پاسخ اجمالی:
آیه ای که بعد از همین آیه قرار دارد، برای خورشيد و ماه حركت مداوم و منظم قائل است؛ بنابراین تعبیر «منزل» برای ماه، به معنی «جایگاهی مکانی» برای «توقف» نیست. تعبیر «منزل» در اینجا به معنی «جایگاه زمانی» در مدار گردشی ماه است، که بشر ماه را در آن جایگاه زمانی به اندازه و شکل مشخص می بیند. چنانکه ماه در 28 روز از 30 روز، هر روز به اندازه مشخصی دیده می شود تا اینکه به شکل هلال باریک و شبیه شاخه کهنه درخت خرما در می آید و دو روز از ماه به محاق رفته و دیده نمی شود. وقتی ایّام ماه 29 روز است این جایگاه ها 27 تا می شود.
پاسخ تفصیلی:
در آیه 39 سوره یس می خوانیم: «وَ الْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتىَ عَادَ كاَلْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ»؛ (ما براى ماه منزل هايى قرار داديم و به هنگامى كه اين منزل ها را طى كرد سرانجام به صورت شاخه كهنه قوسى شكل زرد رنگ خرما در مى آيد).
در این آیه خداوند برای ماه «منزل هایی» برشمرده است که وقتی ماه مسیری را طی کرد به این منزل ها می رسد و بعد از پیمودن این منزل ها سرانجام به صورت قوسی شکل در می آید. امّا آنچه توسط علم ثابت شده این است که ماه پیوسته در مسیر مشخصی در حال حرکت است و هرگز توقف ندارد که منزلگاهی داشته باشد! بر این اساس چنین تصور می شود که آنچه در قرآن آمده با علم روز منافات دارد!
امّا چنین تصوّری درست نیست؛ چرا که آیه بعدی (آیه 40 سوره یس) برای خورشيد و ماه حركت مداوم و منظم قائل است: «لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»؛ (نه خورشید را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشى مى گیرد؛ و هر یک در مسیر خود شناورند).
این آیه می گوید که خورشید و ماه همیشه در «مسیر» خود در حال «حرکت و شناور» هستند. این حرکت مداوم آن قدر «منظّم» است که هیچ گاه یکی بر دیگری پیشی نمی گیرد. «شناوری» با «توقف» ماه در یک منزلگاه مکانی منافات دارد. بنابراین منظور از «منزل»، «جایگاه مکانی» برای «توقف» ماه نیست که به اشتباه به ذهن خطور می کند؛ بلکه به «موقعیت های مختلف زمانی» ماه که نسبت به بیننده ای که در مدار مشخصی از زمین شاهد آن می باشد اطلاق می شود. به عبارت دیگر منظور از «منازل» همان منزلگاه هاى بيست و هشت گانه اى است كه ماه قبل از «محاق» و تاريكى مطلق طى مى كند. هنگامى كه ماه، سى روز تمام باشد تا شب بيست و هشتم در آسمان قابل رؤيت است و شکل و اندازه های مختلفی دارد. در شب بيست و هشتم نیز به صورت هلال بسيار باريك زرد رنگ و كم نور و كم فروغ در مى آيد و در دو شب باقی مانده قابل رؤيت نيست كه آن را «محاق» مى نامند. البته در ماه هايى كه بيست و نه روز است تا شب بيست و هفتم معمولا ماه در آسمان ديده مى شود و دو شب باقيمانده محاق است.
اين منزلگاه ها كاملا دقيق و حساب شده است به طورى كه منجمان از صدها سال قبل مى توانند طبق محاسبات دقيقى كه دارند آن را پيش بينى كنند! اين نظام عجيب به زندگى انسان ها نظم مى بخشد و يك تقويم طبيعى آسمانى است كه با سواد و بي سواد توانايى خواندن آن را دارد؛ به طورى كه اگر انسان كمى دقت و ممارست در وضع ماه در شبهاى مختلف داشته باشد مى تواند با نگاه كردن وضع آن را دقيقا و يا تقريبا بداند آن شب كدام شب از ماه است. زيرا در آغاز ماه نوك هاى هلال رو به طرف بالا است و تدريجا بر حجم ماه افزوده مى شود تا هفتم كه نيمى از دايره كامل ماه آشكار مى شود و باز بر آن افزوده مى شود تا چهاردهم كه به صورت بدر كامل در مى آيد. از آن به بعد از سمت پائين ماه كم مى شود تا بيست و يكم كه باز به صورت نيم دايره در مى آيد و دوباره از حجم آن كاسته مى شود تا شب بيست و هشتم كه به صورت هلال ضعيف كمرنگى در مى آيد كه نوك هاى آن رو به طرف پائين است.
همان طور که از نظر علمی ثابت شده است نور ماه از خودش نيست بلكه از خورشيد است و به همين جهت (مانند هر كره اى ديگر) هميشه تقريبا نصف آن روشن است و قريب به نصف ديگرش كه روبه روى خورشيد نيست تاريك است و با توجه به جایگاهی که یک ناظر از روی زمین به ماه نگاه می کند در طول سی روز مقدار مشخصی از این نور را می بیند و اين دگرگونى هم چنان هست تا دوباره به وضع اولش برگردد. اگر ماه را در صورت هلالى اش فرض كنيم، روز به روز قسمت بيشترى از سطح آن كه در برابر آفتاب است به طرف زمين قرار مى گيرد تا برسد به جايى كه تقريبا تمامى يك طرف ماه كه مقابل خورشيد قرار گرفته به طرف زمين هم قرار گيرد.(ماه شب چهارده) از آن شب به بعد دوباره رو به نقصان نهاده تا برسد به حالت اولش كه هلال بود. به خاطر همين اختلاف كه در صورت ماه پيدا مى شود آثارى در دريا و خشكى و در زندگى انسانها نیز پديد مى آيد كه در علوم مربوط به خودش بيان شده است.(1)
بیان این نکات در آیات فوق در زمانی که قواعد هيئت و نجوم بطلميوس در سراسر جهان حاكم بود، بر عظمت علمی قرآن می افزاید. قواعدی که معتقد بود كه خورشيد و ماه از خود حركتى ندارند بلكه در نقطه اى ساكن و بى حركت قرار داده شده اند و هر يك از آنها در فلكى دايره مانند و بلورين قرار گرفته اند كه آن فلك ها در حال حركت هستند. اين نظريّه هزار و پانصد سال در جهان حكومت كرد تا اينكه در حدود سيصد، چهارصد سال قبل توسّط گاليله و كپلر باطل شد. در حالى كه قرآن مجيد، هزار و چهارصد سال قبل بطلان اين نظريّه را اعلام كرد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.