پاسخ اجمالی:
با این شواهد و قرائن که بيشترين تبليغات مسيحيت در كشورهاى آفريقایی صورت می گیرد که مركز نفوذ استعمار است و سردمداران كليسا پيوسته از دولتهاى استعمارى حمايت مىكنند و همچنین دولتهاى استعمارگر از سردمداران كليسا و اسرائيل كه از سوى اكثريت مردم دنيا منفور شناخته می شود هرگز از سوى ارباب كليسا مورد نكوهش جدّى قرار نگرفته است و ...
پاسخ تفصیلی:
روزى كه حضرت مسيح(عليه السلام) به عنوان پيامبر اولی العزم مأمور هدايت مردم مخصوصاً قوم يهود _ كه سر به طغيان برداشته بودند _ شد آيين زلال الهى را در اختيار آنها گذارد؛ حواريّون _ همان دوستان مخلص و فداكار مسيح(عليه السلام) _ مانند پروانه گرد او را گرفته بودند و شهر به شهر مىگشتند و مردم را به خداوند يگانه و پرهيز از هرگونه ظلم و فساد دعوت مىكردند و انجيل كه مجموعه كلمات و وحى الهى بود و به نيكىها _ مخصوصاً محبّت _ دعوت مىكرد را در اختيارشان مينهادند و سرانجام قوم يهودِ آن زمان، به سرش آوردند آنچه نبايد بياورند.
مسيح(عليه السلام) به اعتقاد ما مسلمانان و حتّى به اعتقاد مسيحيان، به آسمان صعود كرد و آيين او تدريجاً دستخوش دگرگونىها شد. آيين توحيد خالص او تبديل به تثليث و خدايان سه گانه شد و كشيشان مجبور به زندگى توأم با تجرّد تا آخر عمر (با همه مفاسد و فجايعش شدند) و مردان و زنان تارك دنيا، بر اثر يك بدعت ناروا، روانه ديرها شدند و از جامعه بشرى جدا گشتند و به عباداتى كه هرگز خدا به آن امر نكرده بود روى آوردند و چهره اصيل و شفّاف و منطقى مسيحيّت به سبب تحريفهاى گوناگون به چهره غير منطقى و دور از رحم و انصاف مبدّل گشت و پاپها، از مقام روحانيون خدمتگزار، به صورت سلاطين پراقتدار درآمدند و كاخهاى سلطنتى آنها يادآور سلاطين افسانهاى تاريخ شد.
اين وضع همچنان ادامه يافت تا اينكه در قرون اخير تشكيلات مسيحيّت در خدمت استعمار درآمد و هر نقطهاى را كه استعمار غربى آهنگ آن مىكرد پيشاپيش آنها خيل كشيشان و مبلّغان مسيحى روانه آن ديار مىشدند و با تعليمات تحريف يافته اين آيين افكار مردم را تخدير كرده، آماده تسليم شدن در برابر استعمارگران مى کردند. به اين نكتهها كه ميتواند شاهد و دليل بر اين مدعا باشد توجّه فرماييد:
1. كشورهاى آفريقایی بيشترين مركز نفوذ استعمار است و بيشترين مركز تبليغات مسيحيّت كنونى.
2. سردمداران كليسا پيوسته از دولتهاى استعمارى حمايت مىكنند و متقابلا دولتهاى استعمارگر از سردمداران كليسا.
3. رژيم غاصب اسرائيل كه از سوى اكثريت قاطع مردم دنيا منفور شناخته می شود هرگز از سوى ارباب كليسا مورد نكوهش جدّى _ تا چه رسد به محكوميّت _ قرار نگرفته است.
4. قبل از انقلابِ مردمىِ ما در ايران چندان تبليغى از مسيحيّت نمىشد، زيرا دستگاه طاغوت در خدمت دولتهاى استعمارى _ يا لااقل در جهت منافع آنها _ در حركت بود؛ امّا بعد از انقلاب اسلامى كه منافع استعمارگران به خطر افتاد _ و مخصوصاً اين ايّام _ تبليغات آنها به شدّت رو به فزونى نهاده، صدها يا هزاران كليساى خانوادگى تشكيل دادهاند تا مذهب را با مذهب بكوبند و اساس انقلاب اسلامى را که در برابر زياده خواهى مستكبران ايستاده، سست كنند، و اين موج تبليغاتى شديد راستى عجيب است.
در كشورهاى اسلامى كه نسيم بيدارى و حركت به سوى استقلال كامل وزيدن گرفته است، مبلّغان مسيحى نيز فعّال تر شده اند كه استعمارگران را براى رسيدن به اهداف خود و مصادره كردن انقلاب ها كمك كنند.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.