پاسخ اجمالی:
همه ادیان بزرگ در مشرق ظهور پیدا کرده است و عالی ترین تجلیات روح انسان را که پیامبران(ع) برای مردم آورده اند در این منطقه ارائه شده است. علت این که پیامبران(ع) و ادیان بزرگ در این منطقه ظهور پیدا کرده قدمت و اصالت تمدن مردم این منطقه می باشد و نشان می دهد که مردم این منطقه مراحل رشد و تکامل فکری را زودتر از بقیه مردم طی کرده اند و به بلوغ فکری رسیده اند تا دعوت پیامبران(ع) را بتوانند درک کنند.
پاسخ تفصیلی:
بعضى مى پرسند چرا و چگونه تمام پيامبران(علیهم السلام) از مشرق زمين برخاسته اند، حتى مذهب مسيح(عليه السلام) كه امروز بر اكثر كشورهاى غربى سايه افكنده از شرق برخاسته است؟ مسيح(عليه السلام) در فلسطين تولّد يافت و از همان جا دعوت خود را شروع نمود و ما هرگز نشنيده ايم حتی يكى از پيامبران بزرگ(علیهم السلام) از غرب برخاسته باشد.
در برابر اين سؤال بايد گفت: اگر اين گناهى باشد گناه پيامبران(علیهم السلام) نيست، اين گناه شرق است كه زودتر از نقاط ديگرجهان وارد تمدّن انسانى شده است. زيرا ظهور پيامبران بزرگ(علیهم السلام) و اديان آسمانى كه همراه با عالى ترين تجليّات روح انسانى مى باشد و وسيله اى براى پيشرفت و تكامل جامعه ها در جنبه هاى مختلف معنوى و مادى است مسلّماً بايد در زمينه هاى مستعد و ظروف مساعد باشد.
هيچ كس به يك باغبان ايراد نمى كند كه چرا بذر خود را در يك سرزمين مهيا و آماده پاشيده است، بلكه اگر در زمين غيرمستعد بپاشد جاى ايراد است.
بنابراين ظهور مذاهب بزرگ در شرق خود معلول قدمت تمدّن شرق، و هم نشانه ديگرى از اصالت تمدّن هاى شرقى محسوب مى گردد، و حاكى از اين است كه مشرق زمين قبل از نقاط ديگر جهان مراحل گوناگون تمدن را پيموده و به آن مرحله از رشد فكرى و عقلى رسيده كه توانسته است دعوت پيامبران(علیهم السلام) را درك كند.
ممكن است كسانى ايراد كنند كه اين موضوع درباره ظهور اسلام صدق نمى كند، چه اين كه همه مى دانيم اسلام از يك سرزمين عقب مانده شرقى و از ميان يك ملّت نيمه وحشى طلوع كرد و اين خود يكى از شگفتي هاى اين آئين بزرگ بود.
ولى بايد توجّه داشت كه مردم شبه جزيره عربستان گر چه مردمى عقب افتاده بودند امّا هيچ دليلى نداريم كه از نظر استعداد ذاتى براى پذيرش يك تمدّن عالى از ديگران عقب تر بودند. اگر چه يك سلسله عوامل نژادى و اجتماعى آنها را على رغم استعدادى كه داشتند به عقب رانده بود. و لذا پس از طلوع اسلام آن چنان استعدادى از خود نشان دادند كه براى همه مردم جهان مايه شگفتى بود.
گذشته از اين سرزمين وحى و كانون پيدايش اسلام يعنى حجاز يك نقطه مركزى در ميان پنج تمدّن كهن و ريشه دار شرقى بود، زيرا ايران، يمن، مصر، روم شرقى، بابل و حيره، اين سرزمين را از هر سو احاطه كرده بود.
مگر نه اين است كه «هلال حاصل خيز» كه گاهواره اصلى تمدّن انسانى است شبه جزيره عربستان را دور مى زند؟ گويا چنين مقدّر بود كه تمدّنى در اين مركز پى ريزى شود كه تمام تمدّن هاى اطراف را در خود هضم كرده و تمام اين نقاط را به وسيله يك دكترين عالی به هم پيوند دهد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.