پاسخ اجمالی:
در آیه 4 سوره زمر «لو شرطیه» وجود دارد که بر محال بودن چنین اراده ای از طرف خدا دلالت دارد؛ یعنی محال است خدا اراده کند که فرزند داشته باشد. بیان آیه 101 سوره انعام نیز «جدلی» و مطابق با قدرت فهم مشرکین است؛ چرا که همسر گزینی برای خدا معقول نیست. زیرا همسرگزینی از عوارض موجودات مادی است و او از چنین عوارضی منزه است. آیه 171 سوره نساء نیز به صراحت تاكيد مى كند كه فرزند داشتن خدا با یگانگی او منافات دارد؛ چرا که اگر فرزندى داشته باشد، شبيه او خواهد بود و این با یگانگی خداوند منافات دارد.
پاسخ تفصیلی:
آیات سه گانه مورد اشاره در سؤال شاید در ظاهر یا هم منافات داشته باشند اما این منافات مورد ادعای پرسش کننده نه برآمده از آیات قرآن بلکه به خاطر عدم دقت در معنا و تفسیر صحیح این آیات است. اگر به درستی به آنچه در این آیات بیان شده دقت کنیم هیچ تناقضی در آنها وجود ندارد. برای روشن شدن مسأله این آیات را یک به یک مورد بررسی قرار می دهیم:
1. در آیه 4 سوره زمر می خوانیم: «لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لاصْطَفى مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ»؛ (اگر [به فرض محال] خدا مى خواست فرزندى انتخاب كند از ميان مخلوقاتش آنچه را مى خواست بر مى گزيد. منزه است [از اينكه فرزندى داشته باشد] او خداوند واحد قهار است).
حرف «لو» در این آیه «شرطیه» است که بر محال بودن چنین اراده ای از طرف خداوند دلالت دارد. این آيه در صدد بيان اين مطلب است كه فرزند غالبا براى «كمك» يا «انس روحى» است و به فرض محال كه خداوند نياز به چنين چيزى داشت، باز هم لازم نبود فرزند داشته باشد؛ بلكه از ميان مخلوقات شريف خود افرادی را بر می گزید تا اين هدف را تامين كنند. ولى از آنجا كه او واحد و يگانه و قاهر و غالب بر همه چيز و ازلى و ابدى است نه نيازى به كمك كسى دارد و نه وحشتى در او تصور مى شود كه از طريق انس گرفتن با چيزى بر طرف گردد و نه احتياج به ادامه نسل دارد. بنابراين او منزه و پاك است از داشتن فرزند خواه فرزند حقيقى باشد و يا فرزند انتخابى.
ضمن اینکه کسانی که گاهی فرشتگان را فرزند خدا می پنداشتند و گاهی بین خدا و جن نسبتی قائل می شدند و گاهی هم «مسيح» يا «عزير» را پسر خدا معرفى مى كردند، از اين واقعيت روشن بي خبر بودند كه این امور امکان پذیر نیست. زیرا اگر منظور از فرزند، فرزند حقيقى باشد، منجر به اموری می شود که تصور همه آنها درباره خداوند محال است؛ اموری مانند: جسم بودن، تجزيه پذيرفتن(چرا كه فرزند جزئى از وجود پدر است كه از او جدا مى شود)، داشتن شبيه و نظير(چرا كه فرزند هميشه شباهت به پدر دارد).
علاوه بر آن اگر منظور از فرزند داشتن خداوند، فرزند انتخابى و به اصطلاح «تبنى» باشد، این فرض نیز معنی ندارد؛ زیرا انتخاب چنین فرزندی يا به خاطر نياز به كمك جسمانى می باشد و يا انس اخلاقى و مانند آن و خداى قادر و قاهر از همه اين امور بى نياز است.
به هر حال انتخاب تعبير «لو» كه معمولا در موارد «شرط هاى محال» به كار مى رود، اشاره به اين است كه اين يك فرض محال است كه خدا فرزندى برگزيند و به فرض محال كه نيازى داشت، مخلوقات برگزيده اش اين منظور را تامين مى كردند.(1)
2. بیان خداوند متعال در آیه 101 سوره انعام که می فرماید: «بَديعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ»؛ (او پديد آورنده آسمان ها و زمين است چگونه ممكن است فرزندى داشته باشد، حال آنكه همسرى نداشته و همه چيز را آفريده و او به همه چيز داناست)، بیانی جدلی و در برابر مشرکین و جواب از اعتقاد آنان است. نه اینکه واقعا فرزند نداشتن خداوند به خاطر این است که این وجود مقدس زنی را به همسری نگرفته است؛ چرا که همسر گزیدن براى خداى تعالى معقول نيست. زیرا همسرگزینی از عوارض موجودات جسمانی و مادی است و او از چنین عوارضی پاک و منزه است.(2)
جدل آن است که با مبانی طرف مقابل با او صحبت شود، اعم از این که خود گوینده آن استدلال را کامل، تام و صحیح بداند یا خیر؛ به عبارت دیگر خدای متعال در این آیه طبق درک و منطق مشرکان جواب داده است که خدا فرزند ندارد، چون همسر ندارد.
3. آیه 171 سوره نساء نیز خطاب به کسانی است که ادعا می کردند حضرت عیسی فرزند خداست. این آیه به صراحت به این نکته تاكيد مى كند كه: «إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكِيلاً»؛ (خدا تنها معبود يگانه است، او منزه است كه فرزندى داشته باشد [بلكه] از آن او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و براى تدبير و سرپرستى آنها خداوند كافى است).
بر اساس این آیه فرزند داشتن خدا با یگانگی او منافات دارد و معنی ندارد او فرزند داشته باشد؛ زیرا اگر فرزندى داشته باشد شبيه او خواهد بود و این با یگانگی خداوند منافات دارد. به علاوه خدا در این آیه خود را مالک آسمانها و همه موجودات روی زمین معرفی می کند (چون خودش آنها را آفریده است)؛ بنابر این عیسی(علیه السلام) نیز مخلوق و مملوک خداست و مخلوق و مملوک نمی تواند فرزند باشد. از آن گذشته خدايى كه ازلى و ابدى است و سرپرستى همه موجودات را از ازل تا ابد بر عهده دارد چه نيازى به فرزند دارد؟ مگر او همانند ما است كه فرزندى براى جانشينى بعد از مرگ خود بخواهد؟! «وَ كَفى بِاللَّهِ وَكِيلًا».(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.