پاسخ اجمالی:
این استدلال یا بهتر بگوییم سفسطه و مغالطه هرگز توجیه مناسبی برای کشف حجاب نمی باشد؛ زیرا: 1) حجاب در کنار برخی احکام دیگر مثل دوری از چشم چرانی و رفتار مناسب زنان و... معنی پیدا می کند. 2) بی حجابی بیشتر از حجاب تحریک کننده است. 3) آمارها نشان می دهد در جوامعی که زنان حجاب دارند کمتر مورد آزار قرار می گیرند. 4) حکم حجاب علاوه بر بحث تحریک، تابع عوامل دیگری مثل حفظ شخصیت زن و کیان خانواده نیز می باشد و همه این امور با یکدیگر کشف حجاب را ممنوع می کند.
پاسخ تفصیلی:
بدون شك در عصر ما كه بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذارده اند و افراد غربزده، بى بند و بارى زنان را جزئى از آزادى او مى دانند سخن از حجاب گفتن براى اين دسته ناخوشايند و گاه افسانه اى است متعلق به زمانهاى گذشته! ولى مفاسد بى حساب و مشكلات و گرفتاري هاى روز افزونى كه از اين آزادي هاى بى قيد و شرط به وجود آمده سبب شده كه تدريجا گوش شنوايى براى اين سخن پيدا شود. از طرفی اهميت این موضوع ايجاب مى كند كه اين مساله به طور گسترده تر مورد بحث قرار گيرد و به سؤالاتی که در این باره مطرح می شود پاسخ داده شود.
یکی از سؤالاتی که درباره حجاب مطرح می شود این است که با حجاب عملا مردان بیشتر تحریک می شوند تا زنان را مورد آزار قرار دهند و آتش حرص آنها شعله ورتر مى شود؛ چرا كه «الانسان حريص على ما منع». اما اگر اندام زن نمایان باشد دیگر برای مردان طبیعی خواهد شد و کمتر تحریک می شوند. اما این استدلال یا بهتر بگوییم سفسطه و مغالطه هرگز توجیه مناسبی برای کشف حجاب و آزادی بی قید و شرط در نوع پوشش نمی باشد همان طور که تحریک نشدن مردان تنها فلسفه برای حجاب نمی باشد. ضمن اینکه با رعایت همه احکام اسلامی همان مقدار تحریک نیز صورت نمی پذیرد.
1) حجاب در کنار برخی احکام دیگر که مانع تحریک می شوند معنی پیدا می کند:
نکته مهمی که درباره حجاب لازم به تذکر است این نکته است که اسلام همان طور که دستور مؤكد به حجاب داده تا يكى از مهمترين عوامل تحريك جوانان كه خودنمايى زنان است از ميان برود از آن طرف به رعایت امور دیگری نیز تاکید دارد که درصورت رعایت آنها هرگز حجاب زنان باعث کنجکاوی و تحریک مردان نخواهد شد. به عنوان مثال: در آیات 30 و 31 سوره نور به همه دستور داده كه از چشم چرانى به شدّت بپرهيزند: «قُلْ لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ * وَقُلْ لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَ عَلَى جُيُوبِهِنَّ»؛ (به مؤمنان بگو چشمهاى خود را [از نگاه به نامحرمان] فروگيرند، و عفاف خود را حفظ كنند؛ اين براى آنان پاكيزه تر است؛ خداوند از آنچه انجام مى دهيد آگاه است * و به زنان با ايمان بگو چشم هاى خود را [از نگاه هوس آلود] فروگيرند، و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را- جز آن مقدار كه نمايان است- آشكار ننمايند و [اطراف] روسرى هاى خود را بر سينه خود افكنند [تا گردن و سينه با آن پوشانده شود]). و حتى در ذيل این آيه از اينكه زنان به هنگام راه رفتن پاي شان را محكم به زمين بزنند تا صداى خلخالى كه بر پا دارند به گوش افراد نامحرم برسد نهى فرموده كه حاكى از نهايت دقت اسلام در اين زمينه است: «وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ».
و در آیه 32 سوره احزاب از اينكه زنان به هنگام سخن گفتن طرز كلام خود را به صورت هوس انگيز درآورند نهى فرموده مبادا بيماردلان به آنها طمع كنند: «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ».
