب ملاحظه مى كنيد عين اين تقليدى كه امروز در محيط ما رايج شده و كلمات و حروف و عبارات لاتينى را بدون درك معانى آن تقليد مى كنيم آن روز در ميان اروپايي ها نسبت به خطوط اسلامى رواج داشت، نه تنها در خطوط، بلكه در تمام صنايع خود دنباله رو ما بودند و هنگامى كه به شرق مى آمدند با سوغاتى از علوم و آثار صنعتى شرق به كشورهاى خود باز مى گشتند.
بد نيست اين حقيقت را نيز از زبان خود آنها بشنويم که «سرتوماس آرنولد» مى گويد:
«ميل به زيارت اماكن مقدّسه [در فلسطين] و تشنگى مفرط به اخذ علوم اسلامى، و اشتياق به بازرگانى و غيره، اروپاييان را به سرزمين هاى اسلامى كشانيد و چون به ميهن خود بازگشتند علوم و هنرهايى را فرا گرفته و اشيايى با خود مى آوردند!».
بحث در پيرامون استفاده هاى شايانى كه غربي ها از ملل شرق و مسلمانان در رشته هاى مختلف علوم و صنايع كردند بحث بسيار دامنه دار، و غرورآميز، و هم اسف انگيز است. به عقيده ما يكى از وظايف حتمى مسلمانان امروز، مخصوصاً قشر تحصيل كرده اين است كه مطالعات خود را در اين زمينه گسترش دهند، و سپس به بررسى علل عقب گرد كنونى بپردازند. در اين جا جمله ديگرى از پروفسور «گيب» استاد زبان عربى در دانشگاه لندن نقل كرده و اين بحث را پايان مى دهيم.
او در مقاله اى كه تحت عنوان «نفوذ ادبيّات اسلامى در اروپا» نگاشته، چنين مى نويسد: «هنگامى كه به گذشته نظر افكنيم مى بينيم علوم و ادبيّات شرق به منزله خمير مايه اى [براى تمدّن غرب] بود، به طورى كه نفوذ روحيات و افكار شرق روح تاريك مردم قرون گذشته «غرب» را روشن ساخته، و آنها را به جهان وسيع ترى هدايت كرده است».(2)،(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.