پاسخ اجمالی:
خدمات بسیاری مردم مشرق زمین به غربی ها کرده اند که آنها را برای همیشه به ملل شرق مدیون و بدهکار نموده است. آری آنها مخترع خط و علوم مختلفی مثل هیئت، ریاضیات و تقویم بوده اند؛ مردم این منطقه اولین مجموعه قانون را نوشتند، و نخستین معماری های زیبا و قابل فهم از این منطقه بوده است و در همین منطقه بود که ادیان بسیاری بوجود آمد. بنابراین غربی ها رشد و پشرفت خود را مدیون مردم مشرق زمین هستند.
پاسخ تفصیلی:
گام هاى برجسته اى كه ملل شرق از هزاران سال پيش به سوى تمدّن و علوم برداشتند و آثار آن در دل خاك، در پيشانى سنگ نوشته ها، و در صفحات تاريخ باقيمانده بسيار است، و اگر تعجب نكنيد همين ها بود كه غربي ها پايه هاى تمدّن صنعتى خود را بر روى آن بناگذاردند. بد نيست اين سخن را از زبان خود غربي ها بشنويم و ليست بدهكاري هاى مغرب زمين فراموش كار را به طور خلاصه و مختصر از روی دست خود آنها بخوانيم.
نويسندگان كتاب «تاريخ تمدّن غرب و مبانى آن در شرق» كه سه تن از اساتيد برجسته آمريكايى هستند در كتاب خود چنين مى نويسند:
«الفبا را شرقي ها اختراع كردند ... ولى آن تنها «اختراع بزرگى» نيست كه استفاده از آن دِين مغرب زمين به خاور نزديك باستان مى باشد بلكه فهرست اوّلين چيزها در اين منطقه كه هنوز هم براى ما اهميّت دارند بسيار طولانى است. در همين جا در شرق بود كه نخستين گام هاى علوم هيئت و رياضيات و بخصوص سالنامه [تقويم] برداشته شد؛ همين جا بود كه نخستين مجموعه مدوّن قانون يعنى قانون معروف «حمورابى» در 19 قرن پيش از ميلاد فراهم گشت.
محتملًا از همين جا بوده كه نخستين معمارى كه به ما به ارث رسيده است به صورت مجموع زيباى قابل فهمى باقيمانده است! و بالاخره از همين جا بود كه نخستين اديانى كه باصورتى مجزا از بقاياى مادى مى توانيم بشناسيم، آغاز يافت ... و مسيحيّت كه پس از دو هزار سال هنوز دينى است كه اكثريت قاطع زن و مرد در دنياى غرب به آن اعتقاد دارند همين جا به وجود آمد».(1)
اين بود قسمت مختصرى از فهرست بدهكارى هاى مغرب زمين به شرق و ما معتقديم كه اگر شرق چنين خدمتى به غرب نموده مهم نيست، بايد هم بكند، بلكه مى توان گفت غرب از اين نظر دِيْنى به شرق ندارد، اين وظيفه شرق پيشرفته و متمدّن بوده است كه دست ديگران را هم بگيرد و وارد تمدّن كند. امّا مهم اين است كه شرقى با اين سابقه درخشان چرا و به چه دليل امروز اين چنين در خود احساس شرمندگى و حقارت در برابر غربي ها مى كند، به طورى كه سعى دارد براى نجات از چنگال ناراحتى هاى اين عقده درونى، خود را به كلّى در غرب و غربى هضم نمايد؟!
او كه مخترع اصلى الفباست امروز مى كوشد كه الفباى خود را كه آميخته با احساس حقارت تنفّرآميز او شده، از دست دهد و الفباى غرب را كه بناست در آن هضم شود به جاى آن برگزيند! او كه به وجود آورنده انواع علوم است امروز بر اثر همين خود باختگى بايد همواره ريزه خوار علوم ديگران باشد.
او كه پديد آورنده نخستين معمارى است امروز نه تنها در سبك معمارى تقليد از غرب مى كند، بلكه در سبك لباس پوشيدن و طرز غذا [با آن كه هر قومى به حكم وضع جغرافيايى و آب و هوا و سنن ملّى خود ناچارند لباس و غذاى خاصّى داشته باشند] منتظر دستورات غرب است!
او كه پيغمبران بزرگ را در محيط خود پرورش داده و شاهد ظهور اديان آسمانى بوده امروز مى خواهد افتخارات مذهب خود را از زبان غربي ها بشنود! رسالت بزرگ امروز ما اين است كه اين دسته از شرقي ها را از اين خواب دردناك، از اين حالت بهت زدگى، از اين سرگردانى روحى يا هر چه مى خواهيد نام آن بگذاريد؛ نجات دهيم.
دست دوستان خود را بگيريم و آثار به ظاهر خاموش و در واقع پرغوغاى تمدّن كهن خود را به آنها نشان دهيم و به آنها حالى كنيم كه شما از زير «بوته خار» بيرون نيامده ايد! شما وارث تمدّنى بس درخشان هستيد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.