در روايات اسلامى نيز دستورات جالب و دقيقى در اين زمينه ديده مى شود از جمله از رسول خدا(صلى الله عليه و آله) نقل شده است كه هرگاه زنى در جايى بنشيند و آن محل براثر نشستن او كمى گرم شود مرد نامحرمى بلافاصله در آنجا ننشيند تا آن محل سرد شود: «إِذَا جَلَسَتِ الْمَرْأَةُ مَجْلِساً فَقَامَتْ عَنْهُ فَلَا يجْلِسُ فِى مَجْلِسِهَا رَجُلٌ حَتَّى يبْرُد».(1)
همچنین در صورتى كه دسترسى به ازدواج دائم نباشد اجازه ازدواج موقت را داده كه شرايط آن بسيار آسان و ساده تر است. و دستورات فراوان ديگرى كه نقل همه آنها نياز به تأليف كتاب مستقلى دارد.(2)
2) بی حجابی بیشتر از حجاب تحریک کننده است:
حجاب ممکن است از جهتی باعث کنجکاوی و تحریک اولیه برخی مردان شود اما هرگز به اندازه بی حجابی تحریک کننده نیست و این فقط یک ادعا می باشد که اگر اندام زن نمایان باشد برای مردان طبیعی می شود و دیگر تحریک نمی شوند. اگر مرد بیمار نباشد همیشه با دیدن اندام زن تحریک می شود و این ویژگی جوانان را در يك حال تحريك دائم قرار مى دهد؛ تحريكى كه سبب كوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجان هاى بيمارگونه عصبى و گاه سر چشمه امراض روانى مى گردد. مگر اعصاب انسان چه قدر مى تواند بار هيجان را بر خود حمل كند؟ مگر همه پزشكان روانى نمى گويند هيجان مستمر عامل بيمارى است؟ مخصوصا توجه به اين نكته كه غريزه جنسى نيرومندترين و ريشه دارترين غريزه آدمى است و در طول تاريخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنايات هولناكى شده تا آنجا كه گفته اند: «هيچ حادثه مهمى را پيدا نمى كنيد مگر اينكه پاى زنى در آن در ميان است»! آيا دامن زدن مستمر از طريق برهنگى به اين غريزه و شعله ور ساختن آن بازى با آتش نيست؟ آيا اين كار عاقلانه اى است؟
اسلام مى خواهد مردان و زنان مسلمان روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاك داشته باشند و اين با رعایت حجاب محقق خواهد شد و يكى از فلسفه هاى حجاب است.(3)
3) آمارها نشان می دهد در جوامعی که زنان حجاب دارند کمتر مورد آزار قرار می گیرند:
نکته دیگر درباره این مسأله این است که برخلاف آنچه در سؤال ادعا شده است که حجاب باعث تحریک مردان و درنتیجه آزار زنان می شود ما در جوامعی که حکم به آزادی زنان از حیث حجاب و ارتباط با نامحرم شده است شاهد آمار بسیار بالاتری از آزارهای جنسی و بی بند و باری و سقط جنین حاصل از روابط نامشروع و ... می باشیم. شاهد گوياى اين مدّعا آمار تكان دهنده ذيل است، آمارى كه انسان از بيان آن شرم دارد و لازم است از خوانندگان محترم از بابت آن عذرخواهى شود(4):
الف) «باربارا روبرت» در مقاله اى با نام «هيچ جا محيط امنى نيست» از كتاب «جنگ عليه زنان» مى نويسد: «طبق برآورد جامعه شناسان متجاوز از 8/ 1 ميليون شوهر آمريكايى به طور وحشتناك، زنان خود را آزار مى دهند».(5)
ب) «آنتونى گيدنز» مى گويد: «در انگلستان از هر ده زن، هفت زن در دوره زندگى شغلى خود به مدت طولانى به آزار جنسى دچار مى شوند».(6)
ج) آمارهای بسیار وحشتناک سقط جنینی که از ازدواج هاى زودرس و در نتيجه مادر شدن زودرس ناشی میی شود و حاصل بی حجابی، آموزش هاى مختلط و عدم توجّه به ويژگى هاى زيستى و روانى متفاوتى است كه در دو جنس زن و مرد وجود دارد غافل از اين كه اختلاط هاى اجبارى بين دختران و پسران جوان به ويژه در مدارس متوسّطه، آنها را به ازدواج هاى زودرس مى كشاند. در اين زمينه نشريه آمريكايى «ريدرز دايجست» در سپتامبر 1996 گزارشى را درباره دختران جوان كه عموماً در مدارس مختلط درس خوانده و ناخواسته مادر شده اند و در كنار فرزندان خود زندگى دشوارى را سپرى مى كنند، مى نويسد: «هر ساله 350 هزار دختر نوجوان آمريكايى در سنين 15- 19 سالگى در دوره دبيرستان فرزندان غير قانونى خود را به دنيا مى آورند كه اين آمار در دهه هاى اخير در حال افزايش است. اين دختران كه با رؤياهايى مانند ازدواج با دوستان پسر خود و اتمام تحصيلات و شروع يك زندگى ايده آل، به اين گونه ارتباطات روى آورده اند بسيار زود، پرده هاى سراب گونه اين اوهام از پيش رويشان كنار رفته و واقعيّت زندگى چهره خود را مى نماياند».(7) و موارد بسیار دیگری که نشان می دهد بی حجابی و فرهنگ برهنگی زنان چه بلایی بر سر جامعه و خانواده ها وارد کرده است و خود دانشمندان غربی هم به آن معترفند.(8)
4) حکم حجاب علاوه بر بحث تحریک تابع عوامل دیگری نیز می باشد و همه این امور با یکدیگر کشف حجاب را ممنوع می کند:
مسأله دیگری که اهمیت بحث حجاب را می رساند و حتی اگر برخی بیماردلان به هر بهانه ای تحریک شوند باز هم اهمیت حجاب را کمرنگ نمی کند و دلیل نمی شود تا کشف حجاب را جایز بدانیم؛ بی حجابی آثار زیانباری بر استحکام خانواده و شخصیت زن دارد. وقتی بنا بر آزادی مطلق باشد و زنان با هرگونه لباس و آرایشی به راحتی در کوچه و خیابان قابل مشاهده باشند، دیگر هیچ زنی برای همسر خود جذابیت نخواهد داشت؛ زیرا زنان زیباتر از او نیز در کوچه و خیابان به چشم می خورد.(9) آمارهاى قطعى و مستند نشان مى دهد كه با افزايش برهنگى در جهان طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشويى در دنيا به طور مداوم بالا رفته است؛ چرا كه «هر چه ديده بيند دل كند ياد» و هر چه «دل» در اينجا يعنى هوس هاى سركش بخواهد به هر قيمتى باشد به دنبال آن مى رود و به اين ترتيب هر روز دل به دلبرى مى بندد و با ديگرى وداع مى گويد.(10)
مساله «ابتذال زن» و «سقوط شخصيت او» در اين ميان نيز حائز اهميت فراوان است كه نيازى به ارقام و آمار ندارد. هنگامى كه جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد طبيعى است روز به روز تقاضاى آرايش بيشتر و خودنمايى افزونتر از او دارد و هنگامى كه زن را از طريق جاذبه جنسيش وسيله تبليغ كالاها و دكور اطاقهاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سياحان و مانند اينها قرار بدهند، در چنين جامعه اى شخصيت زن تا سر حد يك عروسك، يا يك كالاى بى ارزش سقوط مى كند، و ارزشهاى والاى انسانى او به كلى به دست فراموشى سپرده مى شود، و تنها افتخار او جوانى و زيبايى و خودنمائيش مى شود.(11)
همه این عوارض زیان بار بی حجابی که تحت تاثیر شعارهای کاذب و آزادیهای بی قید و شرط رواج یافته و می یابد باید زنگ خطری باشد تا به بهانه های واهی نسبت به این حکم پر اهمیت بی توجهی نشود و همه ما باید بدانیم اگر در جامعه حجاب رواج يابد و ساير نابساماني ها نيز سامان پيدا كند، جامعه از نظر پاكى خانواده ها و حفظ ارزش زن به مرحله مطلوب خواهد رسيد.(12)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